این داستان تقدیم به شما

ما وقتی در مورد ناموسمون حرف میزنیم هر حرفی در مورد رابطه جنسی اینا پیش بیاد تو ذهن خودمون بایکوتش  میکنیم مثلا انگار برا ناموس ما این موضوعات مفهوم نداره و فقط در مورد بقیست! فقط ی لحظه تصور کن اون دختری که الان زیرته خودش ابجی یه داداش دیگست!که داره زیرت ناله میکنه!! کی‌ می‌خوای بفهمی آخه! خواهر تو هم  احتیاج به کیر داره همون‌جوری که تو به کس احتیاج داری! این کسخل بازی و وحشی گری به اسم غیرت هیچ نفعی نداره  جز به گا دادن زندگی‌ که میتونه خیلی‌ شیرین باشه.

خواهر من اسمش رویاست 23 سالشه،اندام و صدای خیلی ظریفی داره،یک روز تو ماشین دوستم با دوستان نشسته بودیم یکی از دوستام که اسمش علی هستش گفتم این روزها هم کردن از باسن دختر با اندام ظریف هم شده یک چالش،با گفتن این جمله اونم بصورت یهوی همه خندمون گرفت بهش گفتم ناقلا نکنه مزشو کشیدی،دوست دیگم گفت چه طعمی داره،علی جواب داد وقتی همه شیرت از یه لوله تنگ مکش میشه چه حسی میتونه داشته باشه،حرفاش واسم تحریک کننده بود،یه روز تنهایی گیرش اوردم و خواستم برام داستان توضیح بده که با کی هستش،با علی رابطه خانوادگی هم داشتیم،گفتم دختره که گفتی برات چالشه کیه،جنده ایناست؟ گفت نه بابا،یکی هست بهتر ندونی اشناست،رابطمون عاطفیه چند دفعه بیشتر هم سکس نداشتیم،گفتم اخه بگو کیه،گفت خواهر یکی از دوستان،باورم نمیشد گفتم بگو کیه؟

ما دو سه تا دوست مشترک بیشتر نداشتیم،حسن که خواهر نداشت،بهنام دو خواهرش متاهلن،امیر هم که خواهرش مریم فکر نکنم اخه،مریم با رویا دوسته اتفاقا اندام ظریفی داره خیلیم دختر خوشگل خوبیه،حتی تصور اینکه علی با اون قد دو متری اون هیکل قویش با مریم رابطه از پشت داره ادمو دیونه میکرد،هر چی اصرار کردم علی نگفت دختره کیه،فقط تونستم راضی کنم از رابطش بگه،گفت چند بار تو ماشین برام ساک زده تصور کردم لبای مریم با الت علی…..گفتم دیونه دهنش ارضا شدی؟گفت اره،دیگه داشتم از شهوت دیونه میشدم ،گفتم بعدش چی،گفت هیچی دو بار هم از عقب گایدمش،وای خواهر هلو امیر،تصور بدن لخت مریم لبای پر کف اب منی علی….گفتم دیونه نصف قد هیکل توم نیست چجوری تونستی بزاری پشتش نکنه ارضا هم شدی؟گفت مگه فهمیدی کی گفتم؟منمکه تصورم رو مریم بود گفتم چند تا خواهر بین ما نیست که همه هم هم قد قواره همن،دیگه ادامه ندادیم شبش باز تو تلگرام ازش پرسیدم بگه گفت،بین مریم رویا زیبا بهار شبنم کس دیگه هم مگه بیمون داریم؟

رویا خواهر من بود شبنم خواهر خودش زیبا هم سنش بالا بود متاهل ،دیگه گفتم حتم همون مریمه هر چند با بردن اسم خواهرم یه جوری شدم ولی به روم نیوردم،این بحث هیمنجا تموم شد تا یک روز که خوابلو بودم فقط فقط یک منظره تو خاطرم موند،روزی که دو خانواده من علی تو یه مسافرتی تو یه خونه ویلایی اجاره ای باهم بودیم،بعدظهر بعد گشت گذار من علی اومدیم خونه اجاره ای پدر مادر اعضا خانواده بقیه باهم بیرون بودن من علی خسته بودیم من خوابم گرفت،که وسط خواب یه لحظه صدای شنیدم پا شدم،تو یک اتاق دیگه صدای خواهرم بود،علی روش بود کیرش تا نصفه تو کون رویا بود طوری شق کرده بود که رگهای کیرشو من از اون فاصله میدیم،کل بدن علی قرمز بود خواهرم به سینه خوابیده بود پاشو جمع کرده بود چشش بسته بود علی پشتش دو پاشو باز کرده بود طوری که فقط با باسنش فشار میاورد وگرفته شدن ماهیچه پاش نشون میداد تا ته سوارخ رویا رفته تو،اخر سر که کیرش کشیدبا اون رکهای از جا رد اومده یه لیوان اب کیربود که از از یک باسن نقلی به روی دستمال سرازیر بود…

نوشته: آقا میلاد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *