این داستان تقدیم به شما

سلام
اسمم لیداست. 17 سالمه. میخوام جریان اولین سکسمو با دوست پسرمو بگم براتون..
من و آرین الان 2 ساله که با همیم..خیلی هم دوس داریم همدیگرو ولی تصمیم گرفته بودیم که تا قبل ازدواج کاری نکنیم. یعنی پردمو نزنه.. ولی میدونین خیلی #سخت بود برام . هدف اصلی سکس اینه که کیر طرفو تو کست حسش کنی.. خلاصه کنار اومدم.
یه روز مامانم گفت که باید با بابام برای یه سمینار برن خارج از شهر. منم بهونه ی درس رو کردم که خونه بمونم.. اون روز صبح رفتم حموم که به خودم برسم چون میدونستم که #آرین حتما میاد پیشم. خوشبختانه مشکلی از لحاظ مو و اینا ندارم چون بورم و اصلا معلوم نیست.. ولی حسابی کسمو شستم تا خوشبو شه. دل تو دلم نبود تا مامان اینا برن. ناهار نتونستم بخورم. خداروشکر #مامان نفهمید چرا انقدر استرس دارم. رفتم تو اتاقم رو تختم دراز کشیدم تا وقت بگذره که مامان صدام کرد گفت داریم میریم احتمالا طول میکشه. اگه حوصلت سر رفت برو خونه ی دوستت. منم گفتم باشه. صدای دررو که شنیدم سریع پاشدم گوشیمو برداشتم و به آرین زنگ زدم. جریانو براش تعریف کردمو اونم قبول کرد که بیاد. چون خونشون نزدیکه خیلی سریع رسید. زنگو که زد دلم ریخت. رفتم درو باز کردم که سریع اومد بغلم کرد. آرین یه پسر خیلی خوشتیپیه که همه ی دوستام بهم حسودی میکنن.. قیافه ی خیلی خوشگلی داره که حتی کمپانی #هاکوپیان بهش پیشنهاد کرده بودن که کاره مدلینگشونو بکنه. #بگذریم..

 
آرین سرمو گرفت تو دستاش یه نگاهی بهم کرد و گفت که دلم تنگ شده بود برات منم یه لبخندی زدم و لبمو گذاشتم رو لبش.. اونم شروع کرد به خوردن لبام.. زبونشو میکرد تو دهنم و دور زبونم میمالید. یهو دستاشو گذاشت رو کونمو بلندم کرد. برد تو اتاقم و پرت کرد رو تختم. خوابید روم و بازم لبامو خورد. آروم اومد تو گوشم گفت که سینه هاتو میخوام منتظر جواب من نموند.. سریع تاپمو در اورد گفت ای جووون هرروز داره بزگتر میشه.. سوتینمو در اورد و شروع کرد به خوردن سینه هام.. منم آه و ناله میکردم .. گاهی وقتا یه گاز کوچولو هم میگرفت.. بهش گفتم لباساتو در بیار گفت خودت درشون بیار. منم گفتم باشه.. تیشرتشو در اوردم بدن ورزشکاریش داشت دیوونم میکرد.. گفتم بخواب میخوام شلوارتو در بیارم. شلوارشو که دراوردم کیرش از رو شرتش معلوم شد. دستمو گذاشتم رو شرتش یکم مالیدم.. گفت نکن گازت میگیره ها.. منم شرتشو در اوردم که کیره کلفتش زد بیرون.. کیرش خیلی سفید و خوشگله.. تخماش خیلی گرد و تمیزه.. #زبونمو مالیدم رو کیرش.. یه آه بلندی کشید و گفت نکن.. منم که تازه خوشم اومده بود بازم زبونم مالیدم رو کیرش.. از بالا به پایین.. زبونم رو رگه کیرش میمالیدم.. با دستم تخمشو میمالیدم.. کیرشو میمکیدم.. کلاهک کیرشو کردم تو دهنم.. اونم همش آه و ناله میکرد و دسشتو گذاشته بود رو سرمو خودش بالا پایین میکرد سرمو.. گفت بهم بسه دیگه بخواب.. منم خوابیدم و اونم شلوارمو در اورد .. میدونستم خوشش میاد شورت نپوشم.. منم نپوشیدم.. گفت پاتو باز کن.. میخوام کستو بخورم.. منم پامو باز کردم .. زبونشو مالید رو کسم .. منم یه آه بلندی کشیدم.. زبونشو رو کسم میمالید.. چوچولمو میمکید..

 
میگفت ماله خودمه.. جوون.. کستو دوس دارم.. زبونشو دوره سوراخه کسم میمالید.. داشتم دیوونه میشدم.. کسم خیسه خیس شده بود.. اومد بالا تو گوشم گفت که میخوام بزارمش تو کست.. منم تو اون حال و هوا قبول کردم.. کیرشو میمالوند رو سوراخ کسم.. آ ه ه ه ه .. بزارش تو دیگه… کلاهک کیرشو یکم کرد تو #سوراخ کسم.. نفس عمیقی کشیدم.. منتظر درد بودم.. بهم گفت آماده ای؟ منم گفتم اوهووووم… یهو کیرشو کرد تو کسم… آ ه ه ه ه .. کیرت کلفته…. اوووووف… کیرشو تو کسم عقب جلو کرد.. بعد در اورد تا خونشو پاک کنه.. خیلی خون نبود ( نذاشت من ببینم ولی خودش گفت.. ) گفت ادامه بدم؟ گفتم آره ه ه ه .. بکن… میخوام جرم بدی… کیرشو تو کسم عقب جلو میکرد… آ ه ه ه ه … اگه میدونستم انقدر حال میده زودتر می کردمت #لیدا… کست مال منه… جووووون… میخوام کستو جر بدم…. آ ه ه ه ه ه… نمی فهمیدیم صدامون چقدر بلنده…. اوووووف… کیرت کلفته… آ ی ی ی ی ی …. کسمو جر بده… دارم ارضا میشم… آه ه ه … آ ی ی ی .. بسه…… تنم میلرزید…. لیدا آبمو کجا بریزم؟ آ ه ه ه ه … بگو الان میااااد…. آ ه ه ه .. بریز رو سینه هام… اوووف.. #داغه آبت… دوس داشتی؟ اوهوووم…. بیا بغلم…. هههممم… نفهمیدم کی خوابم برد… با صدای مامان بیدار شدم… لیداااا.. بیا شام.. گوشیمو نگاه کردم .. یه اس ام اس داشتم… عزیزم دلم نیومد بیدارت کنم… دیگه رسما زن من شدی!!

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *