این داستان تقدیم به شما

کون دادن مهدی
سلام من مهدی هستم رنگ پوستم سفیده صورتم مثل ژاپنی ها هست همه بهم میگن مهدی ژاپنی، میخام ماجرای کون دادنم رو براتون تعریف کنم نزدیک غروب بود خیلی دلم گرفته بود سمیرا منو تنها گذاشته بود سمیرا دوست دخترم بود که توی کانال تلگرام باهاش آشنا شده بودم روی خیابون میرزا توی یه خیابون فرعی خونه حسین ترکه بود حسین ترکه عرق فروش محله بود رفتم در خونشون در زدم گفتم یه سیصد سی سی بده، رفت داخل بعد چند دقیقه اومد گفت سیصد سی سی ندارم یک و نیم بدمت گفتم نه زیاده. گفت بیا داخل همینجا میریزم بخور خودمم میخام بخورم نمیدونم چی شد راضی شدم و رفتم داخل اونجا توی خونه کسی نبود فقط من بودم و حسین ترکه، شروع کردیم به خوردن، پیک اول رو ریخت، خودمون رفتم بالا و پیک دوم و سوم و… که خیلی سرم سنگین شده بود گفتم من شدم تو دیگه بزن از زمین بلند شدم اما دنیا دور سرم میچرخید گفت کجا حالا بشین حالت کمی بهتر بشه ندونستم چی شد یه دفعه حالیم شد که دیدم لخت روی زمین افتادم و حسین ترکه هم افتاده روم و کیرشو لای پاهام جابه جا میکنه گفتم ولم کن میخام برم چاقو رو روی گردنم گذاشت گفت برام ساک بزن مگرنه شاهرگتو میزنم شروع به ساک زدن کردم کیرش خیلی کلفت بود توی دهنم جا نمیشد اووووم اوووم اوووم بیشتر بخورش اوووووم اوووووم اوووووم بلند شد و کمی وازلین اورد و گفت حالت داگی بشم سوراخ کونمو چرب کرد کمی با انگشتش انگلم کرد و بعدش کیرشو آروم آروم توی کونم کرد آاااای دردم میاد آروم اووووف درد میکنه و تند تند تلمبه میزد کیرشو توی بدنم حس میکردم میگفت سرتو بگردون و نگام بکن تا به یاد مامان چشم تنگ و کوس تنگت زودتر آبم بیاد آخه صورت مامانمم مثل ژاپنی ها هست تند تند تلمبه میزد و در کونی بهم میزد حشری شده بودم میگفتم بکن منو بکن مهدی داره بهت کون میده مهدی ژاپنی داره کون میده بکنم بکنم و میگفت عجب کون تنگی داری از مامانت خیلی تنگتره و اینقد تلمبه زد لحظه ای داشت آبش میومد کیرشو بیرون کشید و گفت باید ساک بزنم و آبشو بخورم تا بذاره برم منم براش ساک زدم و آبشو توی دهنم ریختم و من خوردمشون و کونمو شستم و رفتم خونه و توی تختم دراز کشیدم و دوباره تجسم کردم که مامانم داره به حسین ترکه کون میده و جلق زدم و خوابم برد.

بعدا فهمیدم مامانم با حسین ترکه هم رابطه داشته.

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید