این داستان تقدیم به شما
سلام این داستان درباره سکس خانمم (سمیرا)هست با زن پسرخالم(ناهید)
خانم من یه هیکل توپ داره پایین تنه تپیل وسینه های ۷۵من همیشه دوس داشتم اونو وادار کنم که لز کنه به همین خاطر اکثر مواقع براش فیلمهای لزبین میزاشتم و کم کم دستگیرم شد هی اونم بدش نمیاد .من یه پسر خاله دارم به اسم مهدی که زنش ناهید خیلی لوند و خواستنیه اونم یه پایین تنه پر پیمون و سینه های بزرگی داره که با پوست گندمیش خیلی سکسی و خوب به نظر میرسه .من همیشه توی رویاهام این دوتا رو لخت و درحال لز و کشتی توی ذهنم تجسم میکنم تا اینکه همون طور که قانون جذب گفته به هر چی فکر کنی اونو بدست میاری شانس من هم زد و ناهید برای چند روزی اومد خونه ما این یه فرصت طلایی بود تا من ناهید و سمیرا رو به هم نزدیک کنم ومن کسی نیستم که این فرصتها رو از دست بدم شروع کردم توی گوش زنم نجوا کردن که اونو هر طور شده راصی کنم بره سمت ناهید و بالاخره اون قبول کرد ولی گفت نمیدونه ناهید اهل لز هست یا نه منم یه کم سر کیسه رو شل کردم و هندونه زدم زیر بغلش .یه شب وقتی از کار برگشتم خونه سمیرا صدام زد توی اتاق ناهید توی سالن پای تلوزیون نشسته بود باهاش احوال پرسی کردم و رفتم پیش سمیرا یه نگاه شیطنت آمیز به من کرد و گفت مژده گونی بده تا یه چیزی بهت بگم ۵۰تومن ازم گرفت و گفت امروز باناهیدیه فیلم سکسی دیدیم و یه کم شیطونی کردیم..ای ول بالاخره داشتم به هدفم میرسیدم .خیلی خوشحال بودم و توی ذهنم بارها صحنه لز اونا رو تجسم میکردم .شب بعد از خوردن شام و شب نشینی ناهید رفت توی اتاق خوابید سمیرا هم پیش من امد و گفت احتمالا فردا صبح بتونم راضیش کنم که یه خورده باهاش بخوابم منم از سر شوق تا صبح خواب به چشمم نیومد..میدونستم سمیرا به من اینو گفته تا بتونم از موقعیت استفاده کنم صبح قبل از اینکه اونا از خواب بیدار بشن لباس پوشیدم و رفتم بیرون تند تند کارامو کردم و حوالی ساعت ۱۰ برگشتم سمت خونه میدونستم که اوتا ساعتای ۹ و اینااز خواب بیدار شدن اروم کلید رو توی قفل چرخوندم و درب رو خیلی یواش باز کردم
به سختی خودمو از لای در هل دادم تو دستگیره رو گرفتم و بدون کوچکترین صدا درب رو بستم توی خونه صدای اهنگ از ماهواره پخش میشد پاورچین پاورچین رفتم سمت اتاق خواب و خوب گوش کردم دوتایی داشتم یه چیزی میگفتن و میخندیدن درب بسته بود و این موقعیت عالی رو زنم ایجاد کرده بود یه صندلی زیر پام گذاشتم و از شیشه خور بالای در سرک کشیدم خوشبختانه تخت طوری قرار داشت که سمت بالای اون به سمت در بود و اونا منو نمیدیدن دوتا زن خوش اندام که پاهای تپل و سکسیشون رو لخت کرده بودن روی تخت دراز کشیده بودن و توی موبایل چیزی رو نگاه میکردن و هر دفعه یع خنده شیطنت آمیز میکردن چند دقیقه ای این حالت بودن بعد سمیرا موبایلش رو کنار گذاشت و لبهای ناهید رو مکید اروم روی اون غلطید حالا دوتایی کاملا روی هم خوابیده بودن کم کم حالشون تغییر میکرد و شدت لب گرفتنشون بالا میرفت هر دفعه یکیشون روی اون یکی میغلطید و همین طور به شدت از هم لب میگرفتن دامن های هم توی یه لحظه در اوردن و رونهای گنده و گوشتیشون رو لای هم فرو کردن بعد ناهید یه ضربه محکم روی کون سمیرا زد در همون لحظه سمیرا روش غلطتید و اینبار اون محکم زد روی کون ناهید و دوباره اینکار تکرار شد پاچه های پر گوشت دوتا شون رو دید میزدم که چطور روی هم میمالن کم کم خشونت بالا میرفت و ضربه ها بیشتر میشد حالا به همه جای هم ضربه میزدن و روی هم غلط میزدن انگار که دارن با هم دعوا میکنن نمیدونید چه صحنه زیبایی بود کیرم به شدت شق شده بود نفسهام تند شده بود یه دفعه ناهید شرت قرمز رنگ سمیرا رو وسط دستش گرفت و محکم کشید صدای جر خوردن پارچه توی اتاق پیچید سمیرا هم شرت ناهید رو که سفید رنگ بود گرفت و تلافی کرد صدای نفسهاشون و ضربهاایی که به هم میزدن با صدای ناله های حشریشون توی اتاق به گوش میرسید شرتهای همو تیکه پاره کردن و انداختن روی تخت سمیرا کسش رو روی کس ناهید تنظیم کرد و شروع کرد به مالیدن حالا دوتایی آخو اوخ میکردن ناهید سمیرا رو زیر خودش اورد و اونم همین کارو تکرار کرد صحنه واقعا سکسی بود میتونستم رنای دوتاشون رو حسابی برانداز کنم که دقیقا اندازه هم بود ناهید تاپ سمیرا رو از سرش بیرون کشید سوتینشو بالا برد و ممه سمیرا رو تا میتونست توی دهنش جا داد
سمیرا هم اخ و اوخ میکرد بعد نوبت سمیرا شد که ممه بخوره اونم پیراهن ناهید رو دراورد و افتادبه جون ممه های سکسیش .آب از کیرم راه گرفته بود دوتا زن خوشکل و سکسی لخت لخت روی تخت جلوی من در حال لز بودن یه مدت تو همین حالت گذشت سمیرا از روی ناهید بلند شد و نشست مقابلش ناهید هم نشست جلو اون بعد روناهاشونو باز کردن به هم نزدیک شدن کساشونو چسبوندن به هم و شروع کردن مالیدن به هم باور کنید صدای شالپ و شلوپ کساشونو میشندیم چند دقیقه ای توی این حالت بودن و معلوم بود دوتایی در حال ارضا شدن هستن بعد از هم جدا شدن و برعکس خوابیدن روی هم و شروع کردن کسای گوشتی و خیس همو مکیدن نمیدونید چه صحنه ای بود من کاملا خودم رو خیس کرده بودم و ابم مرتب از کیرم جاری بود همین طور که برعکس روی هم افتاده بودن روی تخت غلط میخوردن و با هم حال میکردن توی یه لحظه جیغ دوتاشون بلند شد که کسای همو گاز گرفته بودن و بعد دوتاشون ارگاسم شدن و همین طور لای پای هم بیحال افتادن روی تخت من نمیتونستم از این صحنه دل بکنم ولی چاره ای نبود باید میرفتم آروم از صندلی اومدم پایین و بردمش سرجاش و مثل یه روح ساکت و بی سر و صدا از خونه زدم بیرون ..الان چند ماهی از اونجریان میگذره و من هر موقع یادم به اون لز رویایی می افته واقعا حشری میشم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید