این داستان تقدیم به شما

سلام من حمید هستم ۲۸ ساله
داستانی که میخوام بگم ماله سال ۹۷ هستش
یک روز توی تلگرام داشتم میچرخیدم دیدم توی گروه فامیلی یه استیکر سکسی فرستادن بعد زود پاک شد، فهمیدم الناز اشتباهی فرستاده(الناز دختر خالمه).بهش پیام دادم خودمو زدم به اون راه که اره ندیدم بهش گفتم چی بود پاک کردی و شروع شد ماجرا از اونجا.
از الناز بگم یه دختر سفید متولد ۸۰ صورت خوشگل موها مشکی یکم تپل یه کون گنده سینه ۸۵ ولی هیچ موقع سوتین نمیبنده.
من میدونستم الناز رو میشه حرکت زد روش این رو یکی از دوستاش بهم گفته بود.
الناز گفت اشتباه فرستادم گفتم بده ببینم فرستاد گفتم چه خوبه
یه دختر پسر داشتن لب میدادن، بهش گفتم بازم داری بفرست سیو کنم خلاصه چندتا فرستاد حسابی حال کردم براش چندتا منم فرستادم بهش گفتم یکم سکسی تر نداری بعد گفت به کسی نگو اینارو دارم یه گیف فرستاد لب بازی بود گفتم بده باز یه دونه فرستاد یه دختر با سوتین نشسته سینشو میمالید
گفتم جوووون چه خوبه بعد ایموجی سرخ شدن و خجالت فرستاد
بهش گفتم خجالت نکش بفرست باز
بعد ازش عکس خواستم اونم فرستاد چندتا یکیش سینش قشنگ معلوم بود نوکش
بهش گفتم جون اینم دوست دارم سایزش چنده گفت ۸۵
گفتم کونتم خوبه اخه لامصب جون میده مثل این گیف بکنیش گفت کون نه اصلا
یکم گیف سکسی فرستادیم واسه هم
بهش گفتم میای پیشم گفت اره
خلاصه قرار گذاشتیم حتی بهش گفتم لباس زیر چی بپوشه
یه شرت توری مشکی با یه سوتین توری که توی عکسای سکسی که برام فرستاده بود چشمو گرفته بود گفتم اون رو بپوش برام
بار اول بود میخواستیم به هم دست بزنیم
الناز خیلی حشری و داغ هستش با یه کلمه اومد توی جا
درو باز کردم اومد تو بغلش کردم لبشو خوردم بعد کفششو در اورد داشت میومد سمت پذیرایی که مانتو و شالش رو دراورد
یه کون گنده طاقت نیاوردم رفتم انگشتش کردم بردمش توی اطاق تاپشو دراودم دستمو انداختم روی سوتین فشار دادم گفت اااییی
سوتین رو دادم بالا سینش افتاد بیرون یکم شل بود فشار دادم لیس زدم کردم دهنم خوردم براش
گفت یه چیزی بگم بینمون میمونه گفتم اره گفت جلوم بازه ولی به کسی نگو که بعدا فهمیدم یه پسره زده
ولی به من میگفت سکس نداشتم تا حالا

 
لخت شدم شلوارشو دراوردم کیرم رو خیس کردم از بغل شرت کردم توش،انقدر لیز بود و تنگ داشتم دیونه میشدم هی میگفت یواش حمید یواش
ابم زود اومد بلندش کردم خودشو ردیف کرد رفت
بعد اون خیلی سکس کردیم توی شرایط مختلف یا ساک میزنه یا کامل سکس میکنیم خیلی داغه فانتزیش هم سکس خشن ارباب برده سکس مدل داگی و گروپه
توی فانتزیاش دوستام هستن منم بهش میگم تو جنده ای باید بیان بکنن تورو چند بارم بهش پیشنهاد گروپ دادم راضیه ولی میگه نه
بعد گذشت ۱ سال یه روز گفت حمید کسی نمیشناسی خونه اجاره بده واسه یک روز،گفتم نه واسه چی گفت دوستم با دوستش میخوان شایدم من برم چون کاری قرار نیست بکنن گفتم پس منم میام بهد خندیدم
گفتم نمیدونم نه سراغ ندارم اگه بخوای خونه خالی شد اوکی میکنم
گفت واسه صبح میخوان
فرداش شبش پیام دادم گفتم فردا کسی خونمون نیست اوکیه گفت خودت چی گفتم من و تو اون ۲ تا هم با هم دیگه
که فهمیدم اونا اصلا در کار نیستن گفت دوست پسرمه میخواسم بیایم نمیشه تو باشی
خیلی حشری شدم
گفتم ساعت چند گفت ۱۰ صبح از مدرسه میام
بهش گفتم با لباس مدرسه میخوای کس بدی گفت چیکار کنم وای حمید اصلا باورم نمیشه اینقدر راحت داریم حرف میزنیم
گفتم ست چی میبندی
_همون سبز که جدید گرفتم .فقط شرت٫ سوتین نمیتونم ببندم گرمه مدرسه
+بزار توی کیفت اینجا ببند اماده شو
_باشه
+ حال تپل بده
گفت چجوری بیام کیلید چی گفتم بیا اماده شو بعد میرم به اون بگو بیاد
صبح شد اومد جلو در یکم مالیدم راست کردم انگشتش کردم گفتم بدو جنده اماده شو
قرار شد بیاد بکنه بره بعد من بیام بکنم
لباسارو کند دیونه شدم سینه گنده سوتین سبز بست شرت ستش هم پاش بود
همونجا خوابیدم روش کردمش بعد گفتم برو
باورش نمیشد
بعد رفت و قهر کرد
۲هفته گذشت اوکی شدیم باز
الان هم قراره بیاد
گفت لباسامو جر بده توی تنم بعد بکن
عکس میگیرم ببینید.
بهش گفتم دوستم میاد ۲ تایی بریم قبول نمیکنه اعتماد نداره بهم دیگه

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *