این داستان تقدیم به شما

این خاطره رو که واسطون مینویسم بر میگرده به چهار سال پیش که من 25 سالم بود…
ی دوست دختر داشتم اسم مینا که 36سالش بود و چندسالی میشد ازشوهرش جدا شده بود و تنها زندگی میکرد، علاقه شدیدی به دیدن فیلم سوپر داشت.
یه شب مثل همیشه رفتم خونشون واسه سکس تا از در رفتم تو سریع پرید بغلم و شروع کرد به لب گرفتن ازم خیلی شهوتی بود بهش گفتم چته عشقم امشب خیلی داغی گفت اره میخوام امشب توسکسمون تنوع ایجاد کنم پرسیدم میخوای چیکار کنی گفت باید قول بدی که همکاری کنی منم که خیلی دوسش داشتم بهش قول دادم هرچی بگه قبول کنم ،اومد روب روم وایستاد سریع لخت شد بهم گفت زانوبزن کس داغ و خیسشو چسبوند ب صورتم بهم گفت بخور منم حسابی شروع کردم ب خوردن زبونمو کردم توکسش حسابی لیس میزدم اونم سرمنو محکم بادستاش فشار میداد ب کسش حسابی صورتم از اب کسش خیس شده بود ی ده دقیقه ای داشتم واسش میخوردم که موهامو گرفت وسرمو بلند کرد صورتمو اورد جلوی صورتشو اب کسشو لیس زد بعد زبونشو تا ته کرد تو دهنم خیلی حال داد بهم گفت پیراهنتو دربیار منم دراوردم برم گردون گفت دستاتو بزار رودیوار کونتو بده عقب منم همین کارو کردم ازپشت چسبید بهم شروع کرد ب لیس زد ن گردن و گوشم منم حسابی داغ شده بودم کامل خودمو در اختیارش گذاسته بودم .دستشو اروم کرد تو شلوارم اول ی خورده باکیرم بازی کرد بعدش رفت سراغ کونم وقتی دستش ب کونم خورد وجودم ازلذت لرزید اونم که متوجه شده بود که من خیلی خوشم اومده اروم در گوشم گفت میخوای کونتو بکنم عزیزم منم باصدای خیلی شهوتی گفتم آره هر کاری دوس داری بکن باهام ،شلوار وشورتمو یهو باهم کشید پایین و کامل لختم کردتا کونمو دید گفت جووووون عجب چیزی داری عشقم …
منم با نگاهی شهوتی توچشاش نگاه کردم اون که میدونست من خیلی داغم با کف دستش محکم ب کونم ضربه میزد میگفت جوووون عحب کونی توباید دختر میشدی،حسابی کونمو سرخ کرد رفت پشت سر م زانو زد با دوتا دستاش لای کونمو باز کرد شروع کرد ب لیس زدن سوراخم زبونشو تاته میکرد تو سوراخمو ب کونم ضربه میزد هرازگاهی کیرمو ماساژ میداد بعدش منو برد تواتاق خواب گفت برو روتخت داگ استایل قمبل کن منم همین کارو کردم ی خورده روغن زیتون اورد ریخت رو باسنم بعد شروع کرد انگشت کردن توکونم اول ی انگشتی بعددوتاوسه تا خواست انگشت چهارم وبزاره که گفتم نه توروخدا جر خوردم ،ی خورده سه انگشتی گذاشت بازم روغن ریخت وانگشت چهارم هم کرد توش تمام وجودم غرق درد ولذت بود که گفت میخوام تامچ بکنم توش گفتم من دراختیارتم امشب کونی توام ،،،مینا باشنیدن این حرف شهوت بیشتر شد محکم ب کونم ضربه میزدو بهم میگفت جنده ی منی کونی بلاخره انگشت پنجمم جا کرد ودستشوتا مچ کرد توش ی خورده نگه داشت تا جا باز کنه بعدش تند تند عقب جلو میکردو با صدایی شهوتی میگفت کونی جرت میدم جووووون منم اتیشی میشدم ولذت میبردم همیجوری حدود ده دقیقه سوراخمو کرد تا دستشو دراورد رفت ی بادمجون خیلی کلفت وبزرگ پیدا کردو اورد سر بادمجون کرد توکس خودشو اومد جلوم ازم خواست براش ساک بزنم منم حسابی میخوردم وی وقتایی اون تودهنم تلمبه میز د دراز کشید روزمین بهم گفت بیا بیشین روش منم رفتم نشستم حسابی حال داده بودبهم هم زمان با بالا و پایین کردن من اونم کیرمو میمالید که ارضا شدم آبم ریخت رو شکم وسینه هاش منو کشوند رو خودشو حسابی بغلم کردو ازم لب گرفت.

بعد از اون شب دیگه همیشه ما با هم سکس دوطرفه داشتیم تا اینکه اون ازدواج کرد و رفت …

 
نوشته:‌ ؟

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *