این داستان تقدیم به شما
سلام
من سامان هستم و 24 سالمه و قد بلند و خوش تیپ هستم و خیلی وقت بود كه دنبال میسترس واقعی بودم و از نظر من میسترس های پولی برای كسب درامد این كار رو میكنن و من دنبال میسترس رایگان بودم كه برای لذت واقعی خودش اینكار رو بكنه كه خیلی توو سایتا و اینستا دنبالش بودم ولی نا امید شده بودم
تا اینكه یه روز یه خانمی توو اینستاگرام بهم پیام داد كه مطلقه هست و اسمش مریم بود و 33 سالش بود و دنبال برده میگرده. خلاصه اوكی كردیم و رفتم سر قرار كه دیدم یه خانم خیلی با جذبه و قد بلند و ارایش كرده با ماكسیما اومد دنبالم گفت سامان ؟ گفتم بله و سوار شدم ! بهم گفت ببین اگه قوانین رو رعایت نكنی همین جا باید پیاده بشی !! توله من باید تمیز باشه و كلمه ای بجز چشم سرورم نباید بشنوم ! گفتم چشم سرورم! گفت افرین توله سگ ! گفت محدودیت هات رو همین الان بگو كه اگه بدرد هم نمیخوریم بندازمت پایین ! گفتم فقط مدفوع نمیخورم ! گفت باید 3 روز در خدمتم باشی ازمایشی تا قبولت كنم. گفتم باشه چشم سرورم ! اینا رو میگفتیم كه رسیدیم به یه ارایشگاه زنونه مثل اینكه از قبل هماهنگ كرده بود و از در پشت زنگ زد و گفت این دوستمه باید همه جاتو چك كنه و كامل اپیلاسیون بشی ! منو برد توو و یه خانم اومد منو برد توو اتاق و گقت لخت شو كونی ! من تعجب كردم از لهن حرف زدنش و گفتم چشم و ارباب مریم داشت با رفیقش در مورد من حرف میزد و میخندید و منم لخت شدم و اون خانمه اومد توو گفت بخواب توله سگ ! كیرم سیخ شده بود كه خندید و گفت اوووه اینو ببین ! عیبی نداره اولشه ! ارباب مریم داد زد كه عزیزم زیاد لوسش نكن و اروم اروم و اینا هم نمیخواد ! بهش رحم نكن ! كامل تند تند بكن پشماشو كه عجله دارم ! من ترسیدم ! مواد رو درست كرد و زیاد زیاد میمالید به بدنم و خلاصه بعد از یه عالمه درد و داد كه حتی وسطاش دهنمو بست !
صاف و سفید شدم كه اربابم اومد و خندید و تایید كرد و هزینه منو كارت كشید و خداحافظی كرد !
توو راه گفت ببین از این به بعد فقط دست از پا خطا كنی بیچارت میكنم ! در ضمن من گاهی وقتا دوستامم میان خونم كه احتما داره بگم به اونا هم سرویس بدی. رفتیم یه فروشگاه كه لوازم جنسی میفروخت. منو همراه كرد و رفتیم اون پشت و با مغازه داره كه اقا بود حرف زد و اقاهه یه پوزخندی بهم زد و گفت بیا پشت زود باش ! رفتم گفت بكش پایین زود باش ! گفتم چرا ؟ گفت خفه شو زود باش! منم گفتم چشم ! بند كیرمو سانت كرد و گفت حله بكش بالا ! بعد دیم یه قفل واسه كیرم اورد و داد به خانم ! مریم گفت بریم! بعد بهم گفت چیه خجالت كشیدی ؟ گفتم بله ! گفت هنوز اولشه كونی! رفتیم خونه ارباب مریم یه اپارتمان تقریبا شیك بود و معلوم بود از شوهرش مهریه گرفته و پدرشو در اورده! رسیدیم خونه و گفت ببین تووله سگ، همیشه باید ظرفا تمیز باشه و خونه گرد گیری شده باشه و لباسای من مرتب باشه و خودتم تمیز باشی (هنوز اون اپیلاسیونه میسوخت) و كفشامم همیشه باید تمیز باشه! گفتم چشم سرورم. گفت حالا كامل لخت شو وگمشو كارا خونه رو بكن تا من استراحت میكنم. جای تو هم همیشه توو دستشویی هست! دستشویی و حمومش بزرگ بود. گفتم چشم. گفت صبا باید صبونم اماده باشه ! خلاصه كارا رو كردم و ارباب استراحت كرد و صدام زد! رفتم دیدم ارباب با یه لباس خواب دارن استراحت میكنن و خیلی سفید و خوش هیكل و سینه های درشت و حدودا 85 و پاهای كشیده و لاك زده ! گفت بیا اینجا توله سگ ! 4 دست و پا رفتم و گفت افرین توله سگ و قلادمو بست و گفت بخواب روو زمین! خوابیدم ولی كیرم سیخ بود كه یهو زد توو كیرم و تخمام كه دادم رفت هوا و خوابید و اربابم خندید و اون قفل رو بست به كیرم كه نمیتونست جم بخوره ! داشت میتركید كه ارباب قفل كرد و گفت هروقت من بخوام باید سیخ بشه ! بدون اجازه من حق نداری. منم گفتم چشم . گفت شروع پاهامو بلیس ببینم . منم شروع كردم كامل پاهاشون رو لیسیدم گفت اگه كسلیس خوبی باشی برات برنامه خوبی دارم.
گفت سعی كن خودتو نشون بدی. گفتم چشم سرورم و گفت شروع كن. شروع كردم به لسیدن كس ارباب مریم و صورتم كامل خیس شده بود و با تمام وجود میلیسیدم
گفت بخواب روو تخت و با كونشون نشست روو صورتم و میمالید به صورتم ! صورتم كامل خیس شده بود و داشتم خفه میشدم و دست و پا میزدم و ارباب میخندید و یهو بلند شد و گفت چته توله سگ ؟ از خدات باشه كه زیر كس و كون من جون بدی. من گفتم ممنون سرورم ببخشید . یكی سیلی زد توو گوشم و یه تف انداخت توو دهنم و دوباره نشست روو صورتم و دست میزد به كیرم كه داشت میتركید و میخندید و من كونشون رو میلیسیدم. ولی واقعا لذت میبردم و واقعا آرزوی همچین اربابی رو داشتم . بعد از یه عالمه كون لیسی و كسلیسی ، لرزید و ارضا شدن و گفتن همه ابشون رو بخورم و مك بزنم كه عالی بود بعد گفت گمشو برو توو دستشویی بخواب كه حوصلتو ندارم. شب رو خوابیدم توو دستشویی و صبح كه شد، صبونه رو اماده كردم و رفتم پاهاشون رو بوسیدم تا بیدار بشن كه گفت چیه توله سك؟ گشنته ؟ گفتم بله سرورم كه گفت بیا زود باش ! نشستن پشتم و رفتیم توو دستشویی ، وقتی رسیدیم گفت بخواب و نشست روو صورتم و سوراخشون رو با دهنم تنظیم كردن و شاشیدن توو دهنم و روو صورتم و گفت بخور توله سگ . نوشه جونت! بعد كسشون رو تمیز كردم با زبونم و گفت افرین. بابت دیشب هم ازت راضی بودم و خوب لیسیدی ! جاییزت اینه كه امشب دوستام قراره بیان خونم مهمونی ! میخوام برده جدیدمو بهشون معرفی كنم. همه كارهای مهمونی با توهه و خیلی كار داری باید بری خرید و خونه رو تمیز كنی و شام و… گفتم چشم ارباب و از اونجایی كه كیرم درد میكرد گفتم میشه اینو باز كنید چون توو شلوار خیلی بزرگه و زشته میرم بیرون ! خندیدن و گفتن نه برو عیبی نداره چون شب با این دودول خیلی كار داریم من و دوستام.
اگه از داستان خوشتون اومده بگید كه ادامه و داستان مهمونی اون شب رو هم بنویسم. .
الانم برده دائمی ارباب مریم و دوستاشون هستم.
نوشته: سامان
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید