این داستان تقدیم به شما
پسرک با صدای زنگ در با لباس مرتب و منظم به سمت در رفت و در رو باز کرد
سلام حیوون!
-سلام #میسترس٬ خیلی خوش اومدید بفرمایید تو
وارد خونه شدند که میسترس گفت:
چرا جلوی در دلا نشدی برای خوش آمد گویی کف بوت هام رو برام با زبونت بلیسی؟!!!
-آخه میسترس!
آخه چی؟!!!
-آخه کف کفشتون رو باهاش تو خیابون راه رفتین! این همه آلودگی و کثیفی و میکروب بهش میچسبه اگه وارد بدنم بشه مریض میشم!
نکبت بیچاره میترسی؟!
-خب بله میترسم #مریض شم دیگه!
خاک برسرت! روشو حداقل بلیس!
-خب میسترس همون #خاک و کثیفی روی کفش و بوت هم میشینه دیگه فرقی نداره!
بچه کونی! مگه تو بوت فتیش نداری؟!!!
-جسارتا میسترس من رو با کس دیگهای اشتباه گرفتید من بوت فتیش دارم ولی گی نیستم!
میسترس در حالی که چشماش رو از حماقت پسرک چرخوند گفت:
پس چی مینالی که #بوت هام آلودگی داره بلیسشون دیگه؟!!!
-خب اینها حقیقت هست دیگه انواع بیماری ها بیرون هست و کف زمین خیییییلی آلودست!
برده مفنگی اصلا لیاقتش رو نداری زیپش رو باز کن بوتم رو در بیار
-چشم میسترس
بجنب دیگه!
پسرک نشست زمین و با اکراه فراوان شروع کرد به باز کردن بوت های میسترس کرد
بعد از اینکه درشون آورد طوری که میسترس نبینه دستش رو با لبه فرش کشید که کمی تمیز تر بشه!
-در آوردم میسترس
هنرکردی جورابام رو هم در بیار عرق کرده
دیگه جون پسرک داشت در میومد ولی بالاخره موفق شد از اورست در آوردن جوراب های سفید و کوتاه میسترس سر بلند بیرون بیاد!
-در آوردم گذاشتمشون کنار بوت ها
حالا پاهامو بلیس خستگیش در بیاد اینهمه پیاده اومدم تا برسم اینجا!
-آخه میسترس!
میسترس و زهرمار! دیگه چیه؟!!!
-میسترس میدونید چرا پای آدم بو میده؟
نه نمیدونم ولی میدونم دهن امثال تو برای تمیز کردن و از بین بردن بوشون جواب میده!!!
-میسترس روی سطح پای آدم باکتری های مختلفی زندگی میکنن که پوستهای مرده و مواد مغذی که همراه عرق از سطح پوست ترشح میشند رو میخورند و این بو همون بویی هست که از اون باکتری های خارج میشه. یعنی اینکه تمام #سطح پا پر از باکتری هست! خیلی از این باکتری ها همون باکتری هایی هستند که برای تولید پنیر هم ازشون استفاده میکنند برای همین بوی پا شبیه بوی بعضی پنیر ها هست
نخیر! امروز از اون روزاست! ببین اگه فکر کردی این بازی هارو در بیاری ۵۰۰ تومن پول پیشی که دادی رو پست میدم یا ساعتی ۲۰۰ تومن بعدش رو ازت نمیگیرم کور خوندی نکبتی!
-نه میسترس من جسارت نمیکنم قابلتون رو هم نداره در خدمتتون هم هستم
د پس چی می… آهان!!!! فهمیدم تو کارت گیر کجاست! راه بیوفت جلو حموم رو بهم نشون بده
-چشم بفرمایید از این سمت
وقتی رسیدند میسترس گفت:
همینجا رو زمین دراز بکش
-چشم میسترس
پسرک با شک #دستورات میسترس رو انجام میداد و درحالی که خودش رو با نهایت چندش روی زمین میخوابوند و سعی میکرد موهاش با کف حمام در تماس نباشه میسترس شلوار و شرت خودش رو تا زانو پایین کشید و اومد بالای سر پسرک که یکدفعه پسرک فریاد زد:
– چیکار داری میکنی؟!!!!
برای چی داد میزنی کثافت زهرم ترکید! چیه؟!
پسرک سریع از زمین بلند شد و رفت کنار روشویی در حالی که دستش رو میشست گفت:
-خیلی خیلی خیلی ببخشید میسترس که ترسیدم و داد زدم
میسترس همچنان با شلوار و شرت پایین کشیده تو همون حالت ایستاده خشکش زده بود و نگاهش میکرد که پسرک ادامه داد:
-جسارت نباشه ولی شما آزمایش کامل ندادید که من بخوام…
به اینجا که رسید میسترس حرفش رو قطع کرد و گفت:
-مفنگی من تابحال برای هیچکدوم از برده هام از این قرطی بازی ها نکردم ولی تو چون پول خوبی دادی و خواهش کردی رفتم آزمایش ادرار و مدفوع و خون هم دادم
بعد در حالی که آستین مانتوش رو زد بالا و دستش رو نشون میداد گفت:
دختره نکبت #آزمایشگاه هم نتونست درست رگم رو پیدا کنه دوجای دستم کبود هم شده نگاه کن! دیگه کامل نبود چیه؟! من کل لیستی که دادی رو دادم گفتن همه چیز اوکیه! خودت هم که نتیجهاش رو دیدی!
-بله بله درسته حق با شماست ولی ببینید حتی وقتی آزمایشگاه میزنه ادرار عفونت نداره در واقع یک سری از باکتری های مثل ایکولای درش هست و اینها هرکدوم به یک نوع آنتی بیوتیکی واکنش میدن برای مثال ممکنه باکتری که توی بدن شما هست و مشکلی هم براتون ایجاد نمیکنه وقتی وارد بدن من بشه من رو دچار مشکل کنه باید آزمایشگاه در ضمن کشت این باکتری ها آنتیبیوتیک های مختلف رو روشون تست میکرد تا ببینه به چه نوعی واکنش نشون میدن ولی چون میزانش کم بوده و نرمال بوده اینکار رو نکردن.
میسترس که دیگه در مونده شده بود تازه متوجه شد هنوز با شلوار و شرت تا نیمه پایین کشیده شده وسط حمام ایستاده و یکم احساس حماقت کرد برای همین سریع و با عصبانیت در حالی که زیر لب بد و بیراه میگفت لباسش رو داشت درست میکرد که ناگهان پشتش رو به پسرک کرد و در حالی که به باسنش اشاره میکرد پرسید:
با این وضع از اون طرفم حتما باکتریای چیزی هست و نمیتونی بخوری دیگه نه؟!
پسرک خوشحال شد و طوری که انگار منتظر این سوال بود دستاش رو که هنوز خیس بودن رو به کمرش زد و شروع کرد:
-کاملا درسته در رودهی همه باکتری های زندگی میکنند که در واقع با بدن ما زندگی انگلی دارند و هم ما از اونها استفاده میکنم هم اونها از غذایی که ما میخوریم! ولی باکتری بدن شخص دیگری چون در بدن ما شناخته شده نیستند ممکنه ایجاد عفونت کنند! میدونستید که بعد از مرگ ما این باکتری ها هستند که چون هنوز اونها زنده هستند ولی خبری از غذا نیست شروع میکنن و مارو از داخل میخورند؟! جالب نیست؟!
میسترس مونده بود به این اراجیف چندش آور #پسرک چی بگه! هاج و واج پسرک رو نگاه میکرد و کاملا خشکش زده بود بعد باقی مونده لباسش رو درست کرد گفت:
این سکسی ترین چیزی بود که تو عمرم شنیدم!
پسرک که فهمید خیلی زیاده روی کرده خواست عذر خواهی کنه که میسترس پرسید:
خب اگه اینطوره و اگر هیچ عفونتی چیزی هم نباشه باز مشکل هست پس اونهمه آزمایش رو برای چی نوشتی من انجام بدم؟
-جسارت نباشه ولی خب بالاخره وقتی کسی میخواد بیاد تو خونه آدم باید از سلامتش مطمئن باشم دیگه
یعنی هروقتی کسی میخواد بیاد تو خونت اول باید این آزمایشها رو بده بعد میزاری بیاد تو؟!!!
-من با کسی رابطه ندارم٬ تنهام میسترس
جدی میگی؟!!! واقعا شاک شدم! آخه چرا واقعا؟!!!
-خب میدونید من…
خفه شو کص مغز مسخرت کردم!
-آهان ببخشید میسترس
میدونی من فکر میکنم تو کلا اشتباهی اسلیو شدی من برات فکرای دیگهای دارم
-میسترس من از بچگی این حس رو دارم
نه اشتباه میکنی عزیزم بیا اینجا!
-چشم
پسرک رفت کنار میسترس و میسترس هم دستش رو انداخت دور گردن پسرک وبعد دهنش رو برد سمت دهن پسرک تا ببوسه که دوباره پسرک مثل جن زده ها بنای جیغ و داد گذاشت و دوید سمت در حمام!
پسره ی دیوونه چته تو؟! فکر کردی میخوام گازت بگیرم؟!!!
-ببخشید ببخشید تورو خدا ببخشید توضیح میدم براتون
میسترس در حالی که متوجه شد #سوتفاهمی در کار نیست و باز باید یک سخنرانی دیگه بشنوه با خستگی و ملال رفت روی صندلی داخل حمام نشست و دستش رو زد زیر چونهاش و گفت:
بله میدونم توضیح میدی! این تنها کاریه که امروز انجام دادی!
-ببینید توی دهن آدم بیش از ۷۰ نوع باکتری مختلف زندگی میکنه در واقع با هر بوسه میلیونها ویروس و باکتری رو به هم منتقل میکنیم! من خودم ی برنامه مستند علمی دیدم که توش میگفت اگه کسی تمام توالت فرنگیه ی دستشویی عمومی رو لیس بزنه از نظر بهداشتی بهتره تا اینکه دهن کسی رو ببوسه!
میسترس که با بی حوصلگی و خستگی همونطور با دستش زیر چونهاش به سنخرانی پسرک گوش میداد گفت:
خب این توالت بیا بلیسش اگه بهداشتی تره
پسرک که حرف میسترس رو شوخی فرض کرده بود خندید و گفت:
-با مزه بود
آره قصد منم همین بود! اومدم اینجا که اراجیف تورو گوش کنم و جوک برات بگم بخندی و مستند برام تعریف کنی!
پسرک که تازه فهمیده بود میسترس جدی گفته ناراحت شد که خندیده و عذر خواهی کرد
با سکس هم مشکل داری؟میخوای سکس کنیم؟
-جسارت نباشه میسترس ولی ما آزمایش های مربوط به سکس رو انجام ندادیم!
جمله پسرک تموم نشده بود که میسترس با حالی که فقط آدم رو یاد #لحظه یافتم یافتم ارشمیدس میاندخت حمام رو ترک کرد و دوید سمت در ورودی جایی که کیفش رو گذاشته بود و بعد از چند لحظه کوتاه برگشت پیش پسرک و در حالی که ی کاندوم تو دستش بود و اون رو به پسرک نشان میداد با افتخار گفت:
مشکل آزمایش رو من برات با این حل میکنم
پسرک لبخند معنی داری زد و گفت:
-شوخی میکنید دیگه نه!؟ میدونید بهترین کاندوم های دنیا در بهترین شرایط و دمای #ایدهآل هم باز چند درصد احتمال پاره شدن دارند؟!!! اگه پاره شد چی؟ مادرم بهم گفته من خودم بچه ی برنامه ریزی شده نبودم و با اینکه بابام از وسایل تنظیم خانوادهای استفاده کرده ولی من به دنیا اومدم! مادرم همیشه میگه بخاطر بدنیا اومدن من شد که نتونست تحصیلات دانشگاهیش رو تموم کنه.
پسرک از این جمله خودش به فکر فرو رفت. میسترس در حالی که اگه کارد میزدی خونش در نمیاومد زیر لب گفت:
کاش اون کاندوم وامونده رو دو لایه میکرد تا #پاره نمیشد و الان ی نکبت کمتر بود!!!
پسرک در افکار خودش بود که میسترس با عصبانیت فراوان تمام وسایلش رو برداشت و رفت کنار در رو صندلی کنار در سریع بوت هاش رو پوشید و فقط از صدای به هم خوردن لنگ در بود که پسرک به خودش اومد ولی دیگه دیر شده بود و میسترس رفته بود.
میسترس سعی میکرد با قدم زدن خودش رو برای قرار با اسلیو بعدیش آروم کنه! در همین حال که قدم میزد کنار یکی از درختها دید که کوه بزرگی از مدفوع تازه و خشک نشده هست٬ اول چندشش شد ولی سریع یاد حرفهای پسرک در مورد آلودگی کوچه و خیابون افتاد٬ گوشیش رو از کیفش در آورد و شماره ای رو گرفت:
سلام منم شناختی که توله سگ!
خوبه!
قرار بود ۳ و نیم بیام خونت ولی کارام طوری شده که تا نیم ساعت دیگه اونجام گفتم بدونی
بعد هر دو بوتش رو حسابی روی اون کوه مدفوع فشار داد و #مالید و وقتی چند تیکه بزرگش به رو و کف بوتش چسبید راهش رو کشید و در حالی که میرفت پای تلفن گفت :
وقتی میام میخوام همونجا جلوی درهمه جای بوت هام رو برام بلیسی و #برق بندازی و هر چیزی هم بهش چسبیده بود قورت میدی میخوری بدون اینکه ی کلام حرف ازت بشنوم فهمیدی لجن؟!
پایان.
نوشته: ن.ب
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید