این داستان تقدیم به شما
یه روز که داشتم از دانشگاه برمیگشتم سوار مترو شدم. مترو خلوت بود بود نسبتا. یه پسره ی 23-24 ساله ای با اینکه یکی دوتا جا بود سرپا ایستاده بود و تکیه داده بود به در اونطرف واگن. چارشونه بود، یه ریزه شکم داشت، لباس و شلوار ورزشی تنش بود، معلوم بود سینه ی عضلانی داره، و بهتر از همه، کیرش تو شلوار ورزشیش مشخص بود. کلفتی، بلندی و حتی سر کیرش رو میشد تشخیص داد. با تلفن بازی میکرد. من هم ننشستم و وسط مترو ایستادم و الکی انگار دارم نقشه ی خط رو چک میکنم هیی این رو دید میزدم. قیافه اش تعریفی نداشت ولی هیکل و کیر ردیفی داشت. سه ایستگاه بعد رسیدیم به یکی از ایستگاه های شلوغ و عده ی زیادی سوار شدن، منم رفتم عقب تر تا جا بشه، جلوی پسره قرار گرفتم، پشت بهش. انگار دعاهام جواب داد و ایستگاه بعد هم بیشتر سوار شدن تا پیاده، و خلاصه من هل داده شدم و تقریبا چسبیدم به پسره. بعضی وقتا تو تکون باسنمو عمدا میزدم به کیرش. بعد از چند بار انگار متوجه شد که من میخارم. خودش دیگه میچسبوند بهم. رسیدیم ایستگاهی که پیاده میشد. قبل از پیاده شدن دوتا زد کنار باسن من و ببخشید گفت و پیاده شد. فهمیدم حتما میگه پیاده شو. پیاده که شدیم گفت: ما همدیگه رو نمیشناسیم؟ گفتم نه، بشناسیم. گفت پس بریم شام خونه ی ما.
الان که فکر میکنم خیلی خریت کردم، با یه غریبه، اونم پایین شهر رفتم زرتی خونه اش. ولی اون موقع حشرم بالاتر از این حرفا بود. خونه اش پنج دقیقه ای مترو بود. تو این پنج دقیقه یخامون آب شد. اون از شکل و هیکل من تعریف کرد و اینکه فهمیده بود این کاره ام. منم از اون تعریف کرده بودم. گفت که تنها تو یه خونه ی کوچیک 40 متری زندگی میکنه. و اینکه مجبور نیستیم کاری کنیم وقتی رسیدیم خونه، ولی برخلاف چیزی که گفته بود از غذا مذا خبری نیست. گفتم پس مجبوریم کاری کنیم. گفت ایول. رسیدیم رفتیم بالا. خونه اش خیلی مجردی طور کثیف بود. اتاقو نشونم داد. رخت خواب پهن بود و جفتش هم بشقاب غذاهای گذشته جمع شده بود! تو حال هم بساط ورزش داشت و یه تلویزیون و دوتا مبل دو نفره. کلا داغون. برگشتم بهش. نگاه کردم و اون سریع بوسیدم. شروع کرد لب گرفتن و زود هم دستش رو برد طرف باسنم. دیگه حشرش زده بود بالا. دستمو بردم از روی شلوار روی کیرش و دیدم بله. راست کرده تقریبا. سرمو گرفت و برد پایین به نشانه ی اینکه بخور. شلوارش رو کشیدم پایین و کیر و بیضه های بززرگش افتادن بیرون. خیلی کیر قشنگی داشت. سایز متوسط رو به کلفت. تیره رنگ. تخمای سفت و بزرگ. رونهای کلفت و نسبتا پشمالو. پشم کیرش هم فقط کوتاه شده بود. دو سه دقیقه که کیرو تخماشو خوردم گفت بریم تو رخت خواب. رفتیم و روی من خوابید و میبوسیدم. بعد دستشو برد و شلوارمو باز کرد و کشید پایین. منم راست کرده بودم. یه مقدار برام خورد، بعد از روی تمام یواش یواش رفت پایین و باسنم رو داد بالا و سوراخمو لیس میزد. کلا خیلی راحت بود. انگار که چندین باره با هم سکس کردیم. با خودش هم خیلی راحت بود. لباسامون رو هرچی مونده بود درآوردیم. من یه کم دیگه براش خوردم و اونم منو چرخوند و دوباره لیسم زد. اولین بارم بود که لیسم میزدن. همینجوری که لیسم میزد با تمام هم بازی میکرد. بدون اینکه چیزی بگه اومد جلو و روم دراز کشید و شروع کرد گوشم رو خوردن و کیرش رو انداخت لای پام.
گرمای دلپذیری داشت.دست کرد یه چیزی آورد و مالید و گذاشت دم سوراخ و بازی بازی طی تقریبا پنج دیقه کرد داخل. خیلی حرفه ای اصلا شاخ در آورده بودم. تقریبا دردی احساس نکردم. تنها چیزی که آخر گفت: راحتی؟ گفتم آره، و شروع کرد تلمبه زدن. تقریبا کامل میورد بیرون و دوباره میکرد تو. بعضی وقتا ند و بعضی قتل کند تلمبه میزد. وقتی تند میزد تالاپ تالاپ میکرد و بیضه هاش میخورد پشت بیضه هام. بعد از چند دقیقه چرخوندم و پاهامو داد بالا و کرد داخل. الان بهتر میدیدمش که عجب جونور سکسی آیه. هیچی نمیگفت، فقط یه کم عرق میریخت و تلمبه میزد. یه کم چهره اش منقبض شد و حرکاتش خشن تر شد، در می آورد و با ضربه ی محکم میزد داخل به طوری که تکون میخوردم. من خیلی آه و اوه میکردم ولی بیشتر از لذت. اون ولی هیچ. بعد از ده ثانیه ضربه ی خشن با یه غرشی خالی کرد تو کونم. یه دقه آروم شد. باز شروع کرد و گفت تا شل نشده حق بزن. منم جق میزدم و اونم همراه با حرکاتش تخمامو میمالید. منم زود اومدم. بهترین ارگاسم عمرم بود. بعدم بلند شدیم. من رفتم اونم سر جاش خوابید!
نوشته: مهران
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید