این داستان تقدیم به شما
سلام من زهرا 34 ساله هستم من پرستار بیمارستان هستم و متاهلم حتما با من و داستانام آشنا هستین امروز از خودم یه عکس هم میذارم که بیشتر حال کنین
ماجرا بر میگرده به چند روز پیش که من شب کار بودم عصر رفتیم واسه خرید عید، شوهر من معتاده و خیلی کم حوصله است اون روز رفتیم برای خرید عید من مانتو میخاستم خیلی جاها رو گشتیم محمد خسته شده بود و دیگه همش غر میزد تا به مانتو فروشی بزرگ رسیدیم اونجا یه مانتو پسندم شد که چاک یقه داشت و سینه هام مشخص میشد خسته شدم گفتم همینو بر میدارم یه شال میخرم و قسمت بالاشو میپوشونم محمد لج کرده بود و گفت من حوصله ندارم میرم تو ماشین تو خرید کردی بیا میدونستم میره که چیزی بکشه و خودشو بسازه منم تنها موندم صاحب اونجا یه پسر قد بلند خوش هیکل بود و یک مرد ویه زن هم براش کار میکردن و علاوه بر اونا یه صندوق دار مرد بود خلاصه من مانتو ام رو انتخاب کردم در رو باز کردم و گفتم یکم تنگه یه سایز بزرگتر بهم بدین صاحب مغازه اومد و گفت میشه ببینم و بهم گفت یه چرخ بزن و من چرخیدم و من وزنم 70 کیلو هست و شکم ندارم توی اون مانتو باسنم خیلی خودشو نشون میداد. من چرخیدم و فروشنده باسن منو دید میزد و گفت خوبه جا باز میکنه پارچه اس کشی است. گفت شلوار نمیخای؟ رومو برگردوندم گفتم مانتوام قدش خوبه. ساپورت هم دارین گفت بله یه نمونه جنس خوب هست الان میارم ببینید پسندتون میشه یانه فورا رفت و با یه ساپورت برگشت که بازش نکرده بود و داخل بسته بندی بود گفت باز کن بپوش من توی اتاق پرو رفتم بازش کردم خیلی بند نما بود پوشیدم کمرش اذیتم میکرد در اتاق پرو رو باز کردم گفتم سایز بزرگترش هست مغازه شلوغ اما فورا جواب منو میداد و چشمش منو گرفته بود. گفت بله هست الان میارم از خستگی زیاد یادم رفت در اتاق پرو رو قفل کنم داشتم به سختی درش میاوردم خم شده بودم به طرف در و داشتم از پاهام درش میاوردم و کونم کامل به طرف در بود و چون مانتو خیلی بلند نبود و یه مقدارم بالا رفته بود تا خم شده بودم کون لختم تا نیمه مشخص بود کس تپلی دارم تا خم میشم نمایان میشه و لبه های باسنمو باز میکنه. فروشنده در رو باز کرد که ساپورت رو بده دستش به پشتم خرد دقیقا انگشتش بین باسنم رفت و کسمو لمس کرد و زود رفت بیرون و گفت ببخشید شرمنده گذاشتمش پشت در بردارید نمونه های دیگه اش هم هست منم خشکم زده بود
مغازه خیلی شلوغ بود چند نفر پشت در تو صف پرو بودن. یکی گفت خانم بیا ما هم عجله داریم. فروشنده که بعدش فهمیدم اسمش حامد است اومد و بهم گفت شما برید پایین از پله ها اونجا سمت راست یه اتاق پرو هست من براتون مانتو سایز بزرگتر میارم. پایین مغازه اش پله میخورد و زیر زمین بود و انبار مغازه بود که سمت راستش هم یه اتاق پرو داشت من فورا شلوارمو پوشیدم و ساپورتی رو که آورده بود رو برداشتم و رفتم طبقه پایین اتاق پرواش قفل نداشت و درش چفت نمیشد و نیمه باز میموند و رفتم و شلوارمو در آوردم و ساپورت رو پوشیدم اما خیلی تنگ بود و لای کونم میچسبید و خیلی نازک بود چند لحظه ای صبر کردم اما از حامد خبری نبود مانتو تنگ و ساپورت نازک خیلی سکسیم کرده بود شالمو از روی سرم برداشتم و توی آینه خودمو نگاه میکردم خیلی سکسی شده بودم یه چرخ زدم و با دیدن خودم حشری شده بود و شروع به حرکات سکسی کردم و ناز آوردن و نگاه کردن در آینه و انگشتامو تو دهنم میکردم و ااااه و باسنمو با انگشت های بلندم چنگ میزدم و چند حرکت سکسی دیگه. دیدم حامد با یه مانتو روی دستش کنار در اتاق وایستاده. بهم گفت خوبه مانتو تنگ نیست. من خشکم زد گفتم کمرش اذیتم میکنه دستشو دور کمرم انداخت و باسنمو با دستش گرفت و پاهامو لمس کرد و ازم لب گرفت و بغلم کرد من ممانعت کردم و جیغ زدم اما صدام به گوش کسی نمیرسید. عصبی شد و گلومو محکم فشار داد و محکم زد توی گوشم و منو به آینه چسبوند و شروع به خوردن سینه هام کرد نمیدونستم چکار کنم فوری دستشو توی ساپورتم کرد و شروع به مالیدن کسم کرد حشری شده بود و دیگه ممانعت نمیکردم و تا سرشو بالا آورد منم خودمو جلو دادم از هم لب میگرفتیم منو خم کرد و مانتو رو بالا زد کونم توی ساپورت خیلی سکسی بود و ساپورت لای کسم چسبیده بود محکم یه در کونی بهم زد و دوباره یکی دیگه و ساپورت رو پاره کرد و لای باسنمو با دستاش باز کرد و شروع به لیسیدن کسم کرد دیگه صدام بالا رفت ااااه اااااه جاانم دوست دارم و کونمو به صورتش میچسبوندم در سوراخ کونمو لیس میزد و انگشتش میکرد و من با دست چوچولمو میمالیدم دو تا انگشتش رو خیس کرد توی کونم کرد و جلو عقب میکرد و کسمو میخورد منم شل شده بودم شلوارشو پایین کشید من زانو زدم و شروع به لیسیدن کیر کلفتش کردم و تند تند ساک میزدم حالا منو چرخوند خم شدم و دستامو روی دیوار گذاشتم کیرشو توی کونم کرد و تند تند تلمبه میزد آااااای آااااای جر خوردم جرم دادی وااااای آاااااه در همین حال یکی دیگه از پسرها که گویا با حامد اومده بود و اون پشت پنهان شده بود جلو اومد. نه، دو نفره نه.
حامد همینطور که کیرش تو کونم بود منو چرخوند و اون پسر کیرشو روی لبام میمالید و به صورتم میرد و حامد محکم محکم تلمبه میزد و من گفتم باشه حامد آروم میخورمش میخورمش و شروع به ساک زدن کردم براش، حامد کم کم داشت ارضا میشد و ااااه ااااه جنده من محکم میکنمت ااااااه و آبشو توی کونم ریخت حالا رسول منو چرخوند و دستامو رو دیوار گذاشتم و پاهامو باز کردم و اون کیرشو توی کسم کرد و تند تند تلمبه میزد منم کسمو میمالیدم اااااه ااااه جرم بده جنده خودتم منو بکن منو محکم بکن کونمو جر بده رسول تند تند تلمبه میزد و لگنم درد گرفته بود و آبشو توی کسم ریخت و من مانتو و ساپورت رو برداشتم و لباس هامو پوشیدم اونا هم رفتند بالا، منم خودمو مرتب کردم و رفتم بالا اونجا حامد بهم گفت لباس ها اندازه است منم گفتم آره یه ساپورت دیگه بهم داد گفت اینم بپوش مغازه دیگه شلوغ نبود خیلی درد داشتم به سختی راه میرفتم. رفتم توی اتاق پرو که یکی دیگه از پسرها هم همرام اومد و زود در رو از داخل قفل کرد و کیرشو بیرون اورد گفت زود باش بخورش منم زانو زدم و کیرشو خوردم و شلوارمو پایین کشید کمی تف سر کیرش زد و اونو تو کونم کرد درد داشت و جیغ زدم ااااای گفت ساکت شو و تند تند تلمبه زد و ابشو توی کونم ریخت و فوری از در اتاق بیرون رفت منم شلوارمو بالا کشیدم بدون اینکه ساپورت رو بپوشم مانتو و دوتا ساپورت رو برداشتم و از مغازه بیرون رفتم خیلی هوا سرد بود و خیلی درد داشتم ماشین گرفتم و به خونه رفتم و تو مسیر خونه به محمد شوهرم پیام دادم که من رفتم خونه تو هم بیا ولی داشتم به این فکر میکردم که دیگه از این به بعد یه کیر ارضام نمیکنه …
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید