داستان سکسی تقدیم به شما
سلام به همه ی دوستان قبل از هر چیز می خوام بگم که این خاطره کاملا واقعی هست.اسمم سایه است و 21 سالمه.
4 ماهی می شد با سهیل دوست شده بودم از همون اول دوستی باهاش شرط کردم که سکس نداشته باشیم بهش گفتم تو که پارتی می ری تو که دختر توی دست و بالت زیاده با همون ها باش من نمی تونم نیاز جسیت و بر طرف کنم سهیل با پسر های اطرافم متفاوت بود دنیاش با دنیای من فرق داشت بودن باهاش برای من یه تجربه جدید بود همین باعث شد تا جذبش بشم می خواستم بدونم دنیاش چه شکلیه همه ی پسر های دور و بر من اتو کشیده و عصا قورت داده بودن اما سهیل دنیای دیگه ای داشت خسته شده بودم از محیط اطرافم یک تجربه جدید می خواستم پس دلم و به دریا زدم و گفتم هرچه پیش امد خوش اومد.
پسر جذابی بود هیکلش خوب و ورزشکاری (مربی باشگاه بدنسازی بود)دانشگاه آزاد درس می خوند و و توی کار ساختن بیت بود برای دوستاش که رپ می خوندن کلا دخترایی زیادی بهش چشم داشتن و این و من خیلی زود فهمیدم(با چند بار با دوستاش بیرون رفتن و مهمونی های خصوصی رفتن) از اینکه چرا من و برای دوستی انتخاب کرده واقعا تعجب می کردم چون دخترایی که دورو بر اون بودن از نظر خودم خیلی سر تر از من بودن(هم از نظر تیپ و هیکل و قیافه هم از نظر سکسی بودن)اما خودش می گفت من دختر متفاوتی هستم و از وقتی رابطمون شروع شد محل سگ به هیچ کدوم از دخترای اطرافش نداد و رابطه ما عالی پیش می رفت.
تقریبا بیشتر ساعت های روز پیش هم بودیم و من شبها 11 به بعد فقط برای خواب خونه می رفتم (سهیل خونه مجردی داره با خانواده نمی تونه زندگی کنه یعنی نمی خواد زندگی کنه) توی این 4 ماه انقدر به هم عادت کرده بودیم که اگر یک روز همدیگر و نمی دیدیم به جنون می رسیدیم بهش به انداره چشمام اعتماد پیدا کرده بودم با هم خیلی خوب بودیم بعد از گذشت 4 ماه سهیل کمکم زمزمه هاش و شروع کرد برای اینکه نیاز به سکس داره منم گفتم با هرکی بخواد می تونه این کار و کنه و اسم چند تا دخترم بردم که حاضر بودن باهاش اینکار و کنن اما خیلی اعصبانی شد و گفت من اگر می خواستم با اون ها باشم چرا باید با تو دوست می شدم دیوونه شده بود تو خونه راه می رفت و داد می زد که چرا نمی فهمی تو پارتی نمی تونم با هیچ دختری برقصم برام جذاب شدی جذب بدنت شدم دست و دلم به هبچ دختری نمی ره حالم بد میشه من تورو می خوام سایه خودم و اونروز با قهر و دعوا تموم شد و با دلخوری از هم جدا شدیم چند روز قهر بودیم و فقط تلفنی صحبت می کردیم تا اینکه سهیل یک مهمونی آشتی کنون گرفت و دوستای خودمونیمون و دعوت کرد و من باز پام به خونش باز شد اما هنوز بحثمون سر سکس ادامه داشت یک هفته بعد از آشتیمون من خواستم که سورپرایزش کنم و صبح نون سنگ تازه خریدم با تخم مرغ و آبمیوه و سر زده رفتم خونش (کلید داشتم) هنوز خواب بود لباسام و در اوردم یه تاپ بندی قهوه ای پوشیده بودم که تازه خریده بودم و هنوز ندیده بود با شلوار لی آّبی از خواب که بیدار شد من صبحانه رو روی اپن چینده بودم از دیدنم بیشتر شکه شد تا خوشحال انقدر که اول مشکوک به ظاهرم نگاه کردم و به جای جواب سلامش که با این سوال همراه بود اینجا چیکار می کنی گفتم ایرادی دارم و بعد ترسیدم منتظر کس دیگه ای بوده باشه(از وقتی گفته بود سکس کنیم می ترسیدم بهش فشار بیاد و به کس دیگه ای رو بزنه)و گفتم مزاحم شدم قراره کسی بیاد از لحن من و تعجب و ترسم خندش گرفت اومد بقلم کرد و سرم و بوسید از بوی دهنش فهمی دم باز دیشب بساط داشته با لحن ناراحت گفتم سهیل زیاده روی نمی کنی موهام و با دستش بهم ریخت و گفت تا نیمرو بندازی من یه دوش می گیرم صبحانه عالی بود بعدم زنگ زد و قرار رکورد آهنگ و بهم زد و به دوستاش گفت نمیاد و با خوشحالی رو به من کرد امروز در خدمت جوجو هستیم خسته بودم دیشب خوب نخوابیده بودم (کابوس میدیدم) گفتم برو منم می خوابم خستم .
سهیل:بخواب منم نگات می کنم مگه می شه تو این جا باشی من برم.
این شد که رفتیم تو اتاق و رو تخت دراز کشیدیم
بزار منم کنارت بخوابم اصلا سرت و بزار رو دست من بجای بالشت می خوام بغلت کنم 2 هفته بود درست و حسابی هم و بغل نکرده بودیم و نبوسیده بودیم (بعد از دعوای اونروز) تشنه آغوشش بودم از اینکه اون بازوهاش دور شونم حلقه بشه و لباش نزدیک لبام باشه و نفسش تو صورتم بخوره دیوونه می شدم بغلم کرد و گفت جوجوم برگشت بغل خودم و خندید سرم و بردم نزدیک لباش و خواستم ببوسمش که سرش و دور کرد ناراحت شدم گفت هنوز زوده تشنه لباش بودم توی آغوشش بودم و احساس آرامش و امنیت می کردم یکم حرف زدیم و نا امید از اینکه بزاره ببوسمش چشمام و بستم چند ثانیه گذشت و هیچ کدوم چیزی نگفتیم تا اینکه لبای داغش و روی لبام حس کردم جوری می بوسید که تا حالا نبوسیده بود لبام و می خورد و آروم گاز می گرفت نمی ذاشت لبم و جدا کنم لباش داغ تر از همیشه بود نمی دونم چقدر بوسید اما انقدر لبام و خورده بود که می سوخت.
من عاشق این لبام لبات من و دیوونه می کنه
برا همین مثل دیوونه ها می خوری اگر کبود شه جواب مامان چی بدم
بلدم چه جوری بخورم جوجو
این جوری خواب من تبدیل به عشق بازی شد
اومد روم خوابید و دو تا دستاش و کنار شونه هام قائم کرد پاهام و به هم چسبوندم و پاهاش و دور تنم گذاشت طوری که سلطه کامل به من داشت لبخند زد و گفت می دونی چقدر ناز شدی این تاپ بهت خیلی میاد
و دوباره شروع کرد به بوسیدن از پیشونیم شروع کرد بعد چشمام و لپم و لیش می زد و می خورد به گوشام خیلی حساسم و نمی گذاشتم بخور دستام و چسبید و گوشم و می خورد آه و اوهم در اومده بود توی گوشم زبون می زد و هرم گرمای نفسش و می داد بیرون لاله گوشم و مک میزد و با دندون می کشید داشتم دیوونه می شدم شورتم خیس شده بود
سهیل تو رو خدا بسه این جمله و با نفس نفس زدن گفتم
کمی ازم فاصله گرفت
سایه مشکل تو چیه چرا نمی خوای لذت ببری با لذت بردن خودتم مشکل داری ریلکس باش می خوام امروز ارضات کنم خودمم هیچ کاری نمی کنم می خوام تو لذت ببری بذار ببینم سوتینت چه شکلیه چی پوشیدی امروز که سینه هات انقدر قشنک ایستاده
دستم و گرفت و آروم بلندم کرد تاپم و در آورد سوتینم آبی بود یک شورت آبی هم پوشیده بودم (البته ست نبودن اما هم رنگ بود)
چقدر قشنگه اینم تازه خریدی ندیده بودم
این جمله رو با لبخند گفت و منم با سر تائید کردم که آره تازه خریدم
می خوای امروز من و دیوونه کنی دیگه
این جمله رو حین باز کردن بند سوتینم می گفت
دوباره دراز کشیدیم شروع کرد به خوردن گردنم نمی تونست گردنم و محکم بخوره (پوستم حساسه زود قرمز و کبود میشه) شروع کرد به لیس زدن گردنم و با زبونش رو پوست گردنم بازی کردن با این کارش هم قلقلکم می ا ومد هم حشری می شدم و بعضی وقتا می خندیدم گردنم و می خورد و کمکم داشت محکم مک می زد
سهیل نخور این جوری کبود می شه به خدا
امان از دست این پوست تو اما خوبه خیلی نرم و لطیفه
با دستش پوستم و نوازش کرد و دستش و از شونه تا کمرم می کشید نوک انگشتای اون یکی دستش و گذاشت رو لبم ( من انگشت خوردن و دوست دارم مخصوصا انگشتای سهیل که تپل مپله) و شروع کردم به مکیدن انگشتاش یکم که انگشتاش و خوردم دوباره اومد روم خوابید جوری که سرش روی سینه هام بود با اون دستش که توفی شده بود سر یکی از سینه ها م و می مالید و اون یکی سینم و می خورد با زبون روی سر سینم می کشید و و سینم لیس مسزد سر سینم و مک می زد انگار که داره شیر می خوره من دیگه اصلا تو حال خودم نبودم یه دستم رو کمرش بود (رکابیش و یکم زده بودم بالا) یه دست دیگمم رو سرش و با موهاش بازی می کردم نگاش می کردم که چه جوری با سینم بازی می کنه و مک می زنه یکم که یکی از سینه هام و خورد رفت سراغ اونیکی
اونیکی گناه داره حسودیش میشه بذار یکمم اونو بخورم
سر سینم و محکم مک میزد و ملچ ملوچ میکرد خودمم از اینکارش خندم گرفته بود
به به چه خوشمزست هولو به این خوشمزگی تا حالا نخورده بودم تو هم می خوری بفرما همش تو دهنم جا نمیشه انقدر تپلی و نازه نگاش کن چقدر سفید و تپلی چقدر نرمه ببین خودش می گه بیا من و بخور
از شکمم شروع کرد به خوردن و لیس زدن تا رسید به نوک سینم سرش و می کرد تو دهنش و مک می زد و می کشید بالا به نوکش که میرسید گازای ریز و کوچولو می گرفت آهم کل اتاق و پر کرده بود و حسابی داغ شده بودم اما سهیل داغ تر بود این از هرم نفسش و تماس بدنش با پوستم می فهمیدم خودش رکابیش و در آورد و جوری خوابید روم که سر سینه هاش روی سینم باشه و شرع کرد به لب گرفتن و آروم با کیرش روی کسم فشار آوردن من هنوز شروارلی تنم بود و اونم شلوار تو خونه ای پاش بود اما قشنگ فشار کیرش و رو کسم حس می کردم
یه دستش و تیه گاه بدنش کرد و همون جور که لب و گردنم و بوسای ریز می کرد دستش و به طرف شلوارم برد تا بازش کنه دستش و گرفتم و سعی کردم مقاومت کنم اما کار از کار گذشته بود اونقدر ضعیف و بی حال بودم که نمی تونستم یه مورچه رو لح کنم اونم انقدر قوی شده بود که دستش مثل آهن سفت بود وقتی دیدم زورم نمی رسه خواستم فرار کنم و قل بخورم و قسمش بدم که من و نکنه از فکر اینکه بخواد من و بکنه همه ی حسم پرید و ترس برم داشته بود اما کمرم و چسبید و نذاشت در برم به حرفام گوش نمی داد و می گفت می خوام سایه نیاز دارم جذبت شدم دارم دیوونه می شم به خدا درد نداره می دونست بیشتر برا دردشه که کون نمی دم می گفت تو که تا حالا کون ندادی یه بار امتحان کن اگر درد داشت دیگه نده
بچه گول می زنی همه می گن درد داره حتی عادله گفت اگر مشروبم بخوری و بدی بازم درد داره (عادله دوست دختر مسعود دوستمون بود)
عادله غلط کرد خودش هر روز به مسعود میده
باهام کاری نداشته باش( با التماس و زاری این جمله رو می گم)
می خوام سایه درکم کن به منم فکر کن 4 ماهه دارم می ترکم به خدا سخته کنارت بودن سخته
اعصابم خورد میشه دراز می کشم رو تخت و از تقلا دست بر می دارم
اه هر کار می خوای بکن اگر جسمم و می خوای بیا ماله توبدون روح هیچ مقاومتی هم نمی کنم بیا بکن راحت شی
چشمام و می بندم و بی حرکت دراز می کشم چند لحظه هیچ کدوممون هیچ کاری نمی کنیم و هیچ چی نمی گیم کنارم دراز می کشه خانومی چشات و باز کن غلط کردم گل خوردم (هیچ وقت نمی گفت گوه خوردم) چشمات و باز کن میاد روم می خوابه اگر چشمات و باز نکنی گردنت و انقدر می خورم تا کبود شه اصلا می کنمت چشمات و باز کن تا جرت ندادم تا 3 می شمرم شماره یک و که میگه چشمام و باز میکنم لبخند میزنه و یه بوس کنار لاله گوشم می کنه تو چشاش چیزی هست که بهم میگه تا کون دادم فاصله ای ندارم در گوشش می گم گولم زدی می خوای من و بکنی لبخند می زنه و میگه آره دوباره سینه هام و می خوره و شلوارم و که به زور در میاره میگه دختر خوب و حرف گوش کنی باش وگرنه درد داره دستاش و می کشه روی کشاله رونم و میگه تو که حشری تر از منی ببین شورتش چقدر خیس شده و عدای من و در میاره نه نمی خوام نمیدم
رونام و نوازش میکنه و آروم شورتم و می کشه پایین مقاومت فایده ای نداره نه زورش و دارم نه جونش مثل کس ندیده ها شروع میکنه به معاینه
حالا هرکی ندونه میگه اولین تپلیه که تا حالا دیدی (اسم کیر و کوس و جولو هم نمی آوردیم )
(با خنده) اولین باره تپل عشقم و می بینم به خدا به هیچ کس مثل تو حس ندارم انگر اولین سکس تو زندگیمه نگاش کن چقدر قرمز و داغه چه پفی کرده و شروع می کنه به مالیدن کسم
یکم که کسم می ماله میگه سایه تپلت دیوونم کرده اونقدر که می خوام بخورمش برای اولین بار می خوام ماله یه دختر و بخورم دعا کن تمش خوب باشه اگر نه دیگه هیچ وقت نمی خورم یه بالشت می گذاره زیر شکمم تا کسم بالا بیاد انگشتش و میبره لایه کسم و یکم می ماله بعد میذاره روی لبم ببین اگر طمش خوبه بخورم چندشم میشه اما رو لبم فشار میده مجبور می شم بخورم.
خوبه
اگه من بخورم تو هم باید بخوری
این و میگه و پام و باز می کنه سرش و می بره لای پام و شروع می کنه به لیسیدن و مک زدن از ناشیانه خوردنش معلومه که تا حالا کس نخورده به اندازه ی سینه خوردن و لب گرفتن بهم حال نمی ده میگم بسه سهیل
چرا ؟؟دوست نداری!!
خوبه اما بسه
باشه
بلند میشه شلوارش و پایین میکشه چشمم و می بندم دوست ندارم کیرش و ببینم تا حالا از نزدیک کیر ندیدم
حالا نوبت تو شد بیا بخور چرا چشمات و بستی میگم بیا بخور
پاهاش و میذاره دو طرف سرم جوری که کیرش بالای صورتمه (زیر چشمی این رو میینم) دستم و می گذارم رو صورتم.
نمی خورم نمی خورم نمی خورم
مگه دسته خودته زود باش دیگه داری اذیت می کنی بدو
دستمو به زور از رو صورتم بر میداره و میذاره رو کیرش حس خوبی بهم دست میده دست خودش و توفی میکنه و می ماله به کیرش بهم یاد می ده چه جوری کیرش و بمالم یکم که کیرش و میمالم نزدیکش می کنه به لبم (هنوز چشمام بستست اما زیر چشمی دید می زدم) سرم و تکون می دم و میگم اه حالم و بهم زدی
باید بخوریش
سرم و بر می گردونه و دوباره کیرش و میگذاره رو لبم
اگر نخوری جوری می کنمت که زمین و از درد گاز بزنی
ته دلم خالی میشه چشمام و آروم باز میکنم و سر کیرش و زبون می زنم بدم نمیاد کیرش داغه اندازش خوبه نه وحشتناک بزرگه نه کوچیکه طبیعی هست
اینجوری نمی تونم بخورم سخته
میشینه و پاش و باز می کنه نوک کیرش و می مکم و لیس می زنم
این جوری نه کلش و لیس بزن از بالا به پایین و بر عکس ؛بکن تو دهنت کلش و مک بزن اینجوری
انگشت شصتم و میکنه تو دهنش و یاد میده چه جوری کیرش و بخورم کیرش بوی خوبی میده از لیس زدنش خوشم میاد بلد نیستم ساک بزنم وقتی میکنمش تو دهنم دستش و می گذاره پشت سرم و سرم و عقب جلو می کنه حس خفگی و حالت تهوه بهم دست می ده با بد بختی و سرفه کیرش و از تو دهنم در میار از حالت چهرم خندش می گیره سرم میگذارم رو پاش
سهیل نمی تونم بخورم حالم بد شد
با پشت دستش صورتم و نوازش میکنه
اخی جوجو چقدر داغ شدی چقدر قرمز شدی
می خواد برم گردونه به پشت که می گم نه شروع می کنه به لب گرفتن و مالیدن کس و کون و چوچولم دورسوراخ کنم و می ماله حس خوبی دارم و حسابی حشری شدم این لب گرفتنش خیلی حال میده و بیشتر از همیشه می چسبه حسابی چوچولم و میماله آهم بلند میشه دوباره سعی میکنه به پشت به خوابونتم که نمی گذارم این دفعه به زور برم می گردونه
دیگه داری لوس می کنی خودتو
میشینه رو باسنم قفل شدم نمی تونم تکون بخورم کیرش و می مالونه رو سوراخ کونم و آروم فشار میده سوراخم تنگه نمی ره تو یکم توف می زنه و میگه پاهام و باز کنم
نمی کنم پام و باز نمی کنم
من که می کنمت اما دردت می گیره
پاهام و باز میکنم دوباره سر سوراخم و تف مالی میکنه بیشتر فشار میده سر کیرش که میره داخل جیقی میکشم که دل خودم به حال خودم می سوزه می خوابه روم و شروع میکنه به تلمبه زدن جیغم کله اتاق و پر میکنه و شرع می کنم به قسم دادن سهیل به هر چی و هر کس که می شناسم قسم میدم سرم داد می زنه ساکت شو گریه ام در اومده
سهیل تو رو خدا بسه دارم می میرم
نمی دونم چی تو لحنمه که دلش می سوزه بلند می شه و من و رو به شکم می خوابونه
اونجوری خیلی درد داره اگر دختر خوبی باشی جوری میکنم کمتر درد بکشی
چوچولم و میماله و از آب کسم می ماله در کونم پاهام و بالا میگیره به حالت 7 و کیرش و میگذاره دم کونم با یه فشار نصفش میره تو دردش از دفعه اول کمتره اما بازم جیغ می کشم
جونم آروم العان عادت می کنی دفعه اول این جوریه
شروع میکنه به تلمبه زدن و با دستش کسم و می ماله تلمبه هاش که سریع تر میشه میگه خودتم کست و بمال اونقدر درد می کشم که همه ی مو های تنم سیخ شده و دستم مثل میت یخ زده دستم و می برم طرف کمرش
بسه سهیل چرا ابت نمیاد به خدا نمی تونم
چرا دستت انقدر سرده
درد دارم
نگران میشه پاها و با دستاش میگیره بالا و می خوابه رو تنم کیرش تو کونمه یکم لب میگیره و گردنم و می خوره اما درد دارم هنوز
یکم دیگه تلمبه بزنم آبم میاد
لاپایی بذار نمی تونم
لاپایی دوست ندارم یکم دیگه جوجو
لبم و می بوسه همونجور که روم خوابیده تلمبه می زنه تلمبه هاش که سریع میشه اشک تویه چشمام جمع میشه آخ و آوخم خیلی بلنده و حالت ناله داره
تشنت نیست
خفه شو
کجا بریزم
تمومش کن
آب کیرش و رو سینم میریزه کنارم دراز می کشه نای حرف زدنم ندارم بدنم یخ یه تیکست روم و بر می گردونم با رکابیش سینم و تمیز میکنه لبم و می بوسه
گلم حالت خوبه
می خواد ارضام کنه اما انقدر سردم که نمی تونم حالم بد شده و همه تنم درد می کنه خستم و می خوام بخوابم
دست از سرم بر دار راحتم بذار
العان ناراحتی بذار ارضات کنم
درد دارم نمی تونی
اگر ارضا نشی حالم بد می شه
نمی تونم ولم کن
ولت نمی کنم مگه دست خودته
بغل هم دراز می کشیم اما ازش ناراحتم نمی گذارم دیگه بهم دست بزنه به استراحت نیاز دارم و نمی فهمم کی خوابم می بره.
نوشته: سایه
نوشته های مرتبط:
سایه بی سایه
اولین سکسم با سایه
سایهی یک شک
من و سایه
میسترس سایه
سایه تقارن
جنگلی با درختان بی سایه
صحنه سکسی مامان سایه
سایه روشن (۱)
رقص سایه ها
سایه
سایه ها
بار اول زیر سایه ترس
کسی که مثل اسمش فقط یه سایه بود
سایه دل بستگی ها
بهترین سکس من و سایه
من و سایه ام
اولین کون کردن و کون دادن من
اولین کون دادن امیر
اولین کون دادن به ۲۰ سال بزرگ تر از خودم
اولین کون دادن من
اولین تجربه کون دادن مهدی
اولین کون دادن آرش (۱)
اولین کون دادن افشین
اولین کون دادن من تو کامیون جاده آستارا
خاطره اولین کون دادن من و ارگاسم پروستاتی
اولین تجربه کون دادن
اولین کون دادن سامان
اولین کون دادن آریا
اولین و سختترین تجربه کون دادن یه پسر
اولین کون دادن مرضیه
اولین کون دادن علی
اولین کون دادن تو کرونا
اولین کون دادن من به مشتری
اولین کون دادن محمد
اولین طعم کون دادن در ۱۵ سالگی
اولین کون دادن میلاد
اولین کون دادن صادق
اولین کون دادن عرفان
اولین کون دادن به کیر کلفت
اولین کون دادن ناصر
اولین کون دادن من در نوجوانی
اولین کون دادن نگار
وقتیکه تصمیم گرفتم برای اولین بار کون دادن تجربه کنم
اولین لذت کون دادن
اولین کون دادن آرمین
اولین کون دادن سعید
اولین کون دادن پرهام
اولین کون دادن من به یه سن بالا
اولین کون دادن و بعد یکسال دادنم
اولین کون دادن امید
اولین کون دادن سپهر
اولین کون دادن به دراز
خاطره اولین کون دادن من
اولین کون دادن در ۱۳ سالگی (۲)
اولین کون دادن مقداد
اولین شب کون دادن و زدن رکورد
اولین کون دادن من با یه کاربر انجمن کیر تو کس
اولین کون دادن شایان
اولین کون دادن به ماساژور فاعل کیر کلفت
کون دادن من برای اولین بار
خاطره اولین کون دادن فرزاد
کون دادن آبتین واسه اولین بار
اولین کون دادن زوری مهلا تو راه مدرسه
کلاس کامپیوتر و اولین کون دادن من
اولین کون دادن به مربی شنا
تجربه اولین کون دادن. در عید95
ماجرای اولین کون دادن من
چت بازی و اولین کون دادن بابک
اولین کون دادن در ماموریت شهرستان
اولین کون کردن و دادن من
اولین کون دادن آرش
تجربه اولین کون دادن امیر
اولین کون دادن هستی
اولین کون دادن کامران
اولین کون دادن در محرم
اولین کون دادن پولی کامران
اولین کون دادن ستاره
هیجان طلبی و اولین تجربه کون دادن
اولین و آخرین کون دادن رامین
اولین کون دادن من در ون
اولین کون دادن اشکان به پسردایی
اولین کون دادن لارسا توی هتل
اولین کون دادن و جر خوردم
اولین کون دادن پسر تپل
کون دادن اولین بار توی هوای بارونی
اولین کون دادن هومن
اولین کون دادن کیانا
کون دادن برای اولین بار در باشگاه بیلیارد
اولین کون دادن خوشمزه من
اولین کون دادن من به مربی فوتبال
اولین کون دادن بهار
اولین کون دادن به شوهرخاله
اولین کون دادن امیر رضا
اولین کون دادن مارال به نامزدش
اولین کون دادن مارال
اولین کون دادن دختر تازه بالغ
اولین کون دادن در ۲۸ سالگی
اولین کون دادن شیرین
اولین کون دادن تیام
اولین کون دادن من در خوابگاه
اولین کون دادن به پسر عمه
اولین کون دادن سیاوش
اولین کون دادن جواد به آقا مرتضی
اولین کون دادن من به ایمان
میل به دادن یا کنجکاوی برای دادن؟
اولین کون، اولین کوس، جوراب زنانه، زن جنده ی من (۴)
اولین کون، اولین کوس، جوراب زنانه، زن جنده ی من (۳)
اولین کون، اولین کوس، جوراب زنانه، زن جنده ی من (۲)
اولین کون، اولین کوس، جوراب زنانه، زن جنده ی من (۱)
اولین سکس با میترا و اولین کون دادنش
اولین باری که کون دادم و کون کردم
اولین باری که کونم هوس دادن کرد
اولین تجربه دادن
خاطره اولین دادن ارسلان
وقتی اولین بار موقع دادن آبم اومد
کوس دادن زنم برا اولین بار
اولین تویی دادن من
اولین سکس با مژده که عاشق دادن بود
اولین لب دادن و لز من
خاطرۀ اولین کوس دادن من
کون دادن من بعد از بیست و چهار سال
کون دادن به پیرمرد
کون دادن به پیرمرد تو پارک
کون دادن ساسان به حسام (۳)
کون دادن به دوست پسرم بعد از ۴ سال
کون دادن اتفاقی درمغازه پنچرگیری
کون دادن من به شیمیل شیدا
کون دادن اجباری تو حجله
کون دادن من در خارج به هموطن
کون دادن فرشاد از طریق فیسبوک
کون دادن سامان به پسرخالش (۱)
عاشق کون دادن بودم
خاطره شیرین کون دادن من به وحید که بابام شد
توصیف کون دادن من
کون دادن آیدین به مشتری تو شرکتش
کون دادن من به علی
کون دادن به مرد میانسال (۲)
کون دادن به چوپان سن بالا
کون دادن تو شهر بازی
کون دادن به اخوند
کون دادن در دهات
کون دادن رها
کون دادن به رییس کلانتریمون
کون دادن بابک به بچه خوشگل
کون دادن به کارگرم سر کار
کون دادن زوری به همخونه ای
کون دادن سیاوش به غریبه
کون دادن به سرایدار
کون دادن واسه یه پسر تلخه
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید