اسمم من سیناست ، قدم 190 وزنم 90 ، از لحاظه چهره ام عادیم ، این قضیه در همدان اتفاق افتاده ، مدتی بود با یه دختر تهرانی به نام مینا دوست شده بودم که دانشجوی دانشگاه بوعلی سینا بود و توی خوابگاه زندگی میکرد ، مینا تقریبا کوتاه بود ، با استیل درست ، ک.ونه خوشگل و غنچه ای و سینه های اناری ، چشمای درشت و بدنی سفید ، یه چند باری با هم بیرون رفتیمو کوسه شعر تحویل هم دادیم تا اینکه خودش شروع به بحثای س.کصی کرد و از خوابگاهشون میگفت که چجوری دخترای اونجا با هم لز میکنن و اینکه خودش لز دوس نداره و عاشق س.کصه ، اون زمان من با پدر و مادرم رابطه نداشتموداخل مغازه زندگی میکردم ، وقتی به مینا گفتم که اگه بخواد میتونه بیاد مغازه ، اونم قبول کردو روز بعد زمانی که پاساژ تعطیل میشد طبق برنامه ریزی اومد جلو مغازه منم درو باز کردمو اونم اومد تو ، رفتیم پشت ویترین مغازه نشستیم و شروع به حرف زدن کردیم ، ازش پرسیدم تا الان س.کص داشتی اونم به دروغ گفت نه ولی بی اف داشتم که اومدم همدان واسه درس خوندن که دیگه فرصت س.کص نشده ، همینجوری که کنارش نشسته بودم دستمو انداختم دوره گردنشو سرشو بالا اوردم و یه لب از اون لبای قلوه ایش گرفتم باورم نمیشد با همون لب اول این دختر مثه آب وا رفت و دراز کشید منم یکم سینه هاشو مالیدمو بهش گفتم از جلو حال کنیم یا از پشت که گفت دختره ، سینه هاشو از تویه اون سوتینه طوریه سفیدش دراوردمو شروع به خوردن کردم ، من تا اون موقع از پشت حال نکرده بودم ، از پشت بغلش کردمو به پهلو خوابوندمش ، ک.یرم سفت سفت شده بود و از پشت هی به ک.ون مینا فشار میاورد ،اولش با یکمی خجالت بهش گفتم میخوریش ، گفت اره ک.یرمو دادم دستش و شروع کرد به خوردن واقعا حرفه ای ساک میزد وداشت ابم میومد که گفتم درش بیار ، منظور من این بود که آبمو نریزم تو دهنش ، اون همینجوری به پشت خوابید روبروی من جوری که ک.یرمبالای ک.ونش ، پایین کمرشو لمس میکرد ، من که فکر میکردم مثه بقیه دخترایی که کردم الان باید بزارم لایه پاهاشو یکم عقب جلوش بکنمو پوسته ک.یرمم بره وقتی از عقب با یه دستم پاشو بلند کردم که ک.یرمو بزارم لایه پاهاش چشمم از پشت اول به کوسش اوفتاد ، یه کوسه کوچولویه سفید مثه برف تمیزه تمیزشم کرده بود ، بعد یه نگاهی به ک.ونش انداختمو سره ک.یرمو گزاشتم جلوی سوراخش ، یکم تف زدم سرش که خیس بشه ، پایه راسته میناو انداخته بودم رویه زانویه پایه راسته خودم که پایین نیاد ، دسته چپم دوره مینا گره خورده بود ، دسته راستم که ک.یرم و گرفته بود سرشو گزاشت جلویه سوراخ ک.ون میتا و با یه فشار سره ک.یره ما تو ک.ونه مینا خانم بود ، از اون جایی که من اولین بارم بود ک.ون میکردم و خیلی مزه داده بود بهم بدون توجه به التماسایه مینا بقیه ک.یرمو فشار دادم تو ک.ون تنگو سفیده مینا خانم ، مینابیچاره وقتی دید گوش نمیدمو دارم تلمبه میزنم تو ک.ونش سرشو گزاشته بود رو بازمو فقط میگفت دارم میسوزم ، حلقه ک.ونه مینا دوره ک.یرم با هر بار فشار من گشادتر میشد و براش حضور ک.یره من تو ک.ونش عادی تر میشد ، یکم که گذشت اولین ک.ون کردن به حدی به من حال داده بود که بدونه اینکه بهش بگم همه آبمو ریختم تو ک.ونه خوشگلش ، وقتی بیرون کشیدم ک.یرمو ک.ونش انقد گشاد شده بود که آبم داشت ازش میریخت بیرون البته با کمی قرمزی که خونه ک.ونش بود ، من که از گاییدن اولین ک.ون سرمست بودم بلند شدم و رویه صندلی نشستم ، سیگارمو روشن کردمو مثه کسایی که بعده کردن یه بچه ک.ونی با غرور نگاش میکنن به مینا نگا میکردم که همونجوری به شکم خوابیده بود ، اون موقع بود که فهمیدم مینام اولین بارش که ک.ون میداد چون همونجوری که خوابیده بود بهم گفت یه بار دیگه میکنیم ، بهش گفتم نه دردت میاد منم حالم گرفته میشه ، گفت نه تو ارضا شدی ولی من نشدم پس بیا دوباره بکنم چون دوس دارم اینبار منم بشم ، خلاصه دوباره ک.یرو به زحمت انداختیم و ک.ونشو گاییدیم.
🌐بزرگترین کانال داستان سـکـسی
✔️ داستان سکسی
دیدگاهتان را بنویسید