این داستان تقدیم به شما

اول از همه چی بگم این یک تجربه کاملا واقعی هست…

من هیچوقت از این آدمهای لش و …. نبودم و تو زندگیم حتی یک دوست دختر نداشتم ..خوشتیپ و با شخصیت هستم ولی بدلیل شرایط سخت زندگیم نتونسته بودم یک دوست دختر داشته باشم..ولی از سن بلوغ خیلی حشری بودم…تو مدرسه از همه دیرتر جلق زدنو شروع کردم… ولی از فشار جنسی وقتی شروع کردم دیگه قابل کنترل نبود و روزی چند بار میزنم….این داستان تجربه من برای کسانیست که مثل خودم هستند…حالا بریم سر اصل مطلب..خیلی زندگیم سخت بود و وقت و حوصله و اعصاب افتادن دنبال مردم و شماره گرفتن و سینما رفتنو به مامانم اینا بگم و…این چیزا رو نداشتم….این اواخر از زور روحیه ناراحتم تصمیم گرفتم برای اولین بار برم انتالیا یه هوایی عوض کنم….

خوب تحقیق کردم و یک هتل نسبتا خوب انتخاب کردم و آژانس هواپیمایی هم پیدا کردم که گفت بیا این هتل رو با قیمت خوب بهت میدیم…ولی کسانی که اهل سفر هستند در جریانند که این آژانس ها با پفیوزی چطوری هتل عوض میکنند و قیمت بالا میبرند..منم ناشی ناشی و سفر اول خارجیم بود….خلاصه اینقدر ناشی بودم که استانبول رو به جای آنتالیا با قیمت بالاتری کردند تو پاچم… اوایل خیلی ناراحت بودم وحتی میخواستم کنسل کنم که گفتند هفتاد درصد پولت سوخت میشه و از این حرفها…خلاصه با هر زور و ضربی بود رفتیم استانبول….ولی اینقدر خوش گذشت که گفتم کاش از اول میدونستم و خودم رو ناراحت نمیکردم…اونجا دیدم همه چی جوره گفتم حالا که خرید و فروش سکس قانونی هست من باید دمی به خمره بزنم بابا پکیدیم که در 22 سالگی هنوز عین بچه مدرسه ای ها جلق میزنیم…ولی مدت تور کوتاه بود و منم تنها …تا بخواد چم و خم کار بیاد دستم برگشتیم ایران ولی دختران ترک زیبا و آزادی جنسی که اونجا بود حسابی منو حسرت بدل کرد…وقتی اومدم ایران احساس بی عرضگی میکردم..و از دست خودم ناراحت بودم….از همون موقع شروع به تحقیق اینترنتی کردم و(البته انگلیسیم هم خوب هست) حسابی اطلاعات بدست آوردم و کروکی جنده خونه های محله تکسیم رو هم حفظ کردم…هشت ماه بعد اینبار هوشیارانه تر یک هتل در تکسیم رزرو کردم و بار سفر بستم و دوباره به استانبول رفتم…تو هواپیما موقع رفت غذا سنگین بود و فشار کابین بالا طوری که دل درد گرفتم… و اشتهام دیگه در طول سفر خیلی کم شده بود …
 
اینبار هم هوای استانبول آلوده بود و خیلی شلوغ بود…منم از درد افتاده بودم تو هتل ولی سرعت اینترنت بالاست و فیلتری در کار نیست همین باعث شد در روز یه ذره غذا بخورم وکلی خود ارضایی کنم…روز سوم یه خورده بهتر شدم گفتم باید برم سکس کنم رفتم به همون کروکی که حفظ کرده بودم…خونه های چهارطبقه قدیمی از پنجره جنده ها اومده بودن بیرون و سوت میزدند یکیشون شکل امل ساین بود و به ترکی به من گفت گل گل یعنی بیا…ناگهان دیدم 5-6 تا مرد قیافه خلاف زدن به هم و باسرفه منو به هم نشون دادند…منم تحقیق کرده بودم و فهمیدم اگه برم تو وقتی برگردم کتک میخورم و زورگیری میکنند…واسه همین پشت به جنده ها کردم و هرچی سوت زدند برنگشتم و سریع یه ابجو گرفتم و خودم رو به هتل رسوندم…ناراحت بودم … ولی اما واتسون فیلم سکسی بازی کرده بود باهاش دو دست زدم… یه دفعه به فکر افتادم به اون سایت دوباره سر بزنم…سر زدم و دیدم نوشته از ساعت 6 تو خیابون طرابلسی جنده ها میان سر کوچه ها وای میاستند…دیدم ساعت پنجه گفتم الان میرم….

پا شدم رفتم..حتی 5:55 کسی نبود و راس 6 گروه های 5-6 نفره اومدن…بعضی هاشون قیافه درست حسابی نداشتند..همینطور تو ذهنم براندازشون میکردم …که دیدم یکیشون جوان و یک مقدار تپله.. با مینیژوب نشسته لای پاشو باز کرده و شورت قرمزش معلومه…خیلی تحریک شدم…ولی ترسیدم برم جلو…اون آکله هایی که باهاش بودن بهم اصرار کنند که بیا ما رو ببر…خلاصه اون دورو بر پرسه زدم تا دختره از اونا جدا شدو اومد جلو تر به دیوار تکیه داد…من هم شروع کردم زل زل نگاه کردن بهش….یه لبخند زد و با انگشت اشاره کرد بیا….رفتم جلو…گفت سکس؟…گفتم چنده؟…گفت 65 لیره…گفتم جا داری یا میای هتل؟…گفت جنده خونه…گفتم کاندوم هم که داری؟….گفت آره….گفتم باشه…..

 
دستم رو گرفت و تند تند راه رفت هی تو راه چشمک هم میزد…دیدم طول کشید گفتم کی میرسیم؟ گفت دیگه رسیدیم….توی اون کوچه پس کوچه ها در یه خونه قدیم 4_5 طبقه رو زد..یه در بزرگ آهنی ….یه خانم یه مقدار مسن 45_50 ساله در رو باز کرد…رفتیم تو…یه اطاق اون کنار بود که دختر ها توش بودند…دختر های خوشگل تر هم داشتو یکیشون عین باربی ها بود …چشمم اونو گرفت …ولی این دختره این همه راه اومده بود و نمیشد دیگه عوضش کنم درضمن اینهم بد نبود..مخصوصا طرز نشستنش حشریم کرده بود…همون جا با جدیت گفت پولو بده…من احمق هم یه عالمه پولی که همراهم بود رو ازجیبم در آوردم تا 65 لیره بدم…اون خانم مسن تره به ترکی یه چیزی بهش گفت…ترکی بلد نیستم ولی فهمیدم این پولا رو دیده گفته بتیغش…از پله ها رفتیم بالا تو یه اطاق که دو تا تشک تخت رو انداخته بودن رو هم…از بیرون هم صدای آه و ناله جنده های دیگه میومد….دختره اونجا شروع کرد به تیغ زدن ما …که 65 لیره مال جنده خونست و باید یه پولی به خودم بدی …دست به کیرم میزد از رو شلوار و حدود 50-60 لیر دیگه ما رو تیغ زد…آخرش هم گفت حشیش..که من فکر کردم منظورش همون مواد مخدره گفتم نه نه..ولی بعد فهمیدم منظورش خسیس بوده…خلاصه…گفت لخت شو ..منم لخت شدم و اون نشست رو تشک ها…

 
منم اومدم وایسادم جلو صورتش کیرم رو در آوردم… تا کیرم رو دید آخ و اوخ کرد و کاندوم رو گذاشت تو دهنش و کیرم رو مکید تو کاندوم… شروع کرد تند تند ساک زدن…آخ و اوخ میکرد و ساک میزد و گاهی هم از دهنش در میاورد تف مینداخت روش و جلق میزد….کیرم که راست شد..گفت آماده ای گفتم آره پاشد مینی ژوپش رو در آورد و شورتش رو کند….به حالت سگی کون و کسش رو به من کرد منم سریع کیرم رو انداختم توکسش…تلپ رفت تو دو سه تا تلمبه که زدم دیدم نمیتونم خوب تلمبه بزنم…گفتم تو بیا رو من برم زیر….اومد رو کیرم رو گذاشت در کسش گفت فشار بده….فشار دادم نرفت تو… نگو از زور تغذیه بد و جلق زیاد ….کیرم خوابیده بود….پا شد و بهش گفتم پیرهنت رو هم درار…گفت لخت مادرزاد 20 لیره دیگه ….گفتم نمیخواد…شروع کرد از اول ساک زدن …باز درست راست نشد…خوابید لا پاشو وا کرد که با کسش ور برم …منم با کس و چوچولو سوراخ کونش ور رفتم و تند تند جلق زدم..کاندومه خیس بود از تفش و کسش….خلاصه دیدم دوباره داره داست میشه….گفتم پاشو …تا وایساد گذاشتم لا پاش از پشتتلمبه زدم دستمم لای کسش از جلو….خلاصه به سختی و با گفتن آخ و اوخ نذاشتم کیره بخوابه انداختمش رو تشک و افتادم روش و شروع کردم تند تند تلمبه زدن که سریع تا نخوابیده آبم بیاد….تویه لحظه بدنم لرزید و آبم ریخت تو کاندوم….پاشدم و بهش گفتم کاندومو درار.. اونم با دست گرفت کشید بیرون انداخت تو سطل…زود لباسش رو پوشید و از در زد بیرون…
 
منم لباسم رو پوشیدم اومدم بیرون …اولین سکسم بود گیج بودم …آدرس رو بلد نبودم از زور گیجی… جلو در دیدمش…گفت راستی اسم من ابرو هست…منم ادرس رو ازش پرسیدم…خودمو رسوندم به تکسیم یه شیشه شراب خریدم رفتم هتل حموم کردم و شرابه رو خوردمو خوابیدم…این تجربه اولین سکس من در بیست و سه سالگی هست…امیدوارم به آدم های هم تیپ شخصیت خودم کمکی کرده باشم…

 
نوشته: گاد آف سوپ

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *