این داستان تقدیم به شما

۱۶ سالمه و تهران زندگی میکنم. این داستان نیست و اتفاقیه که چند روز پیش واسم افتاد…
واسه امتحان تربیت بدنی معلم ورزشمون بچه ها رو دونه دونه صدا میکرد تو اتاق و امتحان دراز نشست، شنا، طناب و میزان انعطاف بدن میگرفت. به خاطر نام خانوادگیم نفر اخر بودم بچه ها امتحان میدادن و میرفتن فوتبال. صدام کرد رفتم تو اتاق یه نگاه بهم کرد و گفت چند بار بهت گفتم این شلوارکتو نپوش ؟ چیزی نگفتم. پاهام سفید و بی مو بود. میدونست بچه ها رو‌ تحریک میکنم شلوارکم هم کوتاه بود و هم خیلی تنگ. کون تپل و نرمی دارم ولی چاق نیستم. یه رکابی استین حلقه ای کوتاه هم تنم بود. گفت حالت شنا بگیر. خودش پشتم وایساده بود نمیدیدمش. حالت شنا گرفتم رکابیم یکم رفت بالا کمرم کلا افتاده بود بیرون. چند تا شنا رفتم افتادم ولو شدم رو موکت کونم کامل افتاده بود بیرون. پاهامو به لبه میز گیر دادم واسه دراز نشست که گفت نمیخواد خودم پاهاتو میگیرم. اومد قسمت لخت ساق پاهامو گرفت منم شلوارکمو تا بالای زانوم دادم بالا. چشماش برقی زد. حدود ۱۰ تا رفتم چشمم‌بهش افتاد دیدم زل زده به رون های سفید و بی مو من. نگاش کردم یکم خجالت کشید ولی پر رو تر شد. احساس میکردم از زیر داره پاهامو نوازش میکنه. کلا بیخیال شدم و نشستم نگاهش کردم. با صدای خیلی ارومی گفت میشه شلوارتو در بیاری ؟ چیزی نگفتم دراز کشیدم رو زمین و شلوار و شورتمو در اوردم.
صدای نفساشو میشنیدم. شروع کرد به لیس زدن بدنم با دستاش کونمو نوازش میکرد سوراخمو لیس زد بهم گفت قبلا دادی؟ گفتم اره. شلوارشو در اورد کیرش به نسبت کیرهایی که رفته بود تو کونم کوچیک بود. کیرشو اورد جلوی صورتم عکس العملی نشون ندادم فهمید از ساک‌ خوشم نمیاد. داشت کیرشو تف میزد. از سکس کثیف خوشم‌ نمیاد واسه همین منتظر بودم فقط کارش تموم بشه. بهش هیچ حس خاصی نداشتم فقط تشنه سکس ام. بی نهایت داغم و هر روز میتونم با ۵ نفر سکس کنم و از دادن لذت ببرم. کیرشو گذاشت دم سوراخم اروم اروم‌ تا ته کرد تو یه اه کشیدم. افتاد روم و بغلم کرد. سینه های سفیدمو از پشت چنگ زد و‌شروع به تلنبه زدن کرد. چه احساس خوبیه وقتی کیر تو سوراخت عقب و جلو میشه. حدود پنج دقیقه خوابید روم بعد هلم داد کنار دیوار. عاشق سکس سرپایی ام. از پشت محکم کیرشو تا خایه کرد تو دوباره شروع کرد به تلمبه زدن تو کون سفید و ژله ای من . دم گوشم میگفت دو ساله داری جلو چشمام رژه میری و دیوونم میکنی با بدن سفیدت. هم زمان که اینارو میگفت ضربه هاش وحشیانه شده بود. بهم گفت ابم داره میاد بشین. سریع نشستم کیرشو مالید به سینه هام و اب داغش فواره کرد بیرون. تا زیر گلومو خیس کرد. دو‌ دقیقه با کیرش بازی کرد تا قطره اخر ابش بیاد بیرون. از کیفش دستمال کاغذی در اورد و سینه هام رو پاک کرد. بدون اینکه بهم نگاهی بکنه با شرمندگی میخواست فقط بره بیرون. دست انداخت به دستگیره دید در بازه و قفل نکرده با وحشت بهم یه نگاه انداخت و سریع رفت بیرون. داشتم لباسامو میپوشیدم که دیدم یکی از همکلاسی هام داره از پنجره با دهن باز نگاهم میکنه …

نوشته: کون پنبه ای

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *