این داستان تقدیم به شما

سلام
این داستانم برمیگرده به حدود شش سال پیش ، ۲۱ سالم بود با قد ۱۷۲ وزن ۷۰ ،کمی سبزه ،تجربه سکس یکبار داشتم ولی نه مفصل…
خلاصه یه روز نزدیک ظهر تو بازار داشتم میگشتم ، بدجور هوس سکس با یه مرد کرده بودم ، خیلی وقت بود که سکس نکرده بودم ، چشمم به یه مرد با لباس محلی کردی با قد ۱۸۰ و حدود ۸۰ کیلو و سبزه با قیافه کاملا مردونه و جذاب ،افتاد که ساعت میفروخت ،با خودم گفتم چه خوب میشد با این یه حال حسابی میکردم تو این فکر بودم ، نگاهم بی اختیار به نگاهش گره خورد ، از نگاهم منظورمو فهمیده بود چون تابلو نگاش کردم،از جلوش رد میشدم که صدام کرد و گفت ساعت نمیخوای ، منم که بدجور هوس کرده بودم الکی رفتم جلو و چند مدل رو نگاه کردم و گفتم نه ، خیابون تقریبا خلوت تر از همیشه بود ، یه ساعت برداشت و دستمو گرفت و گفت اینو ببند مچت ببین بهت میاد ، خواستم ببندم خودش دستمو گرفت و الکی باهاش ور میرفت مثلا داره ساعتو میبنده، یواشکی زیر لب میگفت جون دستات چقدر نرمه انگار اصلا کار نکردن ، بهش گفتم خوب دستای ما اینجورین دیگه ، خندید و گفت دستای منو ببین چقدر سفت هستن دستای تو مال من بودن خیلی کارا باهاش میکردم ، گفتم مثلا خندید و گفت حالا ، من الکی با ساعت ور رفتم ، گفت به قیافت هم میاد گفتم مگه قیافم چجوریه گفت ، خوشگل و دوس داشتنی ، سرمو انداختم پایین مثلا نشنیدم ، گفت بدنتم اینجوری نرم و خوشگله، گفتم هر کی دیده پسندیده ، دیگه نمیدونم خوبه یا نه ، گفت منم میتونم ببینم و نظر بدم ، گفتم بدن خودت چجوریه مگه ، گفت بدن من سفت و محکمه ، اگه دوس داری تو هم بدن منو ببین و نظرتو بگو ، گفتم کجا اینجا؟، خندید و گفت نه آگه دوس داری بریم خونه من همین نزدیکی هاست، گفتم باشه بریم ، وسایلشو جمع کرد و گفت دنبالم بیا ، دلو زدم به دریا و دنبالش رفتم ، خلاصه رسیدیم خونه و وارد اتاقش شدیم ، گفت من این اتاقو اجاره کردم با یه هم اتاقی که همشهریمه ولی اون دیر میاد، حالا راحت باش ، رفت یکم نوشیدنی آورد و گفت از خودت پذیرایی کن ، بعد نشستیم رو تخت و گفت خوب میتونم بدنتو ببینم ، پیراهنمو در آوردم و اون برق از چشماش پرید و یه نوازشی رو بدنم کشید و گفت اوف عجب بدن تر و تازه و نرمی داری ، بهم نزدیکتر شد و یهو لباشو گذاشت رو لبام و شروع کرد به خوردن لبام ،رفته رفته حشری تر میشدیم و لبامو و بدنمو یه جوری میخورد که انگار کشنه هستش، با عجله لباساشو در آورد و گفت تو هم لخت شو و خودشم لخت شد ، فقط شورتشو در نیاورد و دست رو کیرش گذاشت و گفت دوسش داری؟گفتم اره ، گفت جون جیگر منی…
افتاد روم رو تخت و شروع کرد به خوردن بدنمو و ماساژ دادن بدنم، لبامو و گردنمو میخورد، بعد چند دقیقه بلند شد و وایساد جلوم و گفت بیا واسم ساک بزن ، رو زانو نشستم جلوش و از رو شرتشو کیرشو ماساژ دادم و اروم شورتشو کشیدم پایین ، اووووففففف عجب کیری ، یه کیر سبزه و حدود ۲۰ سانتی و کلفت ، سرشو گذاشتم تو دهنم و شروع کردم به خوردن سرکیرش ، خیلی کلفت بود و سخت بود خوردنش، ولی یواش یواش تو دهنم جا کردمو و شروع کردم به ساک زدن، دروغ نگم خوشمزه بود و لذت داشت ، اونم داشت آخ اوخ میکرد و لذت میبرد ، بعد حدود یه ربع ساک زدن گفت بلند شو رو تخت به حالت داگی بشین میخوام کونتو بخورم جیگر من ، منم همین کارو کردم با دو دستش دوطرفه کونمو گرفت و شروع کرد به خوردن سوراخ کونم داشتم دیوونه میشدم ، یه جوری با زبونش سوراخمو باز میکرد که انگار داری به انگشتاش سوراخمو انگشت میکنه ، بعد ده دقیقه یهو بلند شد و با انگشتش سوراخمو باز کرد ، اولش با یه انگشت بعد با دو و سه انگشتش سوراخ کونمو آماده کرد بعد با عجله یه کاندوم زد رو کیرش و اروم سر کیرشو گذاشت دم سوراخم و اروم هل داد داخل سوراخ کونم ، کیرش بزرگ بود و نمیرفت ، یکم آب دهن ریخت و با یکم زور هلش داد تو سوراخم ، احساس میکردم سوراخم آتیش گرفته ولی اون هی میگفت اروم باش الان تموم میشه ، بعدش اروم تا نصف کردش تو داخل کونم و چند لحظه همونجوری نگه داشت تا جا باز کنه و بعد چند دقیقه تلمبه زدن اروم شدم ولی یه دفه گفت یکم دیگه تحمل کن و تا ته کرد تو کونم ، داشتم بیهوش میشدم که شروع کرد به تلمبه زدن ، دیگه داشتم یواش یواش لذت میبردم ، کیرشو تا ته کرد تو کونم و اروم دم گوشم گفت معذرت میخوام که اولش یکم درد داشتی ، منم سرمو تکون دادم واون به تلمبه زدنش ادامه داد ، هردو مست شده بودیم از لذت ، بعد یه بیست دقیقه کیرشو درآورد و گفت برگرد بخواب به پشت ، برگشتم و پاهامو رو شونم هاش گذاشت و یه لبخند بهم زد و کیرشو گذاشت تو سوراخم و گفت ولی خوب کارتو بلدی ها و خوب کونی داری و شروع کرد به تلمبه زدن و لذت بردن ، هی قربون صدقم میرفت و گفت همون لحظه که دیدمت گفتم آگه بهم نخ بدی هر جور شده میکنمت و همه جوره میگامت،تو فوق العاده هستی ، خیلی وقته کسی رو نکرده بودم و بدجور تو کف کون و سوراخ بودم به آرزوم رسوندی.

یه بوس از لبام گرفت و دوباره شروع به تلمبه زدن کرد بعد یه ربع کیرشو در آورد و گفت بلند شو میخوام سرپا بکنمت ، گفتم آبت نمیاد ، گفت نترس کمر من خیلی سفته نگران نباش، وایسادم و دستامو گذاشت رو دیوار و از پشت بهم چسبید و شروع کرد به گاییدن من و محکم سینه هامو میمالید ، بعد ده دقیقه دیگه منو همونجوری خوابوند رو تخت و منو کردن ، بعد منو برگردند و کیرشو گذاشت تو دهنم و گفت یکم بخورش ،من دراز کش بودم و اون روم خوابیده بود و کیرش تو دهنم و برام تو دهنم تلمبه میزد ، بعد در آورد و دوباره پاهامو داد بالا و شروع کرد به گاییدن من ، دیدم داره تلمبه هاش تندتر میشه ، گفت آبم داره میاد کجا بریزم ، تو دهنت یا تو کونت گفتم بریز رو سینم، کیرشو درآورد و کاندوم رو در آورد و با عجله ریخت رو سینمو و بلند اه و اوه کردن ، انگار که شیر آب گرم رو رو سینم باز کردن ، آب کیرش زیاد بود با دستش تمام ابشو خالی کرد رو سینم بعد بهم نگاهی کرد و اروم اومد لبامو خورد ، گفتم بزار کیرتو تمیز کنم گفت قربونت برم تمیزش کن ، کیرشو گذاشتم دهنم و حسابی تمیزش کردم ، خوشمزه بود تلخ نبود . بلند شد و گفت دمت گرم فوق العاده حال دادی ، منم خودمو خالی کردمو و رفتیم حموم و خودمونو شستیم و لباسامونو پوشیدیم ، شمارشو بهم داد و گفت هر وقت خواستی بیا باهم باشیم گفتم باشه ، چند بار دیگه باهم سکس کردیم که هرکدومش یه ماجرای جالب بود که خواستین تعریف میکنم ، یه بارم گروهی بود که ماجرای جدایی داره .
امیدوارم خوشون اومده باشه
 
 
نوشته: سینا ولی دولا

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *