این داستان تقدیم به شما
فانتزی مون از اونجایی شروع شد که من تو شهوتناک شروع به خوندن داستان سکسی کردم…
من نیما و خانومم نگار ۲۸ و ۲۷ ساله هستیم فوق العاده شهوتی و علاقه شدید به سکس داریم یکی دو سالی می گذشت که خیلی تو سرم افتاده بود که سکس سه نفره داشته باشیم همیشه موقع سکس با نگار درموردش حرف میزدم اوایل مخالفت میکرد و گاهی سکس رو نیمه کاره رها میکرد تا کم کم راضی شد در حد فانتزی فقط موقع سکس حرف بزنیم بعد از مدتی حس کردم که خودشم دوست داره گذاشتم مدتی گذشت تا یه شب بهم گفت که خیلی وقتا بهش فکر میکنه و دوست داره یبار تجربش کنه اما خیلی استرس داره و نگرانه که کسی نفهمه و طرف سوم به کسی نگه خلاصه شروع به پایین بالا کردن شخص سوم شدیم تا به این نتیجه رسیدیم که غریبه باشه اما از طرفی چون غریبه بود از لحاظ بهداشتی و بیماری های جنسی بهش اعتماد نداشتیم یه شب موقع سکس بهش گفتم که یه دوستی دارم و خیلی باهاش صمیمی هستم و خیلی بهش اعتماد دارم کاملا میشناختش واسش از کیرش گفتم و اینکه فوق العاده پسر خوبی هست و تو سکس کارش حرف نداره و خیلی قابل اعتماده دودل بود هم میترسیدو هم از این که میخاستیم باهاش سکس کنیم شهوتی شده بود خلاصه قبول کرد و قرار شد که من یجوری با متین دوستم درموردش صحبت کنم .
فرداش رفتم سراغ منین و در مورد سه نفره باهاش صحبت کردم که ببینم نظرش چیه و خوشبختانه خیلی استقبال کرد و گفت من خیلی دوست دارم یبار دونفری باهم یه کس توپ بکنیم خلاصه گذشته یه مدتی و یه شب به منین پیام دادم که اماده باش میخام ببرمت یجایی باهم با یکی سکس کنیم .
باهش ساعت ۱۲ شب قرار گذاشتم و واسه اینکه نگار حسابی شهوتی بشه شروع کردم به ماساژ دادن و اب گرفتن نگار دیدم خیلی بی صبرانه منتظر متین هست که زودتر بیاد به متین پیام دادم و گفتم راستش اون سه نفره رو خودم میخام انجام بدم و میخام با تو انجامش بدم پایه ای اولش یکمی دیر جواب داد و گفت مطمعنی ؟
گفتم اره گفت باشه کی بیام
گفتم همین الان
یه نیم ساعتی طول کشید و دیدم زنگ زد گفت درو باز کن
در همین حین من حسابی نگارو مالونده بودم و کسش خیس خیس شده بود وقتی رفتم و درو باز کردم بهش گفتم نگار رو تخته لباساتو در بیار و برو بخواب پشت سرش تا منم بیام
اصلا نمیدونست چجوری لباساشو در بیاره …
وقتی لحت شد دیدم یه کیر کلفت و خوش فرمی داشت حسابی شق شده بود و تا رفت منم یکم صبر کردم تا مشغول بشه همین که خوابید پشت نگار دیدم نگار برگشت و مثل کسی که تاحالا تشنه کیر بوده شروع کرد از متین لب گرفتن کیرشو میمالید متینم حسابی دیونه شده بود سینه های بزرگ نگارو میمالید بعد نگار رفت پایین و شروع گرد واسش ساک زدن بسکه کیرش بزرگ بود به زور تو دهنش جا شد و حدود یه ربع واسش میخورد
متین که دیگه طاقتش تموم شده بود خوابد رو نگار و کیرشو گذاشت دم کس نگار و تا ته حل داد تو کسش وای خیلی شهوتی شده بودم نگار داشت جلوی من کس میداد گذاشتم حسابی متین بکندش وسطای کار منم رفتم کنار نگار خوابیدم جوری که نگار وسطمون بود من از عقب میکردم تو کسش و متین از جلو با کیرش میمالید وسط کس نگار چند بار نگار ارضا شد تا نزدیکای صبح میکردیمش واقعا حس توصیف ناپذیری داشتیم هرسه تاییمون حسابی حال کردیم من و متینم ارضا شدیم و ابمونو ریختیم تو کس نگار اونقدر نگار ارضا شده بود که دیگه از حال رفت صبح وقتی بیدار شدیم سه تایی رفتیم حمام و یبار دیگه هم تو حمام سکس کردیم و قرار شد دوهفته ای یبار یه سکس سه نفره بکنیم.
نوشته: ن.ا.ج.ا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید