داستان سکسی تقدیم به شما

نلی لبخند و آرامش رو در چهره عشقش می دید . همین آرومش می کرد احساس می کرد که داره رو ابرا پرواز می کنه .  حس می کرد که بزرگترین هدیه رو به ناصر داده .. مرد هم همین احساس رو داشت . نگاهشو به دختر عمه اش دو خته بود . به صداقت و ایثارش فکر می کرد . به این که  جواب این کارشو چه جوری بده . -نلی تو چیکار کردی . من نمی دونم چی بگم .. -اشک در چشای زن حلقه زده بود به چهره عشقش نگاه می کرد . -ناصر دلم می خواد ساعتها تو رو در همین حالت ببینم . ببینم که شگفت زده شدی . می دونی چقدر واسه رسیدن به این لحظه حرص خوردم ;/; هم این که خودم دوست داشتم که تو منو به اینجا برسونی هم این که از وقتی به نیما بله رو گفتم و اون قول و قرار رو گذاشتیم می دونستم که یه همچین لحظه ای رو می بینم . چون من یک عاشقم با تمام وجودم . من هنوز تو رو از دست داده نمی دونم . می دونستم که می تونم خوشحالت کنم . ولی بار ها و بار ها تو بهم متلک گفتی خیطم کردی زخم زبونم زدی ..  چقدر به خودم فشار آوردم که دیروز در مجلس عروسی حقیتو بهت بگم ولی این کارو نکردم . چون می ترسیدم اگه بگم بازم یه اما و اگر دیگه بیاری . تو چطور دلت اومد منو تا این حد از خودت برنجونی .. آخه من تمام لحظه های زندگیم برای توست . من بدون تو می میرم . ناصر احساس غرور و پیروزی می کرد . به چشای زیبای نلی نگاه می کرد . به صورتش .  لذت می برد از این که بتونه این عشق و پاکی و صداقت رو در چهره زیبای نلی ببینه . نلی کمی لاغر تر و فانتزی تر از نوشین بود . هر دوی اونا دوستش داشتند . هر دو ی اونا عاشقش بودند .. نلی اونو تا سر حد مرگ دوست داشت . شاید نوشین هم همین احساس رو نسبت به اون داشت .. ولی اون چطور می تونست عاشق دو نفر باشه قلبش برای دو نفر بتپه ..  ناصر حس کرد که در هر لحظه از زندگی یه چیزی برای حسرت خوردن وجود داره . تا لحظاتی پیش حسرت اینو می خورد که چرا اون نتونسته  کسی باشه  که دختری دختر عمه شو می گیره .. حالا داشت به این فکر می کرد که در مقابل این هدیه سنگین چی می تونه بهش بده .. -نلی چرا چشات پر اشک شده . تو که می دونی من چقدر دوستت دارم . -عاشقمی ;/; -چرا که نه ;/; -عاشق نوشین نیستی ;/; -نلی این چه سوالیه که می کنی . اون حالا زنمه . نمی تونم که اونو از خودم دور کنم . تازه تو هم از دواج کردی .. -تو مجبورم کردی .. ناصر ! چرا یه جوری بهم نگاه می کنی ;/; انگار تا حالا هیچوقت این جوری نگام نکرده بودی . حالا فکر می کنم که یه جورایی دوستم داری . راستشو بگو چرا .. به چی فکر می کنی -حالا حتما باید بگم ;/; -هر طور راحتی تو که می دونی دختر عمه ات همیشه خوبی تو رو می خواسته . همیشه دوستت داشته .. بیست سال عشقو با تمام وجودم حسش کردم ولی بر زبونش نیاوردم . فکر می کردم تو هم مث منی . ولی حالا خیلی دلم می خواد بدونم توی فکرت چی می گذره -نلی راستشو بخوای فکر می کنم من شایسته عشق پاک تو نیستم . منم حس می کنم دوستت دارم .. شاید اگه تعهد نمی دادم شاید اگه نوشین در زندگیم پیدا نمی شد شاید اگه شرایط امروز رو قبل از رفتن به دانشگاه می داشتم و نوع رابطه مون فرق می کرد من امروز ناصر بهتری برات می شدم . دارم به این فکر می کنم که من چطور می تونم این هدیه ای رو که تو به من دادی و خواستی خوشحالم کنی در مقابلش یه هدیه ای بدم که جبران شه ..-ناصر کسی که به کسی هدیه ای میده از روی عشق و محبت و علاقه شه . اون که نمی خواد به عوضش هدیه ای بگیره . -تو ازم چی می خوای ;/; این که عاشقت باشم ;/; دوستت داشته باشم .;/;. نلی در حالی که سرشو گذاشته بود رو سینه های ناصر و اونم با موهای سرش بازی می کرد گفت فکر کردی عاشق شدن یک قرار داده ;/; اونایی که قرار دادی عاشق میشن آخرش شکسته . میگن یه عاشق چشاش کوره . نمی دونه چیکار داره می کنه . شاید از یک زاویه ای این حرف درست باشه ولی اینو هم باید قبول کرد که یه عاشق با تمام احساس و وجود و نیازش  به طرف محبوبش کشیده میشه . تو اگه دوستم نداشته باشی منو نخوای بازم می خوامت . دلم می خواد که یه روزی بیاد که نگاههای تو نگاههایی عاشقونه باشه .. این نگاه رو الان هم می بینم ولی حس می کنم از اونجاییه که شگفت زده شدی …-نلی من اگه دوستت نداشتم اگه بهت اهمیت نمی دادم که اینجا کنارت نبودم . حتی وقتی که بار اول توی باغ با هم بودیم می تونستم باهات نباشم . -اینو راست میگی . چون من بودم که حتی در هوس هم بیشتر احساس نیاز می کردم . عشق برام هوسی رو به ار مغان آورد که نمی تونستم جلوشو بگیرم . …. ادامه دارد … نویسنده … ایرانی

نوشته های مرتبط:
گناه عشق یا عشق گناه؟
عشق من گناه نیست
عشق و گناه
عشق یا گناه؟
گناه عشق 114
گناه عشق 162
گناه عشق 179
گناه عشق 112
گناه عشق 126
گناه عشق 115
گناه عشق 132
گناه عشق 117
گناه عشق 144
گناه عشق 125
گناه عشق 113
گناه عشق 133
گناه عشق 178
گناه عشق 91
گناه عشق 134
گناه عشق 89
گناه عشق 121
گناه عشق 131
گناه عشق 118
گناه عشق 135
گناه عشق 182(قسمت آخر )
گناه عشق 123
گناه عشق 48
گناه عشق 106
گناه عشق 87
گناه عشق 98
گناه عشق 86
گناه عشق 11
گناه عشق 90
گناه عشق 107
گناه عشق 137
گناه عشق 143
گناه عشق 96
گناه عشق 158
گناه عشق 110
گناه عشق 95
گناه عشق 74
گناه عشق 142
گناه عشق 120
گناه عشق 149
گناه عشق 119
گناه عشق 14
گناه عشق 130
گناه عشق 5
گناه عشق 153
گناه عشق 102
گناه عشق 100
گناه عشق 101
گناه عشق 163
گناه عشق 111
گناه عشق 129
گناه عشق 175
گناه عشق 170
گناه عشق 154
گناه عشق 103
گناه عشق 50
گناه عشق 4
گناه عشق 164
گناه عشق 181
گناه عشق 171
گناه عشق 99
گناه عشق 127
گناه عشق 147
گناه عشق 104
گناه عشق 73
گناه عشق 176
گناه عشق 180
گناه عشق 165
گناه عشق 54
گناه عشق 94
گناه عشق 152
گناه عشق 49
گناه عشق 151
گناه عشق 169
گناه عشق 116
گناه عشق 9
گناه عشق 12
گناه عشق 13
گناه عشق 66
گناه عشق 105
گناه عشق 145
گناه عشق 177
گناه عشق 148
گناه عشق 29
گناه عشق 166
گناه عشق 25
گناه عشق 97
گناه عشق 80
گناه عشق 172
‘گناه عشق 6
گناه عشق 36
گناه عشق 71
گناه عشق 159
گناه عشق 108
گناه عشق 18
گناه عشق 8
گناه عشق 82
گناه عشق 1
گناه عشق 17
گناه عشق 19
گناه عشق 20
گناه عشق 41
گناه عشق 78
گناه عشق 160
گناه عشق 10
گناه عشق 22
گناه عشق 32
گناه عشق 79
گناه عشق 62
گناه عشق 45
گناه عشق 75
گناه عشق 139
گناه عشق 2
گناه عشق 15
گناه عشق 46
گناه عشق 47
گناه عشق 38
گناه عشق 21
گناه عشق 69
گناه عشق 136
گناه عشق 63
گناه عشق 83
گناه عشق 157
گناه عشق 44
گناه عشق 35
گناه عشق 61
گناه عشق 59
گناه عشق 27
گناه عشق 64
گناه عشق 65
گناه عشق 23
گناه عشق 28
گناه عشق 42
گناه عشق 40
گناه عشق 60
گناه عشق 77
گناه عشق 76
گناه عشق 31
گناه عشق 26
گناه عشق 43
گناه عشق 34
گناه عشق 56
گناه عشق 81
گناه عشق 37
گناه عشق 58
گناه عشق 57

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *