این داستان تقدیم به شما

سلام اسم من رضاست ۱۶ سالمه پدر فوت شده چهارتا برادر خواهریم که همه از من‌کوچکترن پدر ازدست داده بودم با مادرم زندگی میکردم مادرم سیمین ۳۸ سالشه تو خونه با اسم کوچیک صداش می‌کنیم چون خیلی جوون به نظر میاد بیشتر شبیه خواهر بزرگمونه تا مادرمون ادمه مغرور وبا تعصبیه این جریانی که میخوام تعریف کنم از این قراره من پول نداشتم غرورم اجازه نمیداد از کسی پول بگیرم بنابرینبدون اطلاع کسی تویه محله دیگه رفتم سر کار تویه مغازه بزرگ کار میکردم روز که سر کار بودم رفیقم که یه سالم از من کوچگتره ولی خیلی پرو با دل وجراته اومد بهم گفت مخ یه زنه رو زدم شوهر نداره من اونو اوردنی بیا نگاه کن تو کل تهران نمونه نداره واقعا اسه راستی یادم رفت بگم من پدرم رو امسال از دست دادم زنه که اومد بهو جا خوردم دیدم مادرمه با مانتو اومده فرشیدم اونو به اتاق پشتی برد من از زیر پام یه سطل گذاشتم از بالای در نگاه کردم اونجا مانتوش رو دراورد اروم اروم لباسش رو دراورد دیدم فیزیکش به مادرم میخوره یه ان برگشت صورتش رو دیدم اشغال مادرم رو تور کرده بود نمیتونستم روپام واسم دنیا دور سرم میچرخید خیلی ناراحتت شدم واسم افت داشت فرشید سوتینش رو دراورد شلوارش رو ازپاش بیرون کشید شورتش رویه گوشه انداخت برای اولین بار پشت مادرم رو دیدم باسن بزرگ وپری داشت ناخوداگاه التم کمی بلند شد فرشید جلوی مادر ایستاد التش رو دیده بودم از مال من خیلی بزرگتر بود تقربا ۱۷ سانت بود ولی خیلی کلفتر بود تقریبا قطرش ۵سانت بود جلو مادرم ایستاد و التش رو به صورتش کوبید مادرم گفت اگه از این کارا بکنی دیگه منو نمی بینی اونم بیخیال شد فرشید گفت با اب دهنت خیسش کن مادرم چند بار توف کرد بعد فرشید پاهای مادرم روداد بالا به صورت فرغونی فرو کرد تو جلوی مادرم نفس مادرم بند اومد ۵دقیقه تواین حالت کرد بعد مادرم ابش اومد روی زمین خوابید گفت بیا روش مادرم با کونش نشست رو فرشید خودش رو بالا پایین میکرد فرشیدم یدونه شالاپ زد در کون مادرم گفت ارومتر مادرم بغض کرد تا حالا اینجوری کسی باهاش برخورد نکرده یه کسی که از پسر ودخترش کوچکتره اینجوری دمه کونش بزنه اون رو برگردند به حالت سجده دراورد مادرم خیلی درد میکشید این رو از ناله کردناش و حالت صورتش میشد دید روش سوار شد کمی تلمبه زد فرشیدبرای اینکه مادرم بازم بیاد پیشَ گفت دراز بکش کمی ماساژت بدم ولی میدنستم این شگرده فرشیده کمی ماساژداد بعد رفت سراغ کون مادرم سوراخ کونش به روَش خاصی ماساژ داد مادرم کمی شل کرد تو دلم گفتم این فرشید تا کونت مادرم نذاره ول کن نیست مادرمم فهمید گفت حق نداری به سوراخ پشتم فکر کنی فرشیدم کارش رو بلد بود کمی رو مخ مادرم کار کرد مادرم با ماساژش خمار کرده بود میگفت این سوراخ پشتت رو یه بار امتحان کن ادم هر چیژی رو یه بار باید امتحان کنه من خیلی حرفه ای سکس میکنم اگه باکسی که ناوارده سکس کنی سوراخت پاره میشه بهتر کار رو بدی به کاردون
کمی رو مخ مادرم کارکرد مادرم با اما واگر راضی شد یه بالش گذاشت زیر باسنش اول با یه انگشت شروع کرد بعد با دو انگشت بعد سه انگشت وقتی که دید کامل بیحس شده کیرش رو رو سوراخ مادرم گذاشت و یه فشار کوچک داد از اخ واوخ مادرم معلوم بود خیلی داره درد میکشه ولی به هر نحوی داره تحمل میکنه فرشیدم یه فشار دیگه داد تا نصف فرو کرد مادرم داشت فرار میکرد محکم گرفتش به جلو خمش کرد مادرم گریه میکرد و زاری میکرد فرشیدم دست بردار نبود یه فشار دیگه داد همش رو چپوند تو باسن مادرم یه ان صورت مادرم بنفش شد باورم نمیشد الت بزرگ فرشید تو مقعد سیمین جا بگیره فرشیدم همونجا نگه داشت تا کامل باسنش بیحس بشه سینه های مادر رو مالش میدادبعد چند دقیقه شروع کرد به تلمبه زدن هر فرو کردن و دراوردنش مادرم داد میزد فرشیدم رحم نمیکرد رگباری تلمبه میزد مادرم به گه خوری افتاده بود
فرشید:سیمین کیرم کجاست مادرم میگفت تو پشتم فرشید اسمش رو بگو
تو کونمه کیرت تو کونمه اروم بزن تو روخدا اروم بزن معاملت خیلی بزرگه اروم بزن مگه انتقام مادرت رو داری میگیری اینطوری وحشیانه میکنی ارومش کن این حرف رو که زد فرشید دیوونه شد کیرش رو دراورد چند تا در کونی زد به شالاپ شالاپ
مادرم به اتماس افتاد گه خوردم گه خوردم دفعه اخرت باشه به بکنت توهین میکنی
سیمین :باشه باشه فرشیدم دوباره به زور برگردند هر چقدر سیمین مقاومت کرد نتونست جلوش رو بگیره اونم نامردی نکرد و یه ضرب تو کون مادرم کرد درمیاورد دوباره از اول تو میکرد مادرم نفسش بالا نمیومد یه بار که دراورد مادرم زززززارت گوزید مادرم از خجالت داشت اب میشد یدونه فینگل بچه اونو اینجوری به گوز گوز انداخته بود
سیمین: دیگه بسه بیا بین ممه بزار خودم ابت رو میارم
فرشید: این کون کردن داره فقط اگه بخوری قید کونت رو میزنم و الا ابم رو تو‌کون خوشگلت باید بریزم
سیمین: کیرت داخل کونم بوده با عن وگهم‌ یکی شده اونموقع بیام بخورم احمق
فرشید:ببین برا خودت گفتم خواستم کارت رو اسون کنم والا از قدیم گفتند کیر را به چه خوش است به کون تنگ
اگه هم بخوای میتونم با اب وصابون بشورم ب میخوای خودت با صابون بشور
مادرم با اکراه قبول کرد
فرشید موقع دراوردن کیرش از کون مادرم دو طرف کون مادرم رو کشید ببینه سوراخ سیمین رو چقدر گشاد کرده وقتی کشید باورم نمیشد به قطر ۵ سانت گشاد کرده بود پاشد رفت دستشویی با صابون شست اومد جلوی صورت سیمین

سیمین اول یه زبون به نوکش زد بعد تو دهنش کردبیضه رولیس میزد نوکش تو دهن سیمین بود می مکید بقیش رو با دستش جق میزد همین زمان ابش اومد مادرم مجبور شد کمی رو بخوره بقیش رو دراورد رو صورتش ریخت وقتی پاشد بره دستشویی گشاد گشاد راه میرفت رفت دستشویی درت درت گوزید فرشید توف تو اون ذاتت چه کونی پاره کردی
مادرم به سختی راه میرفت اومد کمی دراز کشید اون دو تا کمی باهم صحبت میکردن فرشید : تاحالا از پشت سکس نداشتی
سیمین: قبل از اینکه ازدواج کنم‌ با پسر همسایه دوست بودم
فرشید: از جلو سکس میکردی ؟
سیمین : نه از پشتم ترتیبم رو میداد
فرشید از مادرم عدر خواهی کرد و پیشونیش رو بوسید از وحشی بازی که دراوردم الان خیلی ناراحتم اگه قسمت نشد همدیگه رو ببینیم بدون واقعا از سرنوشتت متاسفم شوهر برای زن با کمالاتی مثل تو زیاده
سیمین: بخاطر بچه هام نمیخوام ازدواج کنم مادرم لباس هاش روپوشید منم لباسم رو درست کردم چند بار ابم اومده بود سریع جیم شدم از دور میدم بعد یه چرخ مغازه اومدم به فرشید گفتم چطور بود کونشم کردی
فرشید : خیلی کث خوبیه از اون‌کث هایی که ادم تو خوابم نمیبینه تو کونشم گذاشتم گشادش کردم حسابی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *