این داستان تقدیم به شما
اسم خودم عمید اسم زنم مژگان ۳تا خواهر داره زنم یکیشون تازه عقد کرده من از اول دلم میخواست زنم جنده باشه
۷سال پیش تو خیابون یه شاه کس دیدم سوار شد به عنوان جنده پولی بعد گفت پرده داره ساکم نمیزنه واز کون میده نفری ۳۰۰تومان منم به یه دوستام زنگ زدم یه خونه مجردی داشت اسمش عطا بود بردمش اونجا اینم بگم که تو دوران دبیرستان خیلی عطا منو میکرد عاشق کیرش شده بودم کلفت و نرم دلم میخواست همش بکندم خودمم ۲تا خواهرم دارم یکی ۴۰ساله یکی ۳۶ ساله برای اولین بار که عطا تو خونه خودمون منو کرد طبقه دوم بودیم که اتاق مریم خواهر کوچیکم بود عکساشم اونجا بود چندتا عکس با شلوارک وتاپ داشت همینجور که عطا میکردم گفت عمید فکر میکنی کون مریمم مثل کون تو گشاد عصبانی شدم گفتم گه خوری نکن بعد عطا یواش یواش یواش تلمبه میزد و میگفت دوست نداری مریم اینجا بود تو شورتشو می دادی پایین میگفتی عطا بکن تو کون گشاد ابجیم مریم که یه مرتبه اینقدر حشری شدم که گفتم جون اره اگه بخوای زیبا خواهر بزرگمم میارمش بکن تو کونش از اون موقع کامل بی شدم بگزریم تو خونه عطا بعد نیم ساعت مژگان ساپورتشو کشید پایین شورتم نداشت منم شروع کردم کونشو خوردم عطا کیرشو برد طرف دهن مژگان که گفت نه دوست ندارم ولی کیر عطا خیلی نازه اینقدر جلو صورت مژگان کیرشو مالید که مژگان گفت واسه اولین واخرین بار میخورم شروع کرد خوردن کیر عطا راست میگفت بلد نبود که یه مرتبه عطا به من گفت عمید بلد نیست تو یادش بده منم بعد از چند سال کیرشو شروع کردم ساک زدن که مژگان گفت عجب کونده ای تو هستی کونم میدی گفتم اره مژگانم رفت پشتم گفت دولا شو بعد گفت نه کونتم خوبه و شروع کرد انگشت کردن تا دیدم ۴تا انگشتش تو کونمه و میگه جون تو که از من گشاد تری خار کسده که عطا گفت اتفاقا خواهراشم جندن
بعد مژگان گفت یه چندتا تلمبه تو کون این مادر جنده بزن ببینم عطا هم راحت کیرشو کرد تو کونمو منم کس مژگان و خوردم بعد مژگان گفت اول تو بکن کونی که دودول هسته خرما داری بعد عطا منم از دادن ابم اومده بود همینجور هنوز نمالیده لا کونش دوباره ابم اومد که مژگان گفت کیر همین عطا تو کون گشاد ابجیاد مامانت با این کمرت بعد عطا کرد تو کون مژگان که خودش گفت با اینکه تا حالا بیشتر از ۴۰ ۵۰ کیر تو کون گشادم رفته ولی کیر تو خیلی کلفته جون عطا تو حین کردن بهش گفت خواهر داری گفت اره گفت بکنمشون مژگانم گفت وای جون اره بکن هر ۳تا شونو زهرا ۱۳سالشه ولی کونش به مامانم رفته بزرگ عمیق اون دوتا هم که همه کردندشون وای جون عطا بزار مامانمم بیارم بکنش فدای کیرت بشم منم دوباره شهوتی شده بودم که گفتم عطا متین داداشتم بیار منم بکنه خودم کیرشو میزارم تو کون گشاد ابجیم مریمم بعد عطا گفت عمید زن گرفتی میدی بکنمش گفتم جون کس کون زنم مال کیر تو و متین که ۱۵سالشه ابش که ریخت تو کون گشاد مژگان منم گفتم میخوام که مژگان گفت بیا دودولتو بمال لا کونم که ابای عطا جمع شده منم مالیدم ابم اومد که عطا گفت عمید سوراخ کونت داره دل دل میزنه کونی خار جنده بعد من یواش یواش عاشق مژگان شدمو باهاش عروسی کردم هنوزم عطا میاد خودمو مژگانو میکنه حالا قراره مژگان سارا خواهر دومیش که تازه عقد کرده بیاره عطا بکنه چون شوهرش هم فکر کنم مثل خودمه تو عروسی چندبار جلوش گفتم جون کون سارا هم خوب بزرگه مثل مژگان فکر کنم گشادیشم مثل همه اونم میخندید یه بارم جلو خودم یه دست کشید رو کون سارا منم بهش گفتم میخوای مژگان و کونشو ببینی گفت میشه گفتم اره بعد عمدی بردمش تو انبار دامنش که تا بالای کسش بود دادم
بالا بهش گفتم محسن داره میبینه اونم خودش لا کونش باز کرد منم شروع کردم خوردن بعد محسن دیدم اومد جلو یواش یواش دست زد به کونشو گفت وای مژگان خانم چقدر گشادی مژگانم گفت کون سارا چی گشاده محسنم گفت اره ولی مثل تو نیست مژگانم گفت واسه اینکه سارا کس میده میدونی که پرده نداره اونم گفت اره منم شهوتی گفتم حالا کیرتو دربیار ببینم که گفت من دومادم یکی میاد گفتم نه زود باش کیرت تو کون خواهرم کیر خودمم تو کون زن جندت سارا اونم کیرشو از زیپ در اورد نسبتا کلفت بود مالید لا کون مژگان که فرتی رفت توش چند تا تلمبه زد ابش اومد اومد در بیاره مژگان گفت بریز توش اونم ریخت منم زبونمو کردم تو کونشو همه ابشو لیسیدم که مژگان گفت افرین شوهر کونی خار جنده خودم محسن کون عمیدم گشاده میکنی محسنم گفت اره جنده زنمم باید بکنه عمید مژگانم گفت اخه با این دودول ۱۰ سانتی بمال به کس گشاد سارا ابش میاد یکی دیگه هست اون خودمو زنتو خودتو با این شوهر کونی منو میکنه
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید