این داستان تقدیم به شما

اردشیر هستم من یه داستان جالبی که میخوام واستون بگم عین حقبقته و اصلا خیالی نیست من حدود ۵ سال قبل که مستاجر طبقه بالا تخلیه کرد و رفت من دوباره به بنگاه سر کوچه سپردم واسه اینکه برابه ما مستاجر پیدا کنه و چون مرحوم پدرم فقط به عروس و داماد اجاره میداد منم به عنوان حرف گوش کردن هم که شده بود به بنگاه گفتم فقط عروس و داماد البته اون وقت من ۳۰ سالم بود و مجرد هم بودم اانم مجرد هستم البته یه دلیل دیگه هم داره که منم دوس دارم به عروس و داماد بدم این است که تا یکی دوسال عروس و داماد بکن بکن خوبی دارن و منم که با اجازتون به دوربین تو کانال کولراتاق خواب گذاشتم و تمام سکس هاشونو میبینم جاتون خالی چه صحنه هابی خلاصه مستاجر عروس و داماد پیدا شد و خونه رو دادیم اجاره ولی بعد چند روز خیلی پشیمون شدم چون عروس و داماد از اون مومن چادری ها بودن که اصلا نمیشد حالی کرد با هاشون و اصلا رعبت به دیدن فیلم هاشون نداشتم .که یه روز صبح ساعت ۱۱ دیدم مستاجر طبقه بالا زنگ مارو زد گفتم بفرمایید گفت اگه زحمت نمیشه تشریف بیارین بالا و اجاره این ماه رو شوهرم گداشته بدم خدمتتون چون شوهرم رفتدماموریت و تا ده روز نمیاد منم تو کونم عروسی شد و گفتم چشم الان میام بالا کهبا صدایه ظریفی و عشوه ای گفت اگه یکساعت دیگه بیایین خیلی بهتره چون من الان میرم حمام و بعد حمام هم تا حاضر بشم یه ساعتی طول میکشه و چون بار اول شما تشریف میارین بالا مبخوام مرتب کنم خودمو کهدخدادنکرده سر سال جوابمون نکنین من که هول شده بودم گفتم باشه هر جور راحتین .یک ساعت شد و با تلفن شماره بالا رو گرفتم البته شماره پایبن رو هم مستاجر داره و متوجه شدم که فهمید منم و با صدای نازو عشوه گفت چقد پسر ان تایمی هستی بدو بیا ببینم تو همه کارات اینجوری دقیق هستی یا نه .

 
رفتم بالا در واحد بالا کاملا باز بود زنگ زدم جوابی نشنیدم صدا زدم کسی خونه نیست دیدم اروم از تو اتاق خواب اومد بیرون و با یه لباس سکسی سیگار هم لایه انگشتاش بود و با دست اشاره کرد بیا تو منم زود اومدم تو ودر و بستم و رفتم داخل اتاق خواب که فورا عروس خانم درو محکم بست و بی مقدمه گفت دیوث من باید بیام تورو بکشم اینجا خودت لباقت نداری به یه بهانه بیایی ببینی چه شاه کوسی اینجا بعل گو شته که تاداومدم حرف بزنم زد بادسیلی تو گوشم و گفت کوس کش اگه دوس داری با من باشی هر چی گفتم بگو چشم منم که بد جور سیخ کرده بودم گفتم چشم کفت حالا شد اول کهدباید اجاره رو نصف کنی وبه شوهرم نگی نصفش مال این کوس نازه و همین جور که داشت حرف میزد منو پرت کرو رو تخت و منو لخت کرد و جوری یهم کوس داد که داشتم از لذت زیاد سکته میکردم که با هم کلی حرف زدیم و گفت من در هفته دو روز دوتا از دوستام میان اینجا باید دهنتو ببندی و من راحت کارمو بکنم و کسی که میاد دوست پسرمه منم قبول کردم که البته یه چیر دیگه هم اصافه کرد و گفت وقتی دوس پسرم اومد باید بیایی بالا و مثل یه نوکر کارهامو بکنی و پدیرایی کنی و اصافه کرد زر نزن تعجب نکن اینو دوس پسرم حال میکنه شاید هم بعد سکسمون بگه تو هم منو بکنی.منم گفتم چشم و فرداش دوس پسرش اومد و منم کوسکش خوبی شدم و تقریبا مثل برده با من رفتار میکرد و چند بار هم بهم فحش رکیک داد و گفت برو گم شو اتاق خوابمو حاصر کن و منو لخت کن و بخوابون زیر کیر دوس پسرم منم گفتم چشم بانو و رفتم همهدچیرو اوکی کردم واونقد حشری بودم که کیر دوس پسرشو ساک ردم و کردم تو کوس خانم که کلی حال کرد و گفت بهترین کوسکشی که دیدم تو هستی و هنوز هم داستان ادامه داره و من کلی حال میکنم البته تازگی فهمیدم که شوهر ش هم همه چیرو میدونه و لدت میبره .وچند بار هم شوهرش خونه بوده و جایی قایم شده و منو همسر جندشو و دوس پسرشو در حال سکس دیده که بیشتر حال کردم

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *