این داستان تقدیم به شما
سلام سارا هستم سفید تپل ریزه میزه ولی شهوتی. ورزش میکنم و بدن ساعت شنی دارم. تازه هیجده سالم شده. هفته ی پیش رفته بودم پیش دوست پسرم که باهم غذا بخوریم به محض اینکه نشستم تو ماشینش گفت رستورانه بستست یه جای دیگه میشناسم خیلی غذاهاش خوشمزست طعمش مثل کسته. فک کردم شوخی میکنه خندیدم بهش و گفتم تو که هنوز کسمو نخوردی که و بهش گفتم بزن بریم اونجا. بهم گفت سورپرایزه و چشمامو با دستامو بست. وقتی رسیدیم از دستام گرفت که ببرتم و منم همینطوری که هیچ جا رو نمی دیدم راه افتادم دنبالش و می خندیدم و هی میگفتم کجا میریم. گفت الان میرسیم میبینی یه چیز خوشمزه قراره بخوریم. بهم گفت اینجا خفن ترین رستورانیه که می شناسم و هر کی میاد باید بشینه رو زانوش.
منم زود باورم نشستم رو زانو هام. گفت الان نوبت اینه که چشم بندتو در بیارم و غذای خوشمزه رو که برات اماده کردم ببینی. به محض اینکه چشم بندمو برداشت دوتا مرد لخت که کیرکلفت و بزرگشون شق شده بود جلو صورتم رو دیدم و یهو جیغ زدم که دوست پسرم محکم موهامو پیچید دور دستش و دماغمو گرفت و چون نمیتونستم نفس بکشم دهنمو باز کردم و یکی ازون مردا کیرشو تا ته کرد تو حلقم و دوست پسرم محکم منو از موهام عقب جلو میکرد که داشتم خفه میشدم و بلند میخندید و میگفت نوش جونت جنده حسابی بخور سیر شی. هر موقع گرسنت شد قراره بیارمت اینجا چند پرس غذای خوشمزه بخوری. بعد کیر مرد دومیه رو کرد تو حلقم و مرده میگفت ما هم گشنمونه حسابی قزاره یه لقمت کنیم اما چون خانوما مقدم ترن اول تو سیر شو بعد ما و منم همینجوری مجبوری داشتم ساک میزدم چون اگه نمی زدم دوست پسرم منو از راه بینی خفه میکرد. مرد اولیه اسمش سعید بود و دومیه عرفان. بعد اینکه حسابی ساک زدم براشون یهو متوجه شدم که تو اتاق چند تا گوشی گذاشتن و دارن ازم فیلم میگیرن. دوست پسرم شروع کرد به لخت شدن و با کیرش حسابی شلاقی میزد تو صورتم و میکرد تو دهنم.
سعید طاق باز دراز کشید و منو خوابوند رو خودش و و از زیر بغلم منو گرفته بود و آروم فرو کرد تو کسم ولی تا ته کرد تو. منم جیغ زدم و گریه کردم. همینجوری که رو سعید دراز بودم و داشت تو کسم تلمبه می زد عرفان شروع کرد به لخت شدن. من یه پیراهن بلند پوشیده بودم بدون شرت و سوتین واسه همین خیلی راحت سعید کیرشو کرده بود توم بدون لخت کردنم. عرفان گفت من بدجور گرسنمه باید لخت لختتو بخورم و پیراهنمو زد بالا و سینه هام افتاد بیرون. بعد اینکه دوست پسرم ازم عکس گرفت عرفان کیرشو با کرم یا روغن ماساژ حسابی چرب کرد و کرد تو کونم. کس و کونمو شروع کردن دوتایی جر دادن و دوست پسر بیغیرتم از همه جام عکس می گرفت و با کیرش ور می رفت. حین گاییده شدن بودم که دوست پسرم کیرشو کرد تو دهنم و هی میگفت بخور غذاتو جنده.
خلاصه سعید و عرفان که حسابی گاییدنم آبشونو کثافتا ریختن توم و میگفتن نترس حامله نمیشی اگه هم بشی انقدر کس و کونتو میگاییمت که بیفته. دوست پسرم خودش منو نکرد اصلا و فقط داد بخورم. گفت من جنده نمیکنم و فقط میدم بکننت و حالشو می برم از جنده شدنت. بعدش با همون وضعیت بی حال و گرسنه از موهام گرفت و لخت سوار ماشینش کرد و لباسام موند پیششون یادگاری. بی شرف منو رسوند خونمون ولی از شانس خوبم خانوادم مسافرت بودن اون موقع . منو انداخت رو فرش خونمون و چند تا عکسم تو خونمون ازم گرفت و کیرشو کرد تو کسم و دو تا فیلم و عکس از کردن و ساک زدن ازم گرفت و گفت اگه زر اضافه بزنی به همه میگم که خانوادت مسافرت بودن و تو خودت خواستی منو آوردی خونتون که کس و کونتو و دهنتو بگام. حتی منو نگایید فقط واسه فیلم و عکس نمایش داد. بعدم گورشو گم کرد رفت . حالا امروز تو چت اومده هی عکس و فیلما رو میفرسته و اذیتم میکنه میگه چه طوری جنده خوب گاییدنت رفیقام. هر ساعت پیام میده کستو گاییدن. کونتو جر دادن. دهنتو جر دادم. آبتو پاشیدم و فلان و فلان…
اینا رو گفتم که بگم دیروز به بهانه طعم کسم حسابی گاییدنم و مجبورم جندشون بشم.ولی راستشو بخواین خودمم خوشم میاد!
نوشته: فرشته ی بیگناه
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید