این داستان تقدیم به شما

سلام خدمت همه دوستان
داستانی که میخوام براتوم بگم همین امروز اتفاق افتاده من راننده اژانسم و چالوس زندگی میکنم امرور صبح یهو یه مسافر واسه کرج خورد که گفتم ۲۰۰ کرایشه و قبول کرد و رفتم خانوادشو سوار کردم رفتیم سمت کرج بگذریم که تو ترافیک دهن من و کولر ماشین و بنزین و همه با هم صاف شد .
 
من قبل ترش تو اینستا دنبال شماره جنده میگشتم تو یکی از این پیجا یکی نوشته بود خاله هستم و دختر دارم و این حرفا . ساعت ۳ بعد از ظهر بعد ۶ ساعت رانندگی رسیدیم در خونه یارو و پیادش کردم و رفتم جاتون خالی یه ناهار توپ زدم و میخواستم برگردم گفتم بزار یه زنگ بزنم ببینم خالی بندی بود یا نه . زنگ زدم اول جواب نداد بعدش ۳ بار دیگه گرفتم ج نداد گفتم کیر تو ابن شانس و از گلشهر رفتم سمت میدون حافظ که مسافر بزنم و بیوفتم تو جاده . یهو دیدم گوشیم پیام اومد بزنگ . همون خاله هه بود زنگ زدم گفتم شمارتو تو اینستا پیدا کردمو چیزی داری الان ؟ گفت الان فقط یه ۱۶ ساله دارم .
 
تا گفت یهو برق از کلم پرید گفتم ادرس کجاست گفت گلشهر زیر لب یه فحش خار مادر بهش دادم که این ترافیک کیری رو تو این هوای تخمی باید برگردم ولی خب کس ۱۶ ساله رو نمیشه بیخیال شد اینور اونور رو ۱۰۰ تومن توافق کردیم و راه افتادم رفتم سمت خونه رفتم تو خونه دیدم یا علی عین شرکت میمونه خونه ۳ خوابه با ۳ تا جنده خاله هه یه میز کار داشت که رییس شرکت ها هم نداشتن . جنده خانم میگفت الان دوتاشون مشغولن و واقعا هم بودن چون صداهای خوبی میومد . اره گفت دو تا مشغولن و الان فقط اونی که پشت سرته سرش خلوته میخوای برو تو اتاق برگشتم دیدم واااااای یه کس ناناز کون قلمبه با یه لباس جذب جلوم وایساده . همونجا داشت ابم میومد . واسه اینکه خودمو نبازم گفتم ااااای خوبه همین اوکیه .

 
پول رو حساب کردمو رفتم تو اتاق تا رفتم تو دختر دیدم داره لخت میشه گفتم یواش وایسا گفت خستم و زود کارتو تموم کن گفتم پول دادم میخوام حال کنم . گفت بیخیال گفتم ببین بزار حال کنم رانندم و این مسائل واسه من کم پیش میاد جوری ملتمسانه گفتم که قبول کرد اومد سمتم و باهام لب گرفت . چه لبی بود خیلی حال داد . مشغول لب گرفتن بودیم که گفت بریم رو تخت . رفتیم رو تخت یکم ناز و عشوه اومد و اروم اروم لباسای منو در اورد و رسید به شرت . جنده چند مین از رو شرت کیرمو گاز میگرفت و میمالوند و میخندید من دیگه تو اوج ابرا بردم . اروم اروم شرتمو در اورد و کیرم رو میمالوند و اروم گزاشت دهنش و شروع کرد ساک زدن . چه حالی داد فوق العاده بود . کیرمو تا ته تو حلقش میبرد و میخورد واسم داشتم میمردم دیگه گفتم دیگه بسه و بیا تو بغلم . اونایی که تجربه دارن میدونن که بغل کردن این دخترای کون قلمبه لاغر چه حالی میده .
 
اومد تو بغلم و تا تونستم دستمالیش کردم . کونشو از بس مالوندم صداش در اومده بود . همینجوری تو عشق و حال بودیم که یهو در باز شد . دیدم خاله هه اومده میگه سریعتر دیگه . گفتم جنده یا بیا کیرمو بخور یا برو بیرون . من از این موقعیتا دیگه گیرم نمیاد . دیدم خندید و اومد تو یدونه زد رو تخمام که هنوزم درد میکنه . گفت باشه فقط زودتر اقا این رفت بیون من مشغول مالوندن لب و سینه بودم که دیدم دستشو برد دوباره سمت کیرم برگشت حالت ۶۹ که گفتم من نمیخورم بدم میاد . دیدم ناراحت شد . گفتم واقعا بدم میاد ناراحت نشو . اقا دیگه رفتیم تو کار و شرتشو در اوردیم و اومد تو بغلم من همینجور دراز کشیده بودم که دیدم رفت رو کیرم و اروم داره میکنه تو کسش . وااااای چه حالی داد تو اسمونا بودم . اروم اروم شروع کرد به بالا پایین کردن . نم نم سرعتشو زیاد کرد . چه لحظه زیبایی بود یکم که گذشت گفتم بیا مدلو عوض کنیم گفت چجوری که گفتم من عاشق سگیم . سگی خوابید یهو برق از کلم پرید اون کون قلمبه جلو چشم بود . هیچی دیگه اروم کیرم رو کردم تو کسش و تو فکر اینکه این کون رو چجوری فتح کنم . مشغول تلمبه زدن بودم که دیدم دوباره در باز شد و خاله هه اومد داخل گفت تموم نشد ؟ همونجوری لخت رفتم سمتش و بغلش کردم کیرم رفت لای پاش داشتم کونشو چنگ میگرفتم و گفتم یبار دیگه بیای تو اتق من میدونم با تو . داشت در رو میبست گفتم خاله من کون اینو میخوام گفت کون نه فقط جلو هر چی التماس قبول نکرد دختره هم هیچی نگفت . گفتم باشه جهنم برو . در رو بست دوباره رفتم رو دختره . داشتم تلمبه میزددم که دختره گفت ۳۰ تومن بده ولی به خاله نگو بکن تو کونم . سریع رفتم از جیب شلوارم ۳۰ تومن بهش دادم گفت وایسا رفت کرم اورد و زد کون خودش و کیر من گفت بکن حالا . وااااای چه لحظه ای بود وقتی کیرم اروم اروم داشت میرفت تو کونش تا ته رفت توش شروع کردم مث اسب تلمبه زدن .

 
 
۵ دقیقه ای یسره کیرم تو کونش بود و داشتم تلمبه میزدم که دیدم داره ابم میاد بهش گفتم که گفت بریز پشتم منم تو همون حالت که داشتم تلمبه میزدم ابم اومد نصف رفت تو کونش و نصف دیگش رو رو کمرش ریختم . چه کیفی داد یه دو دقیقه ای دراز کشیدم و گفتم دسشویی کجاست گفت بیرون پشت میز خاله ولی شرت بپوش خاله اونجوری بدش میاد . گفتم اه باشه همونجوری لخت رفتم تو حال دیدم اون دو تا جنده هم نشستن . ناگفته نمونه که اونام چیزای خوبی بودن گفت گمشو برو شرت بپوش . گفتم ۲ بار موقع سکس زهر مارم کردی و اومدی تو اتاق الان باید همین کیرمو بخوری تا ادب بشی . اون دوتا زدن زیر خنده و خالهه خونش به جوش اومد ولی خب اپارتمان بود و نمیتونست کاری کنه . گفت گمشو برو دسشویی رفتم و کیرمو خشک کردم اومدم بیرون از قصد کیرمو از پشت زدم به بازوی دستش یدفه کسخل شد منم دوییدم تو اتاق و لباس پوشیدم دیدم دختره میخنده گفت خیلی حال دادی ممنون .

 
 
شمارمو ازم گرفت و گفت شمال اومدم حتما میزنگم . اومدم بیرون و از خالهه خداحافظی کردم و سمت میدون حافظ گفتم خدایا ۲۰۰ کاسب شدم همش صرف بنزین و کس وغذا شد رفتم میدون دیدم یه خونواده وایسادن گفت اقا تا شهریار میبری گفتم اره گفت چقد ؟ گفتم ۳۰۰ تهش ۲۵۰ اوکی کردیم و یه خدایا شکرت گفتم و راه افتادم
 
امیدوارم از داستانم خوشتون اومده باشه
 
 
نوشته: بنی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *