این داستان تقدیم به شما

سلام.
 
حدود چند ماهی میشد که با یه استاد دانشگاه در ارتباط بودم و به هم پیام میدادیم و بهم ابراز علاقه نشون میدادیم. از خودم بگم 19 سالمه قدم 168 و وزنم 51 پوست سفیدی دارم و سینه هامم کوچیکه و علی ( اسم مستعار ) استادم 42 ساله و فوق العاده جذاب و لاکچری هرکی میدیدش فک میکرد 25/6 سالش باشه بگذریم؛ رابطمون روز به روز بهتر شد و واقعا به هم آرامش میدادیم من کنکورمو دادم و قبول شدم و اونم استادم شد یه روز منو دعوت کرد اینوهم بگم اصلا از اون مردای حشری ک تا میبیننت راست میکنن و …. نبود، کلی خوش گذروندیم و پیتزا درست کردیم و فیلم دیدیم بعد ازش خواستم که ماساژم بده خیلی حرفه ای بود لباسامو در آوردم و فقط یه حوله رو باسنم بود و دمر خوابیدم فوق العاده احساسی و رمانتیک ماساژم میداد و دورانی و نوک انگشتی کمر و گردن و سرمو ماساژ میداد و همزمان کنار گوشم زمزمه میکرد و حرفای عاشقانه میزد بعدش حوله رو از رو باسنم برداشت و شروع کرد به مالیدن باسنم و لبه هاش و قسمت پائینی کسم روغن ماساژ میریخت و رونامو با حرکت دست آروم مالش میداد و تا ساق پام میکشید و کف پاهامو دورانی ماساژ میداد فوق احساسی و رمانتیک:) بدون ذره ای حس شهوت! بعدش منو بر گردوند و لباشو رو لبام گذاشت و عمیق میبوسید و منم همراهیش میکردم گونه هامو لاله ی گوشمو نواز
ش میکرد و میبوسید همونطوری به سمت گردنم میومد و بوسه های ریز و عمیق:)
سینه هامو تو دستاش گرفت و میمالید و منم فقط آه میکشیدم بهترین تجربه ی زندگیم بود واقعا لذت میبردم نوک سینه هامو میخورد و با زبونش خیس میکرد و رو شکمم میکشید باز لبامو میخورد و تکرار و تکرار ….؛! اومد و وسط پاهام نشست و با انگشتش کسمو نوازش میکرد آروم و احساسی حسابی تحریک شده بودم و آه میکشیدم و اونم قربون صدقم میرفت:) حرکت دستشو رو کسم تند تر کرد و حسابی میمالید کسمو بعد شروع کرد به بوسیدن و لیس زدن کسم همه جاشو لیس میزد و تو دهنش میکرد کسم خیس خیس شده بود و نبض میزد سرشو فشار میدادم به کسم و اونم با زبونش کسمو میمالید اوووف…!

شرت خودشو درآورد و کیرش که یکم راست شده بود رو مالید و سرشو آروم رو کسم گذاشت فقط میکشید رو کسم و میمالیدش بی نظیر بود به اووووج لذت رسیده بودم و از ته دل آه و ناله میکشیدم. کیرشو آروم لای کسم میزاشت و میمالید… خودمم دلم میخواست کیرشو لمس کنم؛ کیرشو رو شکمم میمالید و بعد داد دست خودم رو حساس ترین جای کسم گذاشتم و تند تند کیرشو میمالیدم روش اوووووففففف هردومون نفس نفس میزدیم و بعد چند لحظه ارضا شدم این اولین بار بود ک این حسو تجربه میکردم و از شدت لذت تا چند ثانیه نتونستم حتی تکون بخورم و همونطوری چشامو بستم و
بیحال شدم. علی ام بعد یکم مالیدن کیرش و بوسیدنم آبش اومد و بعد منو بغل کرد:) هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که یکیو داشته باشی که همه جوره هواتوو داشته باشه همونطوری که تو بغلش بودم بهم گفت آرامشت برام از همه چیز مهم تره و فقط میخوام که لذت ببری دخترونگیت محفوظ میمونه نمیخوام کسی بهت آسیب بزنه و خودم همیشه مواظبتم الان سه ساله که با همیم و رو حرفش مونده و واقعا دوستم داره و همه جوره بهم محبت میکنه و پیشرفت من تو درس و دانشگاهم از همه چیز براش مهم تره یک نفر رو پیدا کنید که فقط خودتون و آرامشتون رو بخواد نه فقط برای هوس با شما باشه و ارضای جنسی خودش .
نوشته: فاطمه

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *