داستان سکسی
ساک زدن
سلام ، ماجرا توی یکی از شهرهای شمال اتفاق افتاده که بدون آب و تاب منعکس میکنم ضمناً اولین بارم هست که دارم چنین ماجرایی رو تایپ میکنم راستش با اینکه حشری بودم و زود به سن بلوغ رسیدم هیچ وقت تمایل به دادن یا ساک زدن نداشتم برعکس میل جنسی زیادی نسبت به دختر و پسر داشتم اما هیچ وقت فکر نمیکردم در سن 35 سالگی یهویی تمایل شدید به ساک زدن پیدا کنم البته نه برای هرکسی ، یهویی حسی ناخودآگاه نسبت به کسی بهم دست میداد که روانیم میکرد ینی به هرقیمتی باید واسه طرف بخورم ، جرقه اولیه این اتفاق شبی خورد (1378) که هانی ( از فامیلای نزدیک) 19 ساله خوش تیپ خوش اندام سبزه قدبلند که خیلی دوستش داشتم البته بدون هیچ حس خاصی ، چون شب رو باهم بیرون از شهربودیم و دیروقت اومدیم اومد خونه من ، اونشب گراس معرکه ای که ( خودم کاشته بودم ) کشیده بودم هانی هم مشروب خورده بود اون زود خوابش برد ولی من خوابم نمیومد داشتم تلویزیون نگاه میکردم 1 ساعتی گذشته بود که هانی خواب بود پاشدم برم آشپزخونه آب بخورم دیدم هانی صاف خوابیده (تابستون بود هیچی روش ننداخته بود) کیرش بلند شده… تا اونشب نه کیرشو دیده بودم نه حتی به شوخی بهش دست زده بودم اصلا فکر نمیکردم کیرش بزرگ باشه ، خلاصه وسوسه شدم ببینم چجوریه ، نشستم آروم از رو شلوار مالیدمش سفت سفت بود کلفت و بزرگ ، بعد دستمو کردم تو شلوارش از روشورت باهاش بازی کردم حس خوبی بهم دست داده بود ناگفته نمونه که هانی خوابش خیلی سنگین بود حتی همه فامیل میدونستن ، کم کم دستمو بردم تو شورتش کیر داغو کلفتشو مالیدم شلوار و شورتشو آروم کمی کشیدم پایین کیرشو که آوردم بیرون عجیب حشری شدم حالا اون خوابه منم نشستم بدون اینکه دست به خودم بزنم کیرم داشت شورتمو جرر میداد از طرفی کیر هانی حدود 18 / 19 سانت کلفت خوش فرم سرش بزرگ رگاش زده بیرون داشت میترکید آروم از سرش بوس کردم (اولین باربود لبام داغی کیرو لمس میکرد عجیب وسوسه شده بودم بخورمش ولی میترسیدم بیدار بشه ، هرچند با اینکه میدونستم خوابش سنگینه گاهی با خودم میگفتم هانی بیداره ولی خودشو زده بخواب ، با این حرفا خودمو قانع کردم که بزارمش تو دهنم اونقدر نازبود که وقتی سرشو بردم تو دهنم انگار عسل بود خلاصه کمی بیشتر شورتشو کشیدم پایین که قشنگ کیرش با تخماش کامل آزاد باشه بتونم لیس بزنم کیرش کلفت بود منم برای اولین بار اینکارو میکردم حرفه ای نبودم ولی چون هم تو فیلم دیده بودم هم واسم ساک زده بودن کیرشو کم کم تا تهش کردم تو حلقم هرچی بیشتر عقب جلو میکردم بیشتر حال میکردم خلاصه بدون اینکه دست به خودم بزنم درحالت نشسته کیرش تو دهنم بود که آبم اومد چون تو اوج لذت بودم آخراش با ولع بیشتری میخوردم که تقریباً همزمان با من نبض کیر هانی رو تو دهنم حس کردم که آبش داره میاد سریع از دهنم آوردمش بیرون آبشو کف دستم خالی کردم بیدار شد گفت چیکار میکنی ؟ روم نشد بگم خوردمش ، گفتم خواستم برم آب بخورم دیدم بدجور زده بالا چون بنظرم اومد زیادی بزرگه آوردمش بیرون ببینمش که یهویی آبت اومد تو دستم… از اونشب حس خاصی بهم دست داد که ناخودآگاه دوس داشتم واسه یکی بخورم اینم بگم اگه کسی میومد میگفت مثلاً 100 هزار میدم بخورش شاید باهاش دعوام میشد ولی از کسی خوشم میومد حاضر بودم هرکاری بکنم تا بتونم واسش بخورم در مورد هانی همونطور که گفتم دوستش داشتم خودشم اینو میدونست… چندباری پیش اومد هانی خواب بود منم دزدکی واسش میخوردم اما کم کم بهش گفتم داستان چیه اونم گرچه موافق نبود اما بخاطر لطف هایی (ساپورت مالی و یاد دادن رانندگی و ماشین بهش دادن) که در حقش میکردم حرفی نمیزد گاهی اوقات هم سوءاستفاده کوچیکی میکرد شرط میزاشت منم زیرسیبیلی رد میکردم و این داستان 4 سال ادامه داشت تا هانی ازدواج کرد
ممنون که حوصله کردین ، ببخشید طولانی شد
🌐بزرگترین کانال داستان سکسی
✔️ داستان سکسی
دیدگاهتان را بنویسید