این داستان تقدیم به شما
سلام
من میلادم یه مفعول ۱۹ساله افغانستانی ولی متولد و بزرگ شده ایران با قیافه دخترونه (چون شبیه مامانم استم) بدن بیمو و پوست لطیف و باسن و بدنی خوش تراش!
داستان من از دبیرستان و کلاس دهم شروع میشه. الان زنونه پوشی هم میکنم (عکسای کونم رو هم وسطای داستان و آخر داستان ببینین. )
من همیشه ته کلاس گوشه میشینم تا بتونم راحت تر سر کلاس بخوابم!
زنگ ورزش بود و باید لباس عوض میکردیم و از اونجایی که هیچ رختکنی تو مدرسه نبود اکثر بچه ها یا سر کلاس یا نمازخانه میرفتن لباسشون برای ورزش رو میپوشیدن،اما من همیشه صبر میکردم که بقیه برن بعد لباسمو تو کلاس عوض میکردم چون معمولا شرط هفتی می پوشیدم و به خاطر هزاره بودنم(یکی از اقوام افغانستان،که قیافه و نژاد شرقی آسیایی دارند،همونا که میگید کس دختراشون تنگ و بی موعه:))بدنم کم مو هست،میترسیدم کسی روم نظر کنه و کونم به باد بره:)
خلاصه اون روز منتظر موندم تا همه برن تو حیاط بعد شروع کردم لباسمو عوض کردن که محمد یکی از همکلاسیام بود اومد داخل مثل اینکه ساق بندش رو یادش رفته بود اول جا خورد که من تنها تو کلاسم ولی بعد بی توجه اومد تا از کیفش ساق بندش رو برداره،منم واسه اینکه ضایع نشه بی تفاوت به لباس عوض کردنم ادامه دادم،میز اون کنار میز من بود.
وقتی داشتم شلوارم رو در میاوردم به اشتباه شرتمم همراه با شلوارم کشیدم پایین،که زود کشیدم بالا ولی دیگه کار از کار گذشته بود
چون پشتم بهش بود،محمد کونمو دیده بود،من که از خجالت سرخ شده بودم نگاهی بهش کردم اونم لبخندی زد و گفت اشکال نداره پیش میاد
فردای اون روز محمد جاشو عوض کرد و اومد کنار من نشست کلاس ما چون تعداد کم بود کنار من خالی بود،بهش گفتم چرا اومدی اینور؟
گفت میخوام تو امتحانای کلاسی تقلب کنم میز تو جاش بهتره،ولی ته دلم میدونستم چرت میگه،و میخواد راهشو وا کنه!
البته منم بدم نیومد ازش،یه پسر قدبلند،فوتبالیست،خوش قیافه و بامرام
کیه که دلش نخواد بهش بده!
چند روزی صرف جلب کردن اعتمادم کرد بعد شروع کرد به گفتن حرفا و شوخیای سکسی،تا اینکه منم دلو به دریا زدم و مابین همین حرفهای سکسی و کسشرامون،از رو شلوار به کیرش دست زدم،جوری چشاشو بست که گفتم آبش اومد،یه زنگ کامل من کیرش رو مالوندم،چون ته کلاس گوشه هم بودیم دید زیادی بهمون نبود بقیه هم حواسشون به درس بود،زنگ آخر بود که محمد گفت بعدازظهر خونه شون خالیه میام یا نه،منم از خدا خواسته گفتم میام
رفتم خونه یه دوش گرفتم و رفتم خونه ش.
دیدم که بعله،آقا بساط عرق و مزه به راه کرده ولی خب من نخوردم،از طعم عرق خوشم نمیاد،ولی خودش خورد و وقتی کله ش گرم شد کم کم
شروع کرد مالوندن خودش به من،منم فهمیدم که وقت کاره،رفتم دست به آب داخل کونمو با فشار آب تمیز کردم و برگشتم،وقتی اومدم تو حال دیدم که شرت رو درآورده و کیر به دست خوابیده منتظر من!
منم لباسامو درآوردم و شروع کردم ساک زدن،کیرش واقعا بزرگ بود یه کیر تقریبا هیجده سانتی با پهنای ۴یا ۵سانتی متری،هربار لبامو دور کیرش جمع میکردم و تا ته میخوردمش جوری لذت میبردم که اصلا ولش کن!
بعد از تقریبا ۲۰دقیقه ساک زدن و خوردن و مالوندن همدیگه دیگه،گفت بخوابم تا بزاره توش،به شکم خوابیدم و قبل اینکه توش کنه با دهنم کیرشو خیس کردم،البته یه تفم خودش در کونم انداخت و بعد از دو و سه بار تلاش رفت توم،اولش خیلی درد داشتم ولی بعدش واقعا هشتاد درصد لذت رو بردم!
اول به شکم کرد منو،بعد پاهامو جفت به بغل،بعد لنگ در هوا و سرآخر پوزیشن داگی بودیم،که گفت داره میاد،هر وقت اومد دهنتو وا کن بریزم توش،منم ناز کردم که چندشم میشه و اینا،در حالیکه خوردن آب از فانتزیامه،اونم با یه گه نخور بهم فهموند که چاره ی دیگه ای ندارم،آبش که اومد گفت بیا،منم زود خوابیدم زیر کیرش و دهنمو باز نگه داشتم تا بریزه تو دهنم،آبشو که ریخت تو دهنم یه کم مزه مزه ش کردم بعد قورتش دادم اینقدر از این حرکتم خوشش اومد که همون لحظه لبامو بوسید😂
خلاصه اون روز و اولین سکسم تموم شد و من هنوزم با محمد در ارتباطم.
و گهگاهی که خونه خودمون یا اون خالی میشه با محمد و رفیقاش سکس میکنم . جدیدا میخواد مامانمو هم بکنه منم بدم نمیاد دادن مامان آمنه رو ببینم
برای کسایی که سوراخ افغانی دوست دارن اگر دوست داشتید،به قید قرعه به یکی از کسایی که تو کامنتا اعلام آمادگی کنن،مجانی و به هفت روش قندهاری میدم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید