این داستان تقدیم به شما

سلام خدمت همه دوستان. من امیر هستم ۳۸ساله داستانی که میخوام براتون تعریف کنم از خیلی وقت پیشه !!اونوقتا من تقریبا ۱۰سال داشتم و پسر داییم غفور ۱۴سال همیشه خونه هم رفت امد داشتیم تا یه بار که خونشون بودم گوشه حیاطشون یه انباری داشتن میرفتین اونجا بازی میکردیم ! کم کم پسر داییم گفت ببا کیرهای همو ببینیم منم خوشم میومد گفتم باشه بعد کیرش رو دستم داد خیلی گرم بود از همون اول خوشم اومد از کیرش کلفت بود کیره من کوچیک بود اونم با ماله من بازی میکرد ! بعد از دو سه بار بهم گفت بیا کیره همدیگرو بخوریم !! منم چون وقتی کیرش دستم بود داغ بود عاشق کیرش شده بودم و با خیال راحت کیرش رو گذاشتم دهنم خیلی کیف میداد اونم ماله منو میخورد و باهاش بازی میکرد ولی از من کوچیک بود و از اون بزرگ و کلفت وقتی دستم میگرفتم و میخوردمش حس خیلی خوبی داشتم!
 
بعد از اون دیگه بعضی وقتا شبا خونه هم میموندیم و پیش هم میخوابیدیم یه شب که میخواستیم خونشون بخوابیم همه که خوابیدن غفور شروع کرد به کونم دست زدن و با سوراخ کونم بازی میکرد خیلی خوشم میومد شلوارم رو پایین کشید و یه دفه کیر داغش رو وسط قاچ کونم احساس کردم نمیدونم چرا ولی خیلی خوشم میومد دوست داشتم کیرش بره تو سوراخ کونم !!خیلی در کونم مالید ولی توش نکرد و خوابیدیم ! دیگه برام عادت شده بود دست گرفتن کیر غفور و خوردنش و اینکه در کونم بماله یه رو رفتیم حموم نمره با هم رفتیم دیدم همه شلوار و شرتشو در اورد منم در اوردم رفتیم داخل حموم یکم خودمون رو شستیم دیدم کیرش بزرگ شد از منم شق شد نشست جلوم و هی کیرم رو میخورد راستش زیاد خوشم نمیومد ولی یکم که خورد بعدش نشست و منو کیسه میمالید منم سرم رو گذاشتم روی پاهاش و کیرش رو گرفتم دستم از نزدیک کیرش خیلی خوشگل بود و کلفت و دوست داشتنی منم شروع کردم خوردنش
 
خیلی زیاد خوردم خیلی زیاد خوردم براش تا اینکه گفت امیر بیا من قمبل میکنم کیرت رو بزار کونم منم قبول کردم کونش بزرگ بود و کیرم به سختی تا سوراخ کونش میرسید! یکم کردم تا نوبت اون رسید دره کونم صابون زد و کیرش رو فشار داد تو یه دفه درد همه وجودم رو گرفت به نظرم کونم پاره شده بود داد زدم و از زیره کیرش فرار کردم یه کم که صبر کردم دردش کم شد کونم رو دست زدم دیدم چیزی نشده و اومدیم بیرون ! گذشت و پسر داییم با خلنواده رفتن یه شهر دیگه تا دو سه سال دیگه ندیدمش ! تا یه بار با مامانم اینا رفتیم خونه داییم تا رسیدیم خونشون پسر به مامانم گفت من دارم میرم حموم منم به مامانم گفتم میرم با پسر داییم و باهم رفتیم !تا رسیدیم داخل حموم باز دوتایی کامل لخت شدیم و رفتیم تو اب دوش رو ول نکرده دیدم کیره پسر داییم شق شده و تازه خیلی هم کلفتر شده منو نشوند جلوش و گفت بخور برام منم براش شروع کردم خوردن بعد اینهمه سال چه کیفی میداد داغ بود دلم برا کیرش تنگ شده بود !یکم که براش خوردم گفت قمبل کن منم کردم دره کونم تف کرد و کیرش رو گذاشت و فشار داد تو واییی جیغ زدم و در رفتم خیلی دردم اومد وقتی پشت سرم رو نگاه کردم دیدم از سره کیرش اب سفید و لزج دو سه بار فوران کرد اولین بار بود اب کیر میدیدم یکم که همو شستیم دراز کشید به پشت منم شروع کردم با کیرش بازی کردم تا یکم شق شد صابون به کیرش زدم و به کونم راحت نشستم رو کیرش و بدون هیچ دردی کیرش رفت تو کونم اولین بار بود کیر توی کونم حس میکردم دوست داشتم خیلی رو کیرش خودمو بالا پایین کردم و بهش خوش گذشت!خلاصه اونم زیاد برام خورد و با کیرم بازی کرد ولی من اب کیر نداشتم هنوز!

 
بعدش فردای اون روز ما برگشتیم شهره خودمون تا چند وقت دیگه که پسر داییم کار پیدا کرده بود برا خودش یه که ما رفته بودیم خونشون فرداش منو با خودش برد سره کارش منم رفتم تا رسیدیم سره کارش منو برد توی انبار و گفت شلوارتو در بیار بکنمت منم قمبل کردم براش تا یکم با کونم ور رفت و خواست کیرش رو بزاره دره کونم البته گرمی کیرش رو احساس کردم تا میخواست فشار بده صاحب کارش صداش زد و فورا خودمونو جم کردیم !! رفتم پیش صاحب کارش بعد یه ساعت صاحب کارش رفت غفور گفت امیر بیا بریم که دلم بد جور تنگ شده برا کونت گفتم غفور من دسشویی دارم گفت نه بیا اول من بکنم بعد برو دسشویی گفتم باشه رفتم کیرش رو دستم گرفتم نذاشت بخورم گفت قمبل کن و منم چهار دستو پا شدم براش ! و کونم رو تف مالی کرد گفت امیر اگه میخوای دردت نیاد زور بزن به طرف بیرون که کیذم راحت بره تو منم گفتم باشه تا یکم زور زدم کیرش رو فرو کرد توم واییی چه کیفی بعدش هی عقب جلو میکرد تا ابش رو ریخت توی کونم گفتم غفور دسشوییم داره میاد گفت اشکال نداره زور بزن برین سره کیرم منم زور زدم اونم سره کیرش رو در کونم گرفت قشنگ کیرش عن مالی شده بود ابه کیرشم در اومد با دسشوییم بعد رفتیم خودمون رو شستیم تا وقت ناهار که شد توی اطاقش ناهار خوردیم و من به شکم دراز کشیدم دیدم پسر داییم اومد و شلوارم رو پایین کشید و روم خوابید کیره داغش قشنگ روی قاچ کونم بود خیلی دوست داشتم خیلی دوست داشتم زیرش باشم و خوشم میومد من عاشق کیره پسر داییم شده بودم تا پانزده سالگیم بارها و بارها منو پسرداییم میکرد و براش ساک میزدم معتاد کیرش شده بودم حتا یه بار بهش گفتم بیا منو تو برای همیشه این کارو بکنیم قول داده بود به کسی نگه منم براش همه کاری میکردم !

 
دیگه کونم به کیرش عادت کرده بود !اب کیرش زیاد بود من عاشقش بودم دوست داشتم تا اخره عمر ماله تون باشم و فقط یه دنیایی باشه که منو اون تنها باشیم تو اطاق و تا صبح اون کیرش تو دهنم باشه و منو هی بکنه !کارم به جایی رسیده بود که وقتی منو میکرد من ازش خواهش میکردم کیرش رو بزاره من براش بشورم و ماله من باشه ولی اون ارضا مه میشد دیگه نمیزاشت من به کیرش دست بزنم میکفت بریم تا یکی نیومده !؟ نا مرد بهم قول داده بود به کسی نگه تا برا همیشه من زیر خوابش باشم ولی زیره قولش زد و به دو سه تا بچه های فامیل گفت که منو میکنه !برا همین اونام میخواستن منو بکنن ولی خدایی من به جز پسر داییم دوست نداشتم کسه دیگه منو بکنه یعنی اصلا خوشم نمیومد من عاشق اون شده بودم ولی  اون نا مردی کرد !
 
تا اینکه بعد چند وقت بابام یه شهر دبگه کار پیدا کرد و ما اومدیم اینجا چون غفور بهم خیانت کرده بوددو به دو سه نفر گفته بود دیگه بهش ندادم و تا الان که بیست ساله اصلا کونم کیر ندیده منم ازدواج کردم بچه دارم و اونم .البته حس اونو الان نمیدونم ولی من الانم که الانه دوست دارم کیرش رو ببینم و بخورم والان هر وقت زنم رو میکنم به یاد کیره کلفت غفور میوفتم واییی! ولی یه ترسی تو دلم به وجود اومده نمیتونم بهش بگم میخوام منو بکنه!! سالی یکی دو بار همو میبینیم ولی به روم نمیاره !ببخشید که طولانی شد ! داستان بعدیم در مورده زنم و دوستمه که مینویسم براتون منتظر باشید قربون کیرهای کلفت و صاف مثله کیر پسر داییم غفور.

 
 

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *