این داستان تقدیم به شما
از مجموعه آشنایی با پدیده های دنیای سکس
***
این داستان زندگی منه. اسمم آنتونلا ست، ایتالیائی هستم، متاهلم و از هفده سالگی روسپیگری می کنم. اين “شغل” منه، سکس حرفه منه. شوهرم تو یه کارخونه کار می کنه. سه تا بچه دارم که نمی دونن “شغل” مادرشون چیه.
آنتونلا به سوالهام صادقانه و بی رودروایسی جواب داد. حالا از شخصیت و زندگی زنی که سکس رو به عنوان حرفه پذیرفته درک بهتری دارم.
س. چند سال داشتی که روسپیگری رو شروع کردی؟
ج. هفده سال.
س. بار اول چه احساسی داشتی؟
ج. درست یادم نیست…گمونم ترس یا اضطراب.
س. کجا کار می کنی، خیابون، خونه، هتل…؟
ج. سالها تو خيابون کار مي کردم. بعدا” که خیابون خطرناک شد همه اونایی که می تونستن رفتن داخل آپارتمان.
س. فرق روسپی با “اسکورت” (روسپی همنشین) چیه؟ چرا همه نمی رن دنبال این؟
ج. اسکورت باید تحرک داشته باشه، آماده سفر باشه، با مشتري بره هرجا که اون می خواد. به عنوان همراه باید خوش مشرب هم باشه. اکثر روسپی ها این شرايط رو ندارن و روابط سریع و فوری رو ترجیح می دن.
س. هیچوقت خواستی روسپیگری رو بزاری کنار و بچسبی به یه شغل دیگه؟
ج. به خاطر مسایل زندگی چند وقتی کنار گذاشتمش و رفتم سر شغل هایی که درامدش کم بود، ولی وقتی که اوضاع جور شد دوباره برگشتم به همين کار. درامد پایین سطح زندگی رو میاره پائین، نمی تونم سطح زندگیم رو از یه حدی پائین تر ببرم.
س. شوهرت از کارت خبر داره؟ غیرتی نمی شه؟
ج. شوهرم یکی از مشتریام بود. بنابراین می دونه که این واسه من یه حرفه است. هیچ نوع درگیری بین ما نبوده و نیست، نه بدنی و نه کلامی.
س. روابط صمیمانه بین شما چطوره؟
ج. بايد بگم کمه، چون این حرفه حس جنسی رو تا حد زیادی ازت می گیره…
س. روزانه به چندتا مشتری سرویس میدی؟
ج. گفتنش سخته. فعلا” که یه کم کساده روزانه بین دو تا هفت هشت مشتری دارم.
س. در مورد کارت چی فکر می کنی؟
ج. فکر مي کنم لازمش دارم. گرچه هیچکس نمی تونه بدون تحمل عواقب روحی روانی این حرفه رو ادامه بده.
س. چقدر گیرت میاد؟
ج. سالانه بین هشتاد هزار تا صدهزار یورو.
س. چه جور مردایی مشتری شما هستن؟
ج. همه جور. از هر سن و قشری. اکثريت با مردهاي ازدواج کرده است که در طول روز ميان. شبا مال مجرداست.
س. آیا انواعی از سکس هست که دوست نداشته باشی و قبول نکنی؟
ج. البته، خصوصا” مواردی که سلامتی رو به خطر می اندازه. رابطه لزبینی، خودازاري و دیگرازاري رو قبول نمی کنم.
س. سکس مقعدي چطور؟ باهاش مشکل نداري؟
ج. باهاش مشکل دارم، ولي به مشتری نمي کم نه، حرفه اي نيست. مي گم قيمتش 500 يورو ميشه، فقط تک و توکي حاضرن همچين پولي بدن که واسه منم قابل قبولش مي کنه.
س. بزرگترين آلتي که وارد واژنت شده؟
ج. اوف! به کلفتي بطري 600 سی سی، به طول 30 سانت. واقعا” درد داشت.
س. آیا بوده کسی که نتونی باهاش رابطه برقرار کنی؟
ج. رو راست بگم نه. حتا مشتری معلول هم داشتم.
س. همه مشتری ها از کاندوم استفاده می کنن؟
ج. بعضی ها با کاندوم نمی تونن ارضا شن. بنابراین واسه اونا با کاندوم شروع میشه، آخرش بدون کاندوم با دست…
س. چطور جلوی مریضی رو می گیری؟
ج. با استفاده از کاندوم و واکسن هپاتیت بی. اگه آلت مشتري زخم داشته باشه ردش مي کنيم و اگه کثيف باشه بايد خودشو تمیز کنه یا دوش بگیره. قانون داره.
س. هر رابطه جنسی چقدر طول می کشه؟
ج. بستگی به درخواست مشتري داره. بعضی می خوان زود تمومش کنن، بعضی یک ساعت می خوان. به طور متوسط بین 15 تا 20 دقیقه طول می کشه، با خوش و بش و لباس پوشیدن.
س. بیشترین سرویس درخواستی چيه؟
ج. که واسه شون ساک بزنم.
س. هیچوقت دچار حس ناخوشایند نشدی؟
ج. نه.
س. هیچ وقت نترسیدی؟
ج. نه. همیشه کاملا مراقبم.
س. واسه همسران مشتریات چه پیامی داری؟
اونا باید به فکر شوهراشون باشن نه من. من دنبال اونا نمی رم. اونا دنبال من میان.
س. وقتی با زنهایی که روسپی نیستن روبرو می شی معذب یا شرمنده نمی شی؟
ج. به هيچ وجه.
س. در مقابل بچه هات احساس گناه نمی کنی؟
ج. کدوم مادری بهترین ها رو برای بچه هاش نمی خواد؟ سعی می کنم با محبت و توجه بهشون برسم.
س. اگه دخترت بخواد شغل تو رو دنبال کنه قبول می کنی؟
فکر می کنم خانواده است که این یا اون انتخاب رو جلوی ما می ذاره. متاسفانه من خانواده ای داشتم که توش از محبت والدین خبری نبود و خیلی زود دست به سرم کردن. روسپیگری من اولش به خاطر تنازع بقا بود، بعدش شد شغلم. دخترم احتیاج به همچین گزینه ای نداره. همیشه در کنارش هستم.
س. روسپی هایی که می شناسی انتخاب این حرفه به میل خودشون بوده یا به خاطر مشکلات زندگی؟
ج. همه به دلیل مشکلات بوده.
س. روسپی های بومی چه فرقی با روسپی های خارجی دارن؟
ج. به نظرم هیچ فرقی. اونام مثل ما هستن. شاید فقط بداقبال تر.
س. آیا ترنس ها (مردانی با عواطف و ظاهر زنانه) با شماها رقابت دارن؟
با من که نه. به نظرم اونا کار متفاوتی می کنن. به نظرم سکس در سالهای اخیر عوض شده. عجیبه، به نظرم اونا خیلی “زن تر” از ما هستن!
س. هیچ وقت درخواست سکس باچند نفر در آن واحد داشتی؟
به ندرت. تجربه کردم و به نظرم آسون تر و سریع تر از اونی بود که فکر می کردم. خیلی سریع تموم شد.
س. مشتری زن داشتی؟
ج. همیشه رد کردم. لزبین نیستم. یه کاری رو اصلا” نمی کنم یا خیلی خوب انجامش می دم.
س. یه روسپی حرفه ای در چه سنی کنار می کشه؟
ج. سنی برای شروع یا خاتمه وجود نداره. سن می تونه رو مقدار کار اثر داشته باشه. همکارهای حدودا” پنجاه ساله سراغ دارم که بیشتر از من در میارن. اگه روسپی یه کم عقل داشته باشه چیزی واسه آینده کنار می زاره، به صورت طلا، سرمایه گذاری یا بیمه. می تونه با یه مشتری که دوستش داره ازدواج کنه!
س. از سکس لذت می بری؟ واسه مشتری تظاهر به لذت می کنی؟
ج. لذت جنسی در کار نیست ولی از کلمه تظاهر هم خوشم نمیاد. باید بگیم انجام کار حرفه ای به شیوه درست. روسپی بهترین هنرپیشه است.
س. به نظرت روسپیگری توی خیابون بهتره یا داخل خونه؟
ج. همه باید تو خونه کار کنن یا در محل مخصوص مثل هلند، یا فاحشه خونه های قانونی. به خاطر امنیت.
س. اگه روسپیگری قانونی بشه حاضری مالیات بدی؟
ج. حتما”. خیلی خوبه که تن فروشی به عنوان یه شغل شناخته بشه. تو بعضی از کشورها همین طوره.
س. آیا هیچ وقت فکر کردی کتابی راجع به زندگیت و تجربیاتت بنویسی؟
ج. مدتیه که زندگینامه خودمو می نویسم. مثل به دنیا اومدن دردناکه چون زندگی ای که دنبالش میاد پر از چیزهایه که همیشه خوشایند نیستن. نمی دونم چرا این کارو می کنم. شاید به خاطر این که یک مادر دیگه اشتباهات مادر منو تکرار نکنه، اشتباهاتی که تاثیرش تو کل زندگیم مونده.
س. از دولت یا مردم چی می خوای؟
ج. قانون فعلی ایتالیا می گه روسپیگری فقط به صورت فردی و در خانه شخصی مجازه، یعنی فاحشه خونه غیرقانونیه، واسطه و خانم رئیس هم غیر قانونیه چون مثلا” باعث بهره کشی از روسپی می شه. باز نسبت به کشورهایی مثل سوئیس و فرانسه که روسپی و مشتری هر دو رو جریمه می کنن بهتره.
ولی هیچ کجا نتونستن با قانون یا سختگیری جلوی روسپیگری یا بهره کشی از اونا رو بگیرن. چون علت اصلی یعنی مشکلات اجتماعی و اقتصادی هیچ کجا حل نشده. بنابراین تا زمان حل اون مسایل باید روسپیگری به عنوان شغل به رسمیت شناخته بشه. اون بینوایی هم که گیر فاحشه خونه یا کار چاق کن می افته، یا قاچاقی توی خیابون دنبال مشتری می گرده از ناچاریه وگرنه کی دلش می خواد…
ترجمه و تنظیم: مد وزا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید