این داستان تقدیم به شما

آنال شوهر
سلام خدمت همه دوستان
من ژاله ام ۲۷سالمه. شوهرم علی ۳۰ساله و قد بلند و خداییش خیلی خوشگل و جذابه
۴ساله عروسی کردیم
زندگیمون رو به راهه البته اگه گرونیا بزاره
شوهرم خیلی خوش اخلاق و خوبه
فقط تنها موردی که فکرمو در گیر کرده بود این بود که علی خیلی به کونم علاقه داشت.بارها ازم خواسته بود ولی من نمیتونستم‌ البته میترسیدم هم
دور نزدیک از زنهای فامیل شنیده بودم که شوهراشون ازشون رابطه از پشت خواستن و اونا هم بخاطر شوهراشون قبول کرده بودند.
مثلا دختر خالم میگفت ماهی ۳ یا ۴ بار از پشت به شوهرش میده
دختر خالم بهم گفت نیاز شوهرتو تامیین کن وگرنه خودشو بیرون تامیین میکنه.گفت شوهرت هم خوشگله هم خوش هیکل هر زنی دلش میره برا همچین مردی.به شوخی گفت اگه به من بگه با جون و دل بهش کون میدم و خندید
گفتم پرو نشو اما سخته.گفت اوایلش درد داره اما با کمک وازلین راحت تر میتونی بدی.سعی کن با این فکر بری جلو که داری نیاز شوهرتو تامیین میکنی اون عشق و علاقه که بینتونه درد کون دادن و برات کمرنگ تر میکنه.
خلاصه این شده بود دغدغه روزای من…
مداوم تو اینترنت سرچ میکردم و روشهای مختلف را میخوندم.نمیخواستم شوهرم به کس دیگه ای فکر کنه
استارت کارا زدم و به علی گفتم میخوام این کارا بکنیم اما به مرور زمان
دفعه اول که فقط تونستم انگشتشو تحمل کنم و دفعات بعدی با درد سرش میرفت تو کونم
اینقدر براش لذت داشت که همین که سرش میرفت تو کونش بدون تلنبه زدن آبش میومد و میریخت تو کونم
شاید ۱ماهی شد تا تونستم بادرد همه کیرشو بکنم تو کونم
دیگه کونم آماده شده بود.درد داشت اماتحمل میکردم
کیرش تا ته میرفت تو کونم اما خیلی خوب نمیزاشتم تلنبه کنه
تولدش نزدیک بود.گفتم یه کون حسابی بهش میدم
تدارکات لازم و دیدم و کادو هم خریدم
نزدیک ظهر رفتم آرایشگاه و اپلاسیون کردم.یه آرایش خفن هم کرد واسم.اومدم خونه
نزدیکای اومدنش بود.یه شورت بندی مشکی پوشیدم.یه لباس ماکسی مشکی هم پوشیدم.سینه های لباسم باز باز بود وتقریبا نصف سینه هام بیرون بود.
به چاک تا نزیکای رونم داشت و یه چاکم تا نزدیکای کونم.
یه جفت کفش پاشنه بلندم پوشیدم.
علی اومد تا منو دید واسم راست کرد
گفتم بی جنبه صبر کن.اول شام
شامو خوردیم اما علی همش دستش لا پر و پام بود
ظرفا را جمع کردم چایی آوردم با کیک تولدش خوردیم.ساعت کادوییش هم دادم
حالا فقط مونده بود کادوی اصلی
علی رفت دستشویی.منم رفتم تو اتاق خواب روی تختخواب
علی با شورت اومد پیشم و وازلین را دید رو میز توالت.گفت این وازلین واسه چیه؟گفتم اگه گفتی
گفت نمیدونم.گفتم فکر کن.گفت نمیدونم خوب
گفتم کادوی تولدته.گفت وازلین؟
گفتم بله گفت کجامو باهاش چرب کنم
گفتم کیرتو گفت دیگه گفتم کون ژاله تو
گفت جوووووون
چ کادو تولدی
گفتم علی امشب شب توعه.کونم جر بده
انگار من جندم.رحمم نکن.همچین بکنم تا دلت حاااال بیاد
گفت این آرایشی که تو کردی بایدم جرت بدم
زیپ لباسمو باز کرد و لباسمو در آورد
چشمش به شورت بندیم که خورد یه جووونی گفت که یهو ترس برم داشت

افتاد رو کمرم و از پشت سر گوشامو میخورد
هی قربون صدقم میرفت
تابوندم خوابید روم.لبشو گذاشت رو لبمو میخورد
گفت عروسکم چقدر خوشگل شدی
چقدر ناز شدی.چقدر کس و کونت صاف و بی مو شده
گفتم واسه تولد توعه
گفت این بهترین تولد عمرمه.کاش هر روز تولدم بود
گفتم اونوقت من دیگه نمیتونستم راه برم
شروع کرد ممه هامو لیس زدن و کسمو مالیدن
بهم گفت بیا واسم ساک بزن
۶۹ شدیم من کیرشو میخوردم اونم کونمو از کنار بند شورتم
زبونشو فشار میداد تو کونم
منم خودمو شل گرفته بودم
زهرا دختر خالم میگفت هرچی شل تر بگیری خودتو راحت تر میتونی بدی
انگشت وسطشو یواش یواش میکرد تو کونم
درد داشت اما ن خیلی زیاد

همین طور که کیرش تو دهنم بود انگشتشو تا بند دوم کرد تو کونم
گفت بیا داگی شو
با وازلین چرب کرد کونمو و انگشتشو تند تند میکرد توش
گفت عزیزم درد داری گفتم نه خیلی
کونمو بوسید و گفت الان انگشت بزرگه را میکنم توش
کیرشو چرب کرد اومد پشتم و یواش یواش سرشو کرد تو کونم
گفتم نگهش دار
بعد ی ۲دقیقه خودم کونمو میکردم سمت کیرش.علی خم بی حرکت ایستاده بود
گفت ژاله جووووون فدای کونت بشم.جیگرتو بخورم.خوشگلم.بخور کیرمو
درد داشتما اما لذت میبردم که علی داره لذت میبره
بدنش داغ داغ بود
تا ته رفت تو کونم
سینشو گذاشت رو کمرم و ممه هامو گرفت و تلنبه میزد
گفتم جووونم به این کیرت که واسه کونم داره له له میزنه.گفت دارم میمیرم واست عشقم
گفتم بکنم تا دلت حال بیادتلنبه هاش واقعا بی رحمانه شده بود
گفت همینطوری رو شکم بخواب
خوابیدمو میکردم
آبش داشت میومد
گفتم عشقم آبتو بریز تو کونم
کونمو جر بده عزیزم
کونمو پره آب کن
تا حالا اینطوری آب ازش نیومده بود
همشو ریخت تو کونم.یه کم روم خوابید و بعد باهم رفتیم حمام دوش گرفتیم
دیگه هفته ای یکبار کونو باید بدم بهش
اما مطمئنم شوهرم کمبودی نداره دیگه

نوشته: ژاله کون پاره

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *