این داستان تقدیم به شما
با سلام خدمت دوستان عزیز میخوام از رابطه با نفر سوم براتون بگم که مربوط میشه به چند ماه قبل…
من امیر هستم و ۴۳سالمه و زنم مهناز ۳۳ سالشه با اندام تراشیده وسینه معمولی منو همسرم مهناز از دسته ی زوج های هات هستیم و میشه گفت تو سکس چیزی از هم کم نمیزاریم .
…
داستان ما از اونجایی شروع شد که من علاقه شدیدی به خواندن و دیدن داستانها و فیلمهای سکسی ایرانی پیدا کردم و گاهی دور از چشم اطرافیانم خودمو با اونها سرگرم میکردم و حسابی از دیدن و خواندن اونها لذت میبردم تا اینکه یه روز که زنم کنار هم نشسته بودم به اشتباه یکی از فیلمهایی که تو گوشیم بود رو پلی کردم و با دیدن اون فیلم سریع اونو بستم زنم که یه لحظه تصویر رو دید با اصرار ازم خواست تا فیلم رو نشونش بدم من قبول نکردم و از این قضیه گذشتم ولی غافل از اینکه زنم مهناز رمز گوشیمو بلده نگو بعد از اینکه من اون فایل تصویری رو بستم دور از چشم من اونو و دیگر فیلمهامو دیده چند روز بعد که کنار هم نشسته بودیم با خنده و شیطنت بهم گفت که امیر من فیلم هاتودیدم و اونا رو پاک کردم من با تعجب ازش پرسیدم کدوم فیلما اونم با کنایه گفت همون فیلم سکسیاتو من که از خجالت داشتم آب میدم صورتم سرخشد که ابروم پیش مهناز رفته و الان در باره من حتما بدفکر میکنه گفتم همشونو دیدی گفت آره و دیگه از این فیلمها تو گوشیت نذار منم با صدای لرزون گفتم باشه…
چند روزی گذشت من دوباره رفتم سراغ اونجور فیلمها ولی دیگه تو گوشیم ذخیره نکردم از ترس اینکه دوباره اگر مهناز اونا رو ببینه دیگه به راحتی از کنارش نمیگذره یهشب که آماده سکس کردن بودیم دیدم مهناز میگه میخوام برات جور دیگه ای باشم من متعجب از این حرف گفتم چطور گفت میخوام رابطه مون بهتر بشه خلاصه یه شکمسیر از کوس کردمش و بی حال کنارش دراز کشیدم که یهو گفت میخوام بهت یه حالی دیگه بدم گفتم چه حالی اون برگشت و داگی حالت گرفت و در سوراخ کونشو با ژل چرب کرد و گفت بیا منو بکن من که از قبل هر وقت میخواستم برم سراغ کونش با مخالفت مهناز روبرو میشدم متعجب و از خدا خواسته رفتم پشت سرش و کیرمو گذاشتم دم سوراخکونش من که تا حالا ارزوی کردن کون مهناز رو داشتم با استرس که نکنه کاری کنم بار اول و آخرم باشه آروم کیرمو به سوراخش فشار دادم کیرم بهزور میرفت داخل سوراخ کونش و اونم درد میکشید که یهو کنترل از دستم خارج شد و یه فشار ناجور دادم که با جیغ خودشو جمع کرد گفت نمیدونستم آنقدر دردش وحشت ناکه و گفت دیگه بسه من که تو کف مونده بودم ناچار به پذیرش شدم و تو کف کون مهناز کنارش خوابیدم و بغلش کردم مهناز به خواب رفت منم که تو کف بودم سریع سرچ کردم و یه فیلم سکسی پلی کردم و شروع کردم به نگاه کردن که یهو مهناز از خواب بیدار شد دید گوشی دسته سریع گفت ببینم چی میبینی تا خواستم چیزی بگم ازم قاپید و گفت مگه من آدم نیستم که تنها میبینی
خلاصه کنار من دو سه تا فیلم دید و گوشیروخاموش کرد من که یکم دل جرات پیدا کردم و خیالم از بابت مهناز راحت شده بود یه روز قبل سکس بهش گفتم دلش میخواد باهم فیلم ببینیم گفت از اونا گفتم آره سری تکونی داد منم بغلش کردم و پلی کردم از شانس یه فیلم کاکولدی بود مهناز با دیدن اینکه یه زن زیر کیر دونفره خیلی شهوتی شد منم که از این فیلمها خوشم میومد و یه جورایی فانتزی شو از قبل داشتم با دیدن شهوت مهناز شروع کردم به صحبت که مرده چه کیری داره خوشت میاد همچین کیری بکندت اولا مهناز رو نشون نمیداد وکمکمبا صحبتهایی که میکردم شهوتی تر میشد و زود زیر کیرم ارضا میشد تا اینکه فکر نفر سوم مثل خره افتاد تو ذهنم و با ترس و احتیاط از مهناز میپرسیدم که دوست داره این حالت رو تجربه کنه که با چشمای خمار و بدن لرزون میگفت یعنی توحسودی نمیکنی میزاری یه کیر منو بگاد من با پرویی میگفتم نه حسودی نمیکنم وارزو دارم کس دادنتوببینم اون بیشتر حشری میشد و آخ و اوخش بالا میرفت تا اینکه پیش خودم گفتم مدتیه تو سکس ازش میپرسم حالا وقتی که باهم نشستیم و حرف میزنیم ازش میپرسم و میخوام این کار رو بکنیم شب که من از سر کار اومدم بعد صحبت های معمولی گفتم مهناز میخوام چیزی بگم فقط ناراحت نشو گفت بگو ناراحت نمیشم گفتم دوست دارم زن جنده من باشی اونباخنده گفت خوب جنده تو نباشم پس جنده کی باشم هستم دیگه .
من گفتم که دوست دارم به یه مرد غریبه کس بدی منم ببینم و لذت بردنت منو سر حال بیاره . مهناز زدم روی پاهام گفت کثافت اینچه حرفیه میزنی من بغیر تو به کسی کس نمیدم منم با صدای شهوتی گفتم که اگر بخواهی مثل زنای تو فیلم یه کیر کلفت برات میارم فقط لب تر کن مهناز با اینحرف حشری شدهبود و لپاش سرخبود منم با آب و تاب صحنهروبراش تعریف میکردم و میگفتم که یه کیر کلفت میارم بکنت اول به کی میدیکم کممهناز نرم شدهبود و باهام همراهی میکرد گفت من میترسم یعنی چی . من گفتم که کس دادن کهترس نداره بدن مهناز میلرزید دست انداختم تو شرتش کسش خیس خیس بود گفتم انگار بدت نمیاد گفت تو با این حرفات منو شهوتی میکنی خلاصه هر وقت قبل سکسمونفیلمنشونش میدادم و کیر مرده روزوم میکردم اونم با شهوت میدید خلاصه کم کم بهم گفت اگر میخواهی باشه کس میدم من که خیلی خر کیف شده بودم بوسیدمش و گفتم خودم برات میارم بهترینشو . حالا که مهناز راضی شده بود مونده بودم کیو براش بیارم یه روز بهش گفتم یکی از دوستام هست میخوام کستوبهش نشون بدم و یه عکس ازش گرفتم اونباشهوت گفت دوستت منو میشناسه گفتم آره عکستو بهش نشون دادم اون یا شهوت گفت اول تو باید منو از کس بکنی بعد به اون میدم و بهش نگی من زنتم وبگی جنده آوردم منم با نوازش کسش بهش قول دادم حالا بین اینکه به کدومیکی بگم که بیاد خونمون مونده بودم از بین دوستانم دو نفر تو ذهنم بود که باهاشون راحت بودم
عکس این دوتا رونشونش دادم گفتم انتخاب کن اونم با شهوت گفت این یکی مهناز دست روی عکس بهروز گذاشته بود که از همه دوستام خوش چهره تر بود خلاصه افتادم تو فکر هماهنگی خوب نمیشد بگم که بیا زنمو بکن با هماهنگی با مهناز به دوستم گفتم یه جنده میارم دوتایی بکنیمش این حرفو به مهناز زدم اون گفت امیر تو مگه نگفتی عکسمو بهشون نشون دادی گفتم اون برای نرم کردن تو بود اون ترو ندبده نمیشناسه بهروز پسر با مرامی بود تا حالا باهم چند باری جنده جابجا کرده بودیم سر فرصت بهش زنگ زدم و ماجرای جنده روبهش گفتم اونم اوکی داد که میاد قرار شد برای فردا شب منم با مهناز هماهنگ شدم شب موعود فرارسید بهروز با کلی خرتو پرت اومد مهناز با دیدن بهروز سرخ سرخ شده بود بهروزم دستی به باسن مهناز زد و گفت کوچولومون تازه کاره ترگلمرگله مهناز چشماش خمار شدهبود منم سریع رفتم تو کار لباش و حسابی خوردم وپستوناشو مالیدن بهروزم از پشت بغلش کرد و کیرشو به کون مهناز میمالید گردن مهناز رو میمکید سریع مهناز رو لخت کردم و شروع کردم به خوردن کوسش آنقدر حشرش زدهبود بالا که دست و پایش میلرزید بهروزم کیرش در آورد کرد دهن مهناز چون مهناز خواسته بود اول منبکنمش کیرمو درآوردم کردم تو کسش یه ناله ریزی رفت و منو محکم بغل کرد بهروزم اومد کنار مهناز و وپستوناشو مکید دیگه داشت از شدت شهوت کمر منو چنگ میزد یکم که کردمش بلند شدم تا بهروز بکندش
مهناز ولم نمیکرد و با اشاره سر میگفت نه نرو میترسید ولی دستشو کنار زدم و بهروز افتاد روی مهناز و کیرشو کرد تو کوسش مهناز بدنش لرزید و به آخ و اوخ افتاده بود و بد جور حال میکرد بهروز از روی مهناز بلند شد و روی کیرش نشوندش و به من گفت امیر تو هم از پشت بزار منم این پیشنهاد رو قبول کردم و کیرمو گذاشتم در کون مهناز که با دست ردش کرد منم میخواستم این پوزیشن رواز دست ندم کیرم رو کردم تو کوس مهناز با بهروز دوتایی شروع به تلمبه زدن کردیم مهناز دیگه روی بهروز خوابید و منم از لرزش کون مهناز حال میکردم سایش دو تا کیر روی هم خیلی جذاب بود و شهوت منو صد برابر کرده بود از اینکه مهناز جلوی من کوس میده و بهترین دوستم زنمو میگایید احساس خوبی داشتم کوس مهناز خیس بودو آب ازش سرازیر خایه های بهروز خیس خیس بود کیر منم خیس و آبکی بود اون روز تو چند پوزیشن مهناز رو کردیم حتی من که رفتم حموم و بیرون اومدم دیدم دوباره بهروز و مهناز دارن سکس میکنن خلاصه روز بیاد ماندنی بود بعد رفتن بهروز چند باری خاطرهاون روز رو مرور کردیم و حس جندگی زنم منو ارضا میکرد مهنازم بدش نیومده بود خیلی حال کرده بود و کنارم دراز کشیده بود و کوسش و میمالید میگفت دیگه جندم کردی راضی شدی منم با خنده تایید کردم و از اون روز بعد چند بار با نفرات دیگه سکس کردیم و برامون خاطره شد…
ممنون که این داستان و خوندید امیدوارم لذت برده باشید ❤️
نوشته: آبی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید