این داستان تقدیم به شما
سلامالنازم سی سالمه و دو ساله که تو فردیس تو ی اپارتمان ۲۰ واحدی مجردی زندگی میکنم همسایه روبروی اپارتمانم ی پیرمرد و پیرزن هستن که خانمه از اون محجبه هاست و زیاد هم از من خوشش نمیاد…اینم بگم قیافم جوریه که همه مردا جذب میشن بهم …ی مدت بود اصلا سکس نداشتم بدجور حشری بودم ولی نمیشد یا کسی نبود ارضام کنه …ی بعد از ظهر خونه بودم تو خونه همیشه لباس راحت میپوشم اون روز ی دامن مشکی کوتاه با ی تاپ پوشیده بودم اینقدر هم حشری بودم که کوسم خیس بود و داشتم میمالیدمش که زنگ در رو زدن از چشمی نگاه کردم پیرمرده بود دیگه چادر سر نکردم در رو باز کردم و بعد سلام و احوالپرسی گفت انبردست داری گفتم صبر کنید میارم …منم همیشه اچار و پیچگوشتی و انبردست رو میذارم زیر کابینت …
رفتم بیارم حاجی هم پشتم اومد کلا فضوله …من خم شدم چهار زانو و کونمو بدون منظور قنبل کردم که ابزار بیارم نگو دامن کوتاهه و کوسم از زیر شورت پیدا بود که حاجی یهو گفت اووووف اینقدر قشنگ گفت که دلم بیشتر کیر خواست …انبردست رو دادم و دستش رو هی میبرد رو کیرش و خداحافظی کرد و رفت …منم بی اعتنا رفتم باز بمالم کوس خیسمو که هفت هشت دقیقه بعدش دوباره در زدن باز نگاه کردم حاجی بود اینبار گفت اچارتم بده …چون حشرم بالا بود ایندفه که قنبل کردم بیشتر طولش دادم که دیدم رفت در رو بست و برگشت گفت چیشد منم گفتم دستم نمیرسه حالا کوس و کونمو قمبل کردم طرفش اونم یواش میگفت اخ اخ باز گفت بیام کمک …گفتم میتونید یهو زانو زد زمین پشت سرم و گفت من هولت میدم تو ببین دستت میرسه یهو ی چیز داغ رو گذاشت رو کوسم من ی آه گفتم و هی کیرشو میمالید رو کوسم …منم که قبلش حشری هم بودم و کوسم خیس بود هی کیرش لیز میخورد رو کوسم بهش گفتم حاجی نمیخوای هول بدی که گفت اماده ای گفتم اره که یهو کیرشو کرد تو کوسم و منم ی جوووون گفتم و شروع کرد تلمبه زدن از صد تا جوون کیرش بزرگتر بود هی میگفت عشقم کیرمو دوس داری منم میگفتم آره …
بیشتر تو کوسم فشار میداد دستاشو از پشت اورده بود و سینه هامو میمالید میگفت تو رو خدا اینا رو نده دست کسی حیفه گفتم دیگه مال خودته فقط منو بکن که یهو چشماشو بست و ابش رو ریخت تو کوسم و همون موقع منم ارضا شدم ….اون روز تا فردا چون حاج خانوم نبود کلا حاجی و من پیش هم بودیم و هفته ای یبار باهم سکس داریم و حال میکنیم …ایشالا همتون ی کیر مثل کیر حاجی بره تو کوستون دخترا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید