این داستان تقدیم به شما

سلام من سعید هستم 34 از اصفهان و متاهلم هیکل خوبی دارم با قیافه معمولی اول یکم از خودم بگم بعدش بریم سر اصل مطلب
من از نظر اجتماعی ادم خجالتی نیستم وروابط عمومی خوبی دارم چه با زن چه مرد ولی وقتی پای سکس وسط میاد خیلی خجالتی و منزوی میشم وسعی میکنم تا میشه فرار کنم از اون شرایط واسه همین چه در دوران مجردی و متاهلی بغیر از زنم به کسی نگاه نکردم . ولی وقتی میبینم دوستام وهمکارام هر روز یه کس جدید میکنند حسودیم میشه و از این نظر احساس بدی میکنم و منم دلم میخواد اینکارا بکنم ولی هر وقت که موقعیتش پیدا میشه نمیدونم چرا بیخیال میشم ونمیکنم وبعدش حسابی پشیمون میشم وحسرتشا میخورم واسه همین همه به من میگن کبریت بی خطر بگذریم تا اینکه بعداز 5 سال که هر روز داستانهای شهوتناک را میخوندم تصمیم گرفتم منم یه شماره زیر داستانها بزارم ببینم چی میشه

خلاصه کلی خانم اومدن پی وی که همشونا یچور کله میکردم چون انتظارایی داشتند که نمیشد و با اخلاق من چور نبود. تا اینکه هفته پیش یعنی12 11 97 یه دختری اومد پی وی و بعد از کلی حاشیه رفتیم سر اصل مطلب اونم مثل من بود فقط مجرد بود وخیلی هم حشری بود خلاصه که چت سکسی ما شروع شد و منم چون دفعه اولم بود که چت سکسی میکردم زیاد خوشش نیومد و بلاکم کرد فرداش که سر کار بودم صبح دیدم دوباره اومد و دوباره شروع کردیم چتبازی و گفتم اگر دلش میخواد کیرم راست بشه یه عکس از کس و کونش برام بفرسته و اونم بعد کلی ناز کردن فرستاد یه کس پشمالو و ناز وخوشگل بایه کون سفید ناز و دست نخورده من که اصلا باورم نشد که عکس از خودش باشه ولی خب مثلا باور کردم و کلی از کس و کونش تعریف کردم و تو چت حسابی براش کس نازشا خوردم و تونستم راضیش کنم خلاصه دو سه روز همینجوری گذشت واون ازم میخواست که به زنم بد بگم تا حال کنه ولی من نمیکردم و منم ازش عکس کل بدنشا میخواستم که اون نمیداد خلاصه قهر کرد منم که نمیدونستم چقدر حرفاش راسته یا دروغ ولی بهش یجورایی وابسته شده وهم و احساس میکردم ازش خوشم میاد

التماسش کردم که نره و بعداز کلی رد وبدل کردن عکس و خوردن کس پشمالو ونازش و ارضا کردنش دوباره ازش عکس کل بدنشا خواستم که ول کرد و رفت و من موندم و دلم که همش پیش اونه و دلم میخواد که برگرده چون احساس میکنم نیمه گم شده منه الان که فکر میکنم میبینم همه حرفاش راست بوده و اولین کسیه که خودش بود و دروغ نمیگفت مثل عکساش

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *