🔞 پاره شدنم توسط مرتضی 🔞

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

سلام
من آرمیتاهست سن ۱۸وزن۵۶قد۱۷۱باسن زیبای دارم هرکی دیده کفته عجب چیزی هستش
رابطه من مرتضی ازینجا شروع شد که یه روز بهم اس داد
_سلام:شماهم آره
من: کفتم چی آره
_کفت : تلگرام میگم
من: خندیدم کفتم اره
بعد کفت: ببرمت گروه
من: خوشحال شدم کفتم اره
مدتی گذشت مرتضی بهم کفت امشب میای پارک کفتم نه نمی تونم بیام مادرم گیر میده
قبول کرد کفتم مرتضی کفتش جونم کفتم میشه شارژ واسم بفرستی کفت اره خرید فرستاد
سه ماه بد از اون ماجرای پارک
بهش اس دادم بیا دم خونمون اومد
بریم پارک
اونم خوشحال شد کفت بریم
توپارک بودیم داشتیم جاتون خالی لب می گرفتیم مامور پارک کفت
چکار میکنید صبر کنید بیام
داشت میومد به مرتضی کفت
بیا بریم اون کفت نه صبر کن ببینم
چی میگه
کفتم میای یا برم مجبورش کردم بیاد
رفتیم تو.کوچه مون ی پسر بود دلش میخواست بامن رفیق شه آما من محلش نمیدادم
مارو دید کفت هی تو بچه خوشگل
مرتضی کفت باکی هستی با مرتضی دعواشون شد من با کفش زدم تو سرش مرتضی رو ول کرد
بهش کفتم من بهت هیچ علاقی ندارم چرا میخوای بامن دوست بشی

کفت همین کفتم همین اشک تو چشاش حلقه زده بود من دلم
براش سوخت رفتم طرفش
دستاشو کرفتم لبامو گزاشتم رو لباش یه دل سیر باهاش لب کرفتم
مرتضی چیزی نکفت
بعد بهش کفتم حالا با خیال راحت
برو بدون من عشق دارم نمی تونم
در یک لحظه با هردوتاتون باشم
زیر گلومو بوسید رفت
روز ها گذشت یه روز مرتضی کفت
میتونی بیای خونمون کفت اره رفتم دیدم نشسته قلیون گذاشته
یه چیزی زرد مانند شبیه قرقرود
بود بعد فهمیدم معجونه کفت
خوشگل خانوم بشین منم گرمم شده بود
شالمو براشتم دکمه های مانتومو باز کردم نشستم
مرتضی لباسشو در آورد
کفت اکه گرمته میتونی لباستو دربیاری من کفتم نه مرسی کفت معجون میخوای کفتم
چجوری بخورم کفت مث قرقرود
بخور نجو
خوردم بد چند دقیقه دنیا دور سرم میگشت
تو همون موقع مرتضی لباسمو درآورد ساپورتمو پاره کرد شرتمو زدکنار دهنشو گذاشت روی کس شروع کرد به خوردنش
من حالم اومد سرجاش دیدم داره لیس میزنه
اولش کفتم ولم کن بعد خوش اومد
دیدم دست گذاشت روی سینه هام
وحشی شده بود سوتین من پارکرد
مث ندید پدیدا شروع بخوردن

سین هام کرد بعدش
دست کرد کمربندشو بازکرد ی چیزی سفت بزرگ ۱۹ .۲۰ سانتی بود
کفت دهنتو باز کن کفتم میخوای چکار کنی کفت بازکن باز کردم گذاشتش تو دهنم اولش بدم اومد
بد خوشم اومد
کفت میخوام ارضات کنم شروع ب خوردن کسم کرد اه نالم بلند شد من ناله میکردم اون می کفت جونم
یهو یه حالی بهم دست داد فهمیدم
ارضا شدم بد ساپورت پارمو در کردم شرتمم در کردم لخت لخت
روی تخت دراز گشیدم
اونم لخت شد کفت به شکم بخواب
نامردی نکرد ی تف زد محکم با تمام
زورش کرد تو کونم از کون درد داشت میموردم بد چند دقیقه
حالم خوب شد دیگه احساس درد نمیگردم فقط یکم می سوخت
داشت ارضا میشود بعد
پاهامو گذاشت روی شانه هاش
با تمام قدرت زد توی کسم تا
کیرشو در کرد خون اومد
از لای حرفاش فهمیدم پردمو براشته یا همون پار کرده
بعد بهم کفت بعد سکس
باهم دربارش صحبت میکنیم
از شدت درد بی هوش شدم
وقتی بلد شدم دیدم مرتضی لباساشو پوشیده کفتم چی شده
تمومه کفت اره آبم اومد ریختم تو کونت
بعد درباری کسم بهم کفت کفت دیگه نمی تونم ازدواج کنم باهاش
دعوا کردم ازخونه زدم بیرون این داستان مال ۴ سال پیشه
الانم با همون پسره که میخواست باهم دوست شه عقد کردم بهش کفتم گفت مشگلی نیست
(ببخشی اکه بد بود)
خوش باشید مرتضی هم با دختر خالش ازدواج کرد یه بچه دارن

🌐بزرگترین کانال داستان سکسی

✔️ داستان سکسی


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *