این داستان تقدیم به شما

سلام من آرمانم داستانی ک میخوام تعریف کردن دادن من ب 4 تا از رفیقامه ک خیلی الکی الکی کردن منو و هنوزم ادامه داره
 
البته الان یه پولیم دستمو میگیره من بدن خیلی خوبی دارم همیشه جلو آینه خودمو انگشت میکنم و کلا هرجا ک باشه من انگشتم اکثرا تو کونمه خلاصه یه بار تو حموم داشتم خودمو انگشت میکردم که خیلی به سرعت و اتفاقی تصمیم گرفتم پشمای کونم و بزنم کار سختی بود ولی با آینه و اینا خودم و شیو کردم و وقتی خودم و تو آینه دیدم راست کردم واقعا کونم از کون دختر بهتر شده بود خلاصه چند روزی از اون ماجرا گذشت و من تو مدرسه با رفیقا نشسته بودیم ک یکی حرف تولدشو اورد وسط و گفت میخوام تولد بگیر و همه رو دعوت کنم سرتون و درد نمیارم خلاصه با هزار تا داستان بعد 2،3 روز تولدش چند 5 نفر اونم ی باغ قدیمی و کوچیک آخر هفته شد و همه باهم راهی باغ این رفیقمون ک اسمش محمد شدیم من با سجاد کادو رو گرفته بودیم که از طرف دوتامون بدیم ی کمربند بود و علی و کیارش ام هر کدومشون ی تراول میخواستن بدن خلاصه رسیدییم باغ و لباسو عوض کردیم من یکم شلوارک تنگ بود ولی اون اول کسی توجه ای نمیکرد به من خلاصه بچه ها نشستن به گل کشیدن ولی من نکشیدم بعد گل ام نشستیم به عرق خوری و منم باهاشون نشستم خوردم و خلاصه خودمونو پاره کردیم هوا یکم داشت سرد میشد تصمیم گرفتیم بریم داخل نهار و خوردیم و من و کیارش ی گوشه ای پیدا کردیم و خوابیدیم ی چند ساعتی گذشت و همه بیدار شدیم میخواستیم بریم بیرون دور بزنیم ک یکی از بچه ی عرق دراورد و اونم تا نصفه خوردیم و داشتیم میرقصیدیم ک من و از پشت تایتانیکی بغل کردن و منم واسه خنده همراهی میکیردم که یه دفعه کیارش ک پشتم بود شلوارکمو کشید پایین ک شانس تخمیم شرت هفتی ام باهاش افتاد پایین و منم سر خودمو جمع و جور کردم ولی بچه ها هی اذیت میکردن جلو همدیگه از کونم که اینقد سفید بود تعریف میکردن خلاصه منم داشت اعصابم تخمی میشد و داشتم داد بیداد میکردم ک اذیت نکنن ولی اونا داشتن ادامه میدادن
 
کیارش که انقد کونمو مالید قشنگ معلوم بود راست کرده خلاصه بچه ها داشتن اذیت میکردن ک یکی دستامو از پشت گرفت و داشت با میبست و دونفر ام پامو گرفتن و شلوارک دراوردن انداختن اونور بعد علی ک دستامو بسته بود شرتمو از پشت گرفت چنان کشید بالا ک تخمام داشت میترکید دور ام کردن و هی میخواستم فرار کنم ولی با خنده های شیطانی انقد زدن در کونم که واقعا سرخ سرخ شده بود علی و سجاد دوباره گرفتنم و همشون داشتن صحبت میکردن که اگه کاری ک میگیم و نکنی به ضررته و فیلان و بیسار تو این صحبت هایی که داشتم میکردن یه لپ کونم و سجاد قشنگ گرفته بود و میمالید منم که دیگه فهمیده بودم کاری از دستم بر نمیاد و چه بخوام چه نخوام کارشونو میکنن تصمیم گرفتم کون دادنو تجربه کنم و شاید بتونم لذت ببرم خلاصه همونجوری ک دوره ام کرده بودن کیارش گفت زانو بزن کیر همه رو عین سوپر ساک بزن منم که داشتم فرمانبرداری میکردم شروع کردم کیر کیارش و از شلوارش درآوردم و با کلی امتناع خوردم و دیگه از کیر دوم به بعد خوشم اومده و بود و همه رو حشری کرده بودم داشتم همینطوری ساک میزدم رو کیر محمد (صاحب تولد) بودم ک کیارش منو به شکم خوابوند رو زمین و شورتمو پاره کرد ک دوباره تخمام به فاک رفتم کیارش لای کونمو وا کرد و گفت کونی دو ساعت نمیدم نمیدم واسه چی بود تو یدونه مو نداری کونی شدی بعد میگی نمیدم الان یه جوری میگامت روزی 10 بار بگی کیارش بکن توش کونم و کشید سمت خودش و منو داگی نگه داشت اونجا نه وازلینی بود نه کرمی بود نه کاندومی هیچی نبود و همونجوری باید میکرد محمد اومد جلو صورتمو یه چک محکم خوابوند زیر گوشم و منم منظورش و فهمیدم و شروع کردم ساک زدن بین اونا ی کیارش کیر کلفتی داشت یه محمد ک کیر محمد دراز بود البته فک کنم 20 سانتی میشد داشتم ساک میزدم ک کیارش نصف کیر به اون کلفتی و کرد تو من یه دادی کشیدم که یکی زد زیر گوشم و بقیه زدن در کونم ک خفه شم

 
به کیارش التماس میکردم ک درش بیار ولی گوشش بدهکار نبود اصن انقد اشک ریختم و درد داشتم که نزدیک بود بیهوش بشم که کیارش در اورد و علی کرد علی زیاد کیر بزرگی نسبت به بقیه نداشت و بعد 10 دقیقه ای که علی داشت میکرد من داشتم لذت میبردم دیگه و درد زیادی نداشتم و صدای اه و اوه من همه رو دیونه کرده بود انقد اه و اوه کردم ک سجاد تو آبشو ریخت توم و علی ام ریخت تو دهنم ولی کیارش و محمد هنوز کارشون تموم نشده بود محمد بعد دوتا تلمبه ابش اومد و ریخت تو دهنم و مجبورم کرد ک قورتش بدم ولی کیارش هنوز ام ارضا نشده بود و به من اشاره کرد که برم سمتش روی صندلی نشسته بود من رفتم سراغ کیرش و یکم ساک زدم و بعد نشستم روش خودمو بالا پایین میکردم که یهو ناقافل آبم اومد و ریخت رو شکم کیارش و اونم عصبانی شد و یجوری پرتم کرد پایین ک هنوز کمرم درد میکنه و داشت همینجوری فحشم میداد و مجبورم کرد کع همشو لیس بزنم و تمیزش کنم بعدش ام منو پرت پایین ک گفت اماده شو یه جوری بگامت که درس عبرت بشه رو من کثیف کاری نکنی منم حالت داگی گرفتم و امود سمت گفت بخواب قشنگ منم خوابیدم رو شکم کیارش افتاد روم وزن زیادی ام داشت کونم واقعا باز باز شده بود کیارش یه جوری تلمبه میزد ک منو با خودش بالا میبرد و محکم میکوبوند به زمین و همونجا ام ابش اومد و یه چندتا فحش داد و رفت دستشویی ازین ماجرا یه ماهی میگذره ولی من هنوز ام به 4 تاشون میدم چه باهم باشن چه تنها چون ازم فیلم موقع دادنم به کیارش علی کصکش فیلم گرفته بود و خودم فیلمو دیده بودم راست کردم چه سر و صدایی میکردم تو اون فیلم اه و اوه کردنم انقد سکسی بود و بلند بود ک هر دفعه فیلمو میبینم راست میکنم
اینم از داستان ما من بعد این ماجرا به پسر خالم و مربی بدنسازیش ام کون دادم که اونم اگه دوست دارید میزارم خیلی ماجرای سکسی از اون عکسم دارم حتما اگه خواستید میزارم…
 
نوشته: رهبر کوسلمین جهان کونی دو عالم

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *