این داستان تقدیم به شما

طبق معمول رفته بودیم دربند 

با دوستم نازنین بر گشتنی کنار خیابون راه میرفتیم ک ب قول دوسم یکی پیدا شه بریم خونشون قل و مشروب بزنیم
همینجوری داشتیم میرفتیم ی بی ام و واستاد دوستم گفتم با من کار داره گفتم برووو رفت و نشست من و صدا کرد دو تفر داخل بودن رانند گیر داد ب من و سوالای از این قبیل چند سالته و این چیزا منم جوابشودادم
رفتیم خونشون قلیون مشروب زدیم از حالتم خارج شدم زیاد خوردم ب خودم اومدم دیدم دوستم نیس من تنهام با این دوتا!
***
با شرت دمر رو کاناپه اومدم بلند شم تلو خوردم افتادم سر جام
گفتم نازنین کو گف گذاشت رفت
منم عصبی شدم منو چرا گذاشته با اینا یکم ترسیدم من اخه مرده دارم
اون یکی ک میخاست با نازنین رفیق شه اومد نزدیکم شد دسشو گذاشت لای کوسممم لبشو گذاشت رو لبممم منم رو هیچ جام به جز کوسم  حساس نیسم داشتم وا میدادم ولی من قرار نبود با این باشم گفتم قهوه بده حالم اوکی شه دی گ داشتم بالا میوردم رفت درست کرد اون یکی راننده منو برد رو تخت لباسامو در اورد دستشو کشید رو پاهام بعد چند بار لای کوسممم صدام در اومدددد هنو مست بودم اونیکی اومد با قهوه تو دسش منو ک دید تو اون وصعیت ک لا ماهام بازه دوسشم داره باهام ور میره بیخیال قهوه شد اومد سینه هامو خرد اون یکی ام ک اول مالوند کوسم منم ک هم مست بودم هم ور دلشتن میرفتن دیگ لا کوسمو پاهامو باز گذاشتم یکی سینمو میخورد یکی ام داشت با کوسم باز میکرد ک جا باز کنه بکنه توش ک با اینک خیلی میخاستم یکی بکنه تو کوسممم امااا پرده داشتم خودمو نگ میداشتم گفتمم نکنیااا پرده دارم

 
اینو ک گفتم ی بشگون گرف از کوسم من هم درد داشت هم لذت واقعیت من خیلی وحشی ام از سکس ملو خوشم نمیاد باید خیلی وحشی باشه تا ابم بیاد گف چیکار کنم پس مالوندش ب کسم دید ابش نمیاد اورد گف باید بخورییی کرد تو دهنم اون یکی ک سرشو برد تو کوسم ب سوراخ کوسم هی زبون میزد فسم بالا نمیومد اولین تجربه دوتا یی بود نمبخاسنم اصن تموم شه

این یکی ک خوردم ابش اومدددد چون کوسمو او نیکی داشت میخورد کیر اینو تا ته میخوردمممم خایه هاشم دست میزدم من عادتم اینه یکی دسش رو کوسم باشه یا بخوره خوبب میخورممممم اینم قشنگ ابش اومد و هنوز اونیکی داشت کوسمو میخورد میگف توپله بوی خوبز میدههه منم اصن سیر نمیشم تا فردام یکی بخوره بماله بازم میخام بعد کیرس خیلی کلفت بود در اورد کرد لا کوسممم بالا مایین کرد اول یواش بعد تند تند دیگ نفسم بند اومد بعد خوابید روم ابش اومددد
باز اومدن میشم میخاستم شرتمو بپوشم برم خونه با اینک خیلی حالم بد بود اما باید میرفتم ک باز اومد دست گذاشت جا حساسم داشت میمالومند هی دسشو مس میزدم هی می مالوند تا اینکه اومد از بغل ک پشت بغلم کرد کیرشو گذاشت لا بعد ک مالوند همه جوره منو راست شد
 
یکم با تنگشت داست پشتو باز میکرد گفتم نکن نمیتونم گفت کاریت نباشه با روغن سر واد توش اولش داشتم میمردم اینقد درد داشت بعد وسطاش ک تلنبه میزد خودمو بهش نزدیک میکردن بیشتر بره توششش خیلی خوب بود اونیکی ام جلوم بود داشت میمالوند و لب میگرف
خلاصااا خیلی خوب بود اما بعد اون ترسیدم برممم .

نوشته: دختر هات

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *