این داستان تقدیم به شما

من علی ام و 22 سالمه
از موقع بلوغ از کردن چیزی تو کونم خوشم میومد و همیشه اینکارو میکردم و هر چی میگذشت چیز کلفت تری میکردم و همیشه دلم میخاست یه کیر تو کونم بره ببینم چه حسی داره
دو سال پیش بود….
یه رفیق داشتم که خیلی خاطرشو میخاستم
زیاد پیش میومد که خونه همدیگه باشیم و تا صبح پیش همدیگه بخوابیم ولی اون شب بزرگ فرق داشت
یه شب که مهرداد (رفیق عزیزم ) خونشون تنها بود بهم زنگ زد و گفت علی امشب مامان و بابام نیستن بیا خونه
رفتم پیشش و بعد شام و یه سیگار، چن تا فیلم پورن دیدیم و ساعت حدود 2 بعد از نیمه شب بود که خوابیدیم
البته چه خوابیدنی، چشمام بسته بود ولی بیدار بودم و داشتم رویا پردازی میکردم که کاش میشد مهرداد کونم بذاره ولی روم نمیشد بهش بگم
تو همین فکرا بودم که دیدیم مهرداد زیر پتو حرکتای مشکوکی میکنه، خوب که توجه کردم فهمیدم داره جق میزنه
از موقعیت استفاده کردم و آروم دستمو بردم و کیرشو گرفتم، یه دفعه جا خورد
گفتم نترس،بذار واست بمالمش
با یه حالت خجالت مانندی گذاشت کارمو بکنم.
یه کم که کیرشو مالیدم و کیرش بلند شد شروع کردم واسش ساک زدن، میخاست نذاره ولی من ادامه دادم
کمی ک واسش ساک زدم گفتم یه لحظه صبر کن
یه جورایی تعجب کرد
لباسامو دراووردم و رفتم توالت و کونمو تمیز با شلنگ شستم و برگشتم سراغ کیر خوشمزه ی مهرداد
یه کم دیگه واسش ساک زدم و همونجور که به پشت خوابیده بود آروم نشستم رو کیرش
کیرش حدود 17 سانتی بود ولی نه خیلی کلفت
همراه با کمی درد خوشایند بالاخره اولین کیر وارد کونم شد
چند دقیقه ای رو کیرش بالا پایین کردم
بعد جلوش حالت داگی وایسادم
تو حالی داگی ام چند دقیقه ای کردم و گفتم بذار رو شکم بخوابم
رو شکم خوابیدم و گفتم بیفت روم و بکن
مهردادم افتاد رو کمرمو کیرشو تا دسته جا کرد و شروع کرد به تلمبه زدن
چند دقیقه ای که تلمبه زد دیدم نفسش بیخ گوشم تند شد
یهو گفت علی الاناست که آبم بیاد گفتم خوب بذار بیاد عزیزم
با تعجب گفت بریزمش تو کونت؟

گفتم بریز (میخاستم حس ریخته شدن آب کیرو تو کونم تجربه کنم)
همین که ارضا شد و آبش تو کونم خالی شد منم ارضا شدم و آبم ریخت رو تشک زیرمون
واقعا لذت کون دادن رو خیلی عالی کردم
بعد از اون دوبار دیگه ام موقعیت پیش اومد و به مهرداد دادم.
تا حدود یکسال و نیم پیش که مهرداد تو یه تصادف کشته شد و منم دیگه از اون موقع کون ندادم.
اینم تجربه کون دادن من بود که دوست داشتم شمام بدونین…
نوشته: علی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *