این داستان تقدیم به شما

سلام ، بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب.
چن هفته پیش برای كار و یه سری فعالیت های شركت رفته بودم چین.
یه پیشخدمت بود كه شبا میومد تو اتاق و اتاق رو جمع میكرد و یا تمیز میكرد.
دختر خیلی سفید و كصی بود كه هربار كه میومد تو اتاق فكرای پلید به سرم میزد.
یه شب كه اومد شیفتش بود و اومد تو اتاق گفتم دیگه این دفعه باید بكنمش…
داشت جاروبرقی میكشید كه یه مقدار پول برداشتم و رفتم از پیشت بغلش كردم و پولا رو جلوی چشمش شروع كردم به شمردن.
اونهم كه منظورمو گرفته بود مقاومت نكرد.
پولا رو گذاشتم توی جیب پیرهنش و ممه هاشو گرفتم تو دستم و شروع كردم به مالیدن.
قشنگ احساس میكردم كه كیرم داره میره لای اون جوراب شلواری تنگ و نازكش.
كم كم داشتم حشری میشدم كه دكمه های پیرهنشو باز كردم و سوتینشو كنار زدم،وااای خدای من چی میدیدم…
یه جفت ممه های سایز هفتادو پنج با سر صورتی كه حسابی سفت شده بودن(وقتی می مالیدمشون حشری شده بود و نوك ممه هاش سفت شده بود)
با دیدن ممه هاش واقعا حشرم زده بود بالا و كیرم شقه شق شده بود.
انداختمش رو تخت وهمه لباساشو درآوردم.
شلوارم كه داشت بر اثر شق بودن كیرم پاره میشدرو در آوردم و پیرهنم هم همینطور.(وقتی جوان تر بودم ورزشكار بودم به خاطر همین بدنم نسبتا ورزشكاری بود.)
افتادم به جونش و شروع كردم به خوردن بدن سفید و بلورینش مخصوصا اون ممه های سكسیش…
دیگه اونم حشری شده بود و داشت آه و ناله میكرد.
نشستم كنار تخت و اشاره كردم كه بیاد برام ساك بزنه.
اومد و نشست وسط پام و شروع كرد به ساك زدن.
اولش شروع كرد به خوردن كیرم و بعدش یدفه شروع كرد به جق زدن كیرم
بعد تخمامو شروع كرد خوردن.
همینطوری عوض میكرد و من روی آسمونا بودم. هیچكس تاحالا مثل اون برام ساك نزده بود … بلندش كردم و از پشت بغلش كردم و كیرم رو گذاشتم لای پاش و شروع كردم به كونش سیلی زدن و از پشت گوششو خوردن.
كونش جوری میلرزید انگار توش ژله بود
همینطوری كه میخوردم گوششو اه میكشید و با هر ضربه از سر لذت یه ناله میكرد.
خوابوندمش و شروع كردم به خوردن كصش
جوری میخوردم و میلیسیدم كه انگار از ته دلم میخوام بخورم براش.

اونم چشاش میرفت و ناله میكرد و سرمو فشار میداد به كصش .
طولی نكشید كه ارضا شد و حدودا ٢٠ ثانیه ای طول كشید ارضا شدنش. همزمان با ارضا شدنش تو كل این ٢٠ ثانیه از كصش آبش میپاشید و ناله و گریه میكرد .
پاشدم كیرمو كردم توی كصش و شروع كردم تلنبه زدن .
یه چند دقیقه ای گذشت احساس كردم دلم میخواد كونشو بكنم.
به سر كیرم تف زدم و همشو كردم تو كونش.
اونم همش ناله میكرد.
یكم كه ادامه دادیم فهمیدم از سكس كون خیلی لذت میبره.
٥ دقیقه بود كه داشتم تلمبه میزدم كه دوباره ارضا شد و آب كصش ریخت روم .
لحضه ای كه داشت ارضا میشد اصلا اعتنا نكردم و فقط شدت تلنبه هام رو بردم بالا تر و سرعتی تر كردمش.
اون لحضه ها كمرش رو میاورد بالا و جیغ های یواش میزد كه مطمئن بودم همش از لذته.
چیزی از ارضا شدنش نگذشته بود كه احساس كردم آبم داره میاد كه در آوردم و كلی از آبم رو خالی كردم رو كصش و شكمش (به خاطر سایز كیرم منی زیادی ازم خارج میشه)
ازون به بعد هم شمارش رو گرفتم كه هروقت دوباره رفتم چین بهش زنگ بزنم و دوباره بكنمش ….

نوشته: ناشناس

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *