این داستان تقدیم به شما

من یه بیغیرتم الان ۳۳سالمه اسمم هومن زنمم اسمش نازی ۲۵ سالشه اصلیتش کورده اول اینو بگم که از دوران دبیرستان یه همکلاسی داشتم به اسم عطا…
یه روز که رفتیم ورزشگاه تو زنگ ورزش تو رختکن یه مرتبه شلوار شو که در آورد من دیدم خوابیده کیرش شاید ۱۵ سانت میشد که نفهمیدم چی شد عاشق کیرش شدم از اون روز به بعد چون واقعا کونم بزرگ سفید بی مو بود چون میخواستم عطا کونمو بببنه بیشتر بچه ها تو کف کردنم بودند ولی من تا اون روز اصلا کون نداده بودم تا اینکه تو کلاس پشت من نشسته بود منم عمدی شلوارمو تا نصفه کونم دادم پایین عمدی به بهانه خودکار بر داشتن از روی زمین دولا شدم که حس کردم دست یکی تو کونمه عطا بود ابنجوری شد که تا حالا داره منو میکنه یه بارم چند روز پیش اومد خونمون بهم گفت که زنت باید بفهمه من تو رو میکنم وگرنه دیگه نمیکنم منم قبول کردم تو اتاق داشت میکردم که زنم اومد اونم گفت هومن کیرم خوبه منم میگفتم اره میگفت بابات دیشب مریم و میترا خواهراتو اورد خونمون بعد با بابام کردنشون منم میگفتم جون بعد گفت یعنی ما نمیدونستیم زنم تو خونست هومن کون زنتم گشاد منم میگفتم اره فکر کنم هر روز میده بعد گفت منم میخوام بکنمش گفتم تو داری شوهرشو میکنی گفت دوتاییتونو میخوام
بکنم

بعد فشار میداد تو کونم که منم گفتم ای ای اره بکن دوتا یی کونی تو هستیم ای ای عطا یه بار در بیار از کونم میخوام بخورم که زنم گفت عطا از تو کون گشاد شوهر کونی و مادر جنده من کیرت بیار بیرون بکن تو کون گشاد خودم بعد زنم اومد پیشم قمبل کرد عطا گفت کونی شلوار زنتو بده پایین کونشم خیس کن که گفتم کونش هنوز از دیشب که داداشش ابنجا بود به بهانه امپول زدن کون زنمو کرد چرب زنم گفت اره پس فکر میکنی کونی ابنه ای من وقتی دودول ۵ سانتی تو میماله به سوراخم ارضا میشم نه داداشمو بابام اون کیرای کرد ۲۰ سانتی شونو تو کون گشادم میکنند که ارضا میشم تا فهمیدم بابای زنمم زنمو میکنه ابم با فشار پاشید بیرون بعد به زنم گفتم حالا که فهمیدم هر موقع بابات یا داداشت اومدند بکننت من خودمو به خواب میزنم تو هم شلوارمو میدی پایین لای کونمم باز میکنی یه تف میندازی دم سوراخم و به بابات یا داداشت میگی بکنید تو کون گشاد شوهر کونی و مادر جندم میدونم که از کون تنگ من خوششون میاد

 
کیر فقط کیر کورد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید