این داستان تقدیم به شما

اسمم محسن و ٢٧ سال سن دارم و اسم زنم هداست و ٢٦ سالسن داره. من لاغر اندام ولي هدا تقريبا بدن توپر ولي خوش فرم و خوش تراشي داره.
هدا يه خانوم چادري هستش ولي از اون زناي متعصب تند نيست. زنم يك زن خيلي حشري و داغه مثل من و من با اون با روشاي مختلف سكس ميكنيم
ما يك پسر داريم به اسم رايان كه هشت سالشه. يك روز ٥ شنبه قرار شد پسرداييم ميلاد كه ١٦-١٧ سالشه بياد خونمون. نرديك ظهر ميلاد اومد خونمون و بعد كمي حال و احوال رفت تو اتاق رايان با رايان بازي كنه. ظهر شد و همگي ناهارو خورديم.
ما ماهوارمون تو اتاقه و شبا و روزا موقع سكس من و زنم كانالاي سكسي ماهواره رو ميبينيم واسه همين گذاشتيم تو اتاق كه رايان نبينه.
تو هال هم يك ماهواره بدون اكانت گذاشتيم واسع ديدن فيلم و اخبار و ..
 
بعد از ناهار منو هدا خواستيم يه چرتي بزنيم، از طرفي من حشرم زده بود بالا و دلم سكس ميخواست. ميخواستيم بريم با هدا تو اتاق واسه استراحت كه ميلاد اومد گفت كه رايان رو تختش خوابش برده. منم بهش گفتم كه پس تو هم بيا تو اتاقمون سه نفري يه فيلمي چيزي ببينيم كه هدا از پيشنهاد من تعجب كرده بود آخه تو تخيلاتم سكس هدا رو با يكي ديگه تصور ميكردم و دوس داشتم واقعي بشه.
خلاصه سه نفري رفتيم روتخت. هدادوس داشت وسط تخت دراز بكشه كه روبروي تي وي باشه. منم سمت راست هدا و ميلاد هم سمت چپش دراز كشيدم. يه چندتا كانال فيلم زدم ديدم چيز بدرد بخور نداره. شيطنتم گل كرد زدم رو يه كانال سكسي هاستلر كه هدا يه چشم غره به من رفت و اروم گفت نكن زشته، ميلاد هم با تعجب نگاه ميكرد ولي هدا همش چشم غره ميرفت كه پيش ميلاد زشته منم زدم كانال سكسي بعدي و كانالو عوض كردم كه رسيدم به يك كانال سكسي كه داشت فيلم داستاني ميداد و منم رو اون كانال گذاشتم باشه. هدا فيلم داستاني سكسي خيلي دوس داشت واسه همين چيزي نگفت و منم رفتم زير پتو كنار هدا به پهلو سمت هدا دراز كشيدم. هدا و ميلاد مشغول تماشاي فيلم بودن؛ و منم دستم رو گذاشتم رو شكم هدا و شروع كردم به نوازش كردن و گهگاهي گونه هاشو ميبوسيدمو هدا هم لبخند مي زد. دستمو رو شكمش ميكشيدمو اروم سينه هاشم ميماليدم و همزمان گردن و گوششو ميليسيدم چون هدا رو لاله گوشش حساس بود، فهميدم حسابي تحريك شده. يه لحظه سرشو رو به من كرد منم سريع ازش يه لب كوتاه گرفتم. دستمو اروم بردم تو شورتش و كسشو كه از شهوت خيس شده بود ميماليدم. ميلاد محو تماشاي فيلم بود و منو هدا مشغول هم. چشمم به لاي پاي ميلاد افتاد كه كيرش از زير شلوار راست شده بود؛ صحنه رو به هدا نشون دادم و هدا هم ديدشو خنده شيطنت اميزي كرد و گفت تقصير توئه اين بدبختو حشريش كرديو خنديد.
 
به هدا گفتم ميخايي سربسرش بذارم؟ هدا گفت چجوري؟ گفتم تماشا كن ؛)
اروم رفتم سمت ميلاد كه محو فيلم بود؛ يهويي دستمو بردم سمت شلوار ميلاد و كيرشو از رو شلوار گرفتم. ميلاد اولش ترسيد و كمي مقاومت كرد و منم شروع كردم به ماليدن كيرش و بعدش اروم شد و مقاومتي نميكرد، بعد از كمي ماليدن از رو شلوار، شلوارشو با شورتش باهم دادم پايين و كيرشو كه از نصف كير منم كرچيكتر بود گرفتم تو دستمو ميماليدمش و هدا با كنجكاوي نگاه ميكرد. بنظر از ديدن كير ميلاد خوشش اومده بود. منم سرمو بردم سمت كير ميلاد و شروع كردم به خوردن و مكيدن كيرش؛ هنگام خوردن كير ميلاد گهگاهي تخماشم ميخوردم. هدا با تعجب ما رو نگاه ميكرد ولي چيزي نميگفت؛! همزمان با خوردن كير ميلاد از زير پتو با دستم كس هدا رو ميماليدم و هدا هم خوشش ميومد؛ بعد از مدتي كير ميلادو از دهنم در اوردم و كيرشو گرفتم تو دستمو پتو رو كمي زدم كنار و شروع كردم به خوردن كس هدا؛ هدا كه ديد پتو رفت كنار قسمتي از بدن لختش جلوي ميلاد نمايان شد چيزي نگفت ظاهرن بخاطر اينكه تحريك شده بود تازشم خوشش اومده بود. من همچنان كس هدارو ميخوردم و هدا هم ناله ميكرد؛ موقع خوردن ديدم هدا دستشو برد سمت كير ميلاد، منم دستمو از رو كير ميلاد برداشتم كه هدا بتونه با كير ميلاد ور بره؛

 
ميلاد هم داشت حال ميكرد حسابي؛ منم شلوار و شورت ميلادو كه نصف و نيمه پايين بود كامل از پاش در اوردم و با كمك خودش تي شرتشو در اوردمو كاملا لخت شد؛ سر ميلاد و هدا رو بهم ديگه بود و انگار ميخواستن به هم نزديك كنن و از هم لب بگيرن؛ منم زبونمو تو كس هدا فرو ميكردمو هدا هم نالش زياد ميشد و اروم سرشو برد سمت صورت ميلاد و لباشو رو لباي ميلاد گذاشت و دوتايي شروع كردن به خوردن لب همديگه و منم كس هدا رو ميخوردم وهدا همزمان با لب گرفتن از ميلاد با كير ميلاد ور ميرفت و سعي ميكرد خودشو بچسبونه به بدن ميلاد و حشرش بدجور زد بالا. منم ديدم اينجوريه خوردن كس هدا رو تموم كردم و اجازه دادم هدا وميلاد همديگه رو بغل بكنن.
ميلاد و هدا كنار هم پهلو به پهلو همديگه رو بغل كرده بودن و خودشونو به هم فشار ميدادن و لباي همو ميخوردن.
منم رفتم كنار هدا خابيدمو شروع كردم به ماليدن سينه ها و بدن هدا. هدا داشت حال ميكرد كه لخت بين دوتا كير خوابيده؛ منم خودمو چسبوندم بهش و ازش لب ميگرفتمو گردن و گوششو ميليسيدم. حسابي اه وناله هدا در اومده بود و حال ميكرد بين دوتا كير. بهش اشاره كردم ارومتر رايان بيدار ميشه. بلندش كردم از جاش رفتم كنار ميلاد دراز كشيدم و به هدا گفتم حالا بياد كير منو ميلادو بخوره؛ اونم از خدا خواسته قبول كردو رفت لاي پاهامون شروع كرد به خوردن كيرامون؛ اول از كير من شروع كرد به خوردن و بااون يكي دستش كير ميلادو ميماليد و بعدش ميرفت كير ميلادو ميكرد تو دهنش و با ولع كير ميلاد رو ميخورد؛ انقدر خورد كه اب ميلاد در اومد و هدا همه اب ميلاد رو خورد، بعدشم اب منو.
هدا بلند شد اومد سمت صورت ميلاد رو زانوهاش ايستاد طوريكه لنگاش دو طرف سر ميلاد بود و كسشو گذاشت جلوي ميلاد تا ميلاد واسش بخوره؛ ميلاد هم شروع كرد به خوردن كس هدا و زبونشو تو سوراخ كس هدا فرو ميكرد و گاهي چچول هدا رو ميمكيد و هدا حسابي حال ميكرد؛ بعدش هدا اومد سمت منو منم كسشو خوردم واسش و حسابي ارضا شد، بعدش اومد كسشو تنظيم كرد رو كيرمو و فرو كرد تو كسش و بالا پايين ميكرد…
 
به ميلاد اشاره كردم همزمان بره پشت هدا و از پشت بكنه تو كونش؛ ميلاد هم از خدا خواسته قبول كرد؛ اولش كمي كون هدا رو ليس و زبون زد بعدش كيرشو رو سوراخ كون هدا تنظيم كردو اروم فشار داد تو كون هدا؛ حالا همزمان منو ميلاد داشتيم كس و كون هدا رو ميكرديمو جاهامون رو هم عوض كرديم و هدا حسابي حال ميكرد و ما هم همينطور لذت ميبرديم، انقدر كرديم هدا رو كه ابمون در اومد و ريختيم تو كس و كون هدا و چون هدا قرص ميخورد حامله نميشد.
بعدش سه تايي بغل هم خابيديم طوريكه هدا بين منو ميلاد بود و موقع خاب هدا ازمون لب ميگرفت و خودشو بهمون ميماليد كه دوباره حشري شد و حسابي خودشون بهمون ميماليد ما هم دوباره دو نفري از كس و كون هدا رو كرديم و ابمون رو تو كي و كونش خالي كرديم. بعدش رفتيم سه نفري حموم واونجا هم كلي حال كرديم و منو ميلاد هدا رو ميماليديم و ميكرديمش.
بعد از حموم رفتيم خابيديم. بعدش رايان بيدار شد و عصرونه و بعدش هم شام رو خورديم. شب موقع خاب صبر كرديم رايان بخابه و بعد از اينكه رايان تو اتاقش خابيد سه نفري رفتيم تو اتاق كه كنار هم بخابيم. منو ميلاد رفتيم سراغ هدا شروع كرديم به لخت كردنش. بعد خودمون لخت شديمو رفتيم سراغ هدا و دوتايي ممه هاشو ميخورديم. موقع خوردن ممه نوبتي كس و كون هدا رو ميماليديم.

 
بعدش من دراز كشيدم و هدا بصورت شصت و نه اومد روم و من كس و كونشو ميخوردمو هدا هم كير و تخماي منو ميخورد. ميلاد هم اومد كنارمون به پهلو دراز كشيد طوريكه سرش سمت كون هدا بود و كيرش نزديك دهن هدا وهدا نوبتي كير منو ميلادو ميخورد و ميلاد هم كون هدا رو ليس ميزد.
بعد از خوردن كس و كون همديگه هدا اومد بينمون خابيد به پهلو و منو ميلاد هم به پهلو كنارش خابيديم طوريكه من روبروي هدا بودم و ميلاد هم پشت هدا و دوتايي كيرمون و تو كس و كون هدا فرو كرديم و حسابي گاييديمش و بعدش جامونو عوض كرديم. بعد از كلي كردن ابمون اومد و تو كس و كون هدا خالي كرديم. بعدش كمي كنار هم دراز كشيدم. به هدا گفتم بره روي ميلاد بخابه. چون دوس داشتم معاشقه هدا با ميلاد رو ببينم. هدا هم از خداخاسته رفت رو ميلاد خابيد و لباي ميلادو ميخورد. بعد تن ميلاد رو ليس ميزد و همينجور اومد پايين و كير ميلادو كرد تو دهنش و ابشو كامل خورد. بعدش رفت روي ميلادو كير ميلادو كرد تو كوسش بعد جاشو با ميلاد عوض كرد و ميلاد رفت روي هدا و حسابي هدا رو كردو هدا هم حسابي ناله ميكرد و ميگفت جوووونننن بكن بيشتر بكن زن محسنو بگاااا اووووفففف عجب كيري داري دوسش دارمممممم. بالخره ميلاد ابشو تو كس هدا خالي كرد و گرفت كنارش دراز كشيد. تا صبح سه نفري حسابي با هم سكس ميكرديم.

 
بعدش تا ظهر خابيديم و تا شب فرصت پيش ميومد منو ميلاد هدا رو ميكرديم.
يك روز ٥ شنبه هم رايان رو بردم خونه مامي و رايان و دوستش كه نيما اسمش بود رو اورديم خونه و اين دفعه منو ميلادو نيما هدا رو حسابي كرديم و هدا حسابي لذت برد و كلي تشكر كرد. و هر هفته حداقل يكبار آخر هفته ها سكس گروهي با زنم داريم تا حسابي حال كنيمو لذت ببريم…
.
 
 
نوشته: محسن علم الهدی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *