این داستان تقدیم به شما

روی تخت دراز کشیده بودم و ساعدم رو چشمام بود یهو دست گرمی رو حس کردم ک رو سینه و شکمم کشیده میشه و صدای خنده ی با ناز و عشوه ی بهار دستمو برداشتم و نگاش کردم یه تاپ مشکی یقه باز و کوتاه که شکم صاف و جذابشو نشون میداد و یه شرت مشکی توری نوک سینه های خوش فرمش از زیر تاپ دیده میشد لبشو گاز میگرف و بهم نزدیک میشد با یه حرکت ناگهانی بازوهاشو گرفتم و انداختمش رو تخت و روش خیمه زدم اونم خندید لباشو وحشیانه می‌خوردم و میمکیدم و اونم نفس نفس میزد همون طور ک لبامون قفل بود دستمو رو شکمو و پهلو و سینه هاش حرکت میدادم اومدم پایین تر و گردن و گوششو مک میزدم اونم نفساش صدادار شده بود تاپشو دراوردم و سینه هاشو تو دستم گرفتم و میمالیدم سرمو نزدیکش کردم و نوکشو لیس زدم یه اه کشید
یه سینش تو دهنم بود و یکی دیگش تو دستم محکم میخوردم و میمالیدمش با زبونم با نوک سینه هاش بازی میکردم و میکشیمش و اونم آه می‌کشید دستم رفت پایین تر
 
کصش کاملن خیش شده بود و داغ بود از رو شرت میمالیدمش و اونم اه و نالش بلند شد بعد از سینه هاش شکمشو لیس زدم و اومدم پایین تر و رسیدم ب کص داغش صدای ناله بهار کل اتاقو پر کره بود کصشو از روی شرت یه لیس زدم خیلی بی قرار شده بوده شرتشو پایین کشیدم و یه لیس محکم دیگه زدم زبونمو بین کصش حرکت میدادم و محکم میمکیدم بهار نفسش رفته بود و بلند ناله میکرد و ناله هاش منو وحشی تر می‌کرد بی وقفه میخوردم و انقد ادامه دادم ک بدن بهار منقبض شد و لرزید با یه اه بلند فهمیدم ارضا شده هر دومون نفس نفس میزدیم اومد و لباشو رو لبام گذاش دست برد به سمت کیرم ک بدجور راست شده بود از روی شلوار دست میکشید روش کمربندمو باز کرد منم شلوار و شرتمو درآوردم اونم با اشتیاق کیرمو تو دستش گرفت و دستشو حرکت میداد کیرمو تو دهنش کرد و توی چشام زل زده بود منم دستمو رو سرش گذاشتم و موهاشو دادم کنار سرشو سریع عقب جلو میکرد و پر تف ساک میزد سرشو گرفتم و تو دهنش عقب و جلو میشدم تا ته کیرمو تو دهنش کردم و نگه داشتم وقتی کشیدم بیرون عوق زد ولی دوباره کیرمو گرفت و گذاشت توی دهنش با خشونت خابوندمش روی پام طوری ک کونش جلوم بود محکم زدم روش که اهش بلند شد انقد زدم تا پوست سفیدش سرخ شده بود روی کمر خابونمدش و رفتم روش یه تف انداختم رو کصش و سر کیرمو میمالیدم روش کیرمو گرفتم و باهاش میزدم روی کصش ک صداش دیوونم میکرد اونم حسابی تحریک شده بود و به خودش میپیچید دستمو کشیدم رو کصش و لاشو باز کردم یه تف انداختم روش و محکم لیسش زدم بهارم بلند ناله میکرد که یهو تا ته داخلش کردم که نفسش بند اومد کشیدم بیرون و دوباره کردم تو و فشار دادم و نگه داشتم ک دیوونه شد تلمبه های اروم میزدم و کم کم تند ترش کردم صدای برخورد بدنامون و اه و ناله ی بهار تو اتاق پیچیده بود محکم و سنگین تلمبه میزدم توش ولی چون نمیخاسم هردومون زود ارضا شیم کشیدم بیرون خابیدم و به بهار گفتم برعکس بیاد روم اون شروع یه ساک زدن کرد و کص صورتی و خیسش جلو صورتم بود با دست تند تند میمالیدمش و یه انگشتمو واردش کردم اهی کشید سریع دستمو حرکت میدادم و یعد انگشت دومی رو هم وارد کردم صدای حرکت انگشتام تو کصش بیشتر تحریکم میکرد و بهارم بلند ناله میکرد و نفس نفس میزد بلندش کردم داگ استایل شد منم چن تا ضربه زدم به کونش و از پشت زبونمو از وسط کصش تا سوراخ کونش کشیدم یه تف انداختم رو سوراخ کونش و انگشتمو دور تا دورش کشیدم و انگشت فاکمو واردش کردم…

 
همونطوری ک دستمو توی کونش حرکت میدادم کیرمو رو کصش گذاشتم و واردش کردم چند بار تا ته کردم توش و فشار دادم و نگه داشتم بعد سرعتو بیشتر کردم و دوتا دستمو رو پهلوهاش گذاشته بودم جوری ضربه میزدم ک ناله هاش بریده بریده شده‌بود و صداش دو رگه تلمبه عاخرو زدم و تا ته کردم تو و نگه داشتم بعدش کشیدم بیرون ک به پشت خابیدم اونم اومد روم کیرمو روی کصش تنظیم کرد و نشست روش اولش اروم بالا پایین میشد و ناله های ریز میکرد بعدش تند تر شد و سینه هاش جلوم تکون میخورد منم همراهیش میکردم داشت ارضا میشد و پاهاش شل شده بود منم فهمیدم و سریع برش گردوندم و محکم توش ضربه میزدم ک با یه اه بلند ارضا شد و برگشت منم ابمو روی شکمش ریختم و بی حال کنارش دراز کشیدم …

 
 
نوشته: جانی سینر

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *