این داستان تقدیم به شما
این داستانی که میخوام تعریف کنم برای خرداد ماهه…
یکی از هم خوابگاهی هام به اسم سیاوش که دو طبقه از ما بالاتر بود خیلی خوشگل و خوشتیپ بود همیشه دوست داشتم کیرشو براش بخورم و بعدش باهاش سکس کنم ، اما هیچ وقت جرئت نداشتم بش بگم ، من اسمم امیره 19 سالمه قدم175 و وزنم 62 قیافه معمولی و نسباتا خوبی دارم ، ی روز سیاوش یه استوری گذاش از نیم تنه بالاش و بدن جذاب شش تیکه و بدون مو وقتی توی باشگاه بود ، منم خواستم از راه شوخی وارد شم گفتم دیگه از مرحله دختر کشی وارد مرحله پسر کشی شدی ، اما من ک فقط حسرت میخورم گفت من به تو راضی ام چرا حسرت ؟ دیگه هی شوخی شوخی حرف زدیم ، تا جدی شد ، قرارمون رو گذاشتیم برای اواخر خرداد که برای امتحانای دانشگاه فرجه دادن و بقیه رفتن شهرشون ولی ما نرفتیم.
خلاصه اون روز رفتم حمام و حسابی به خودم رسیدم کلی استرس داشتم رفتم طبقه سوم در زدم در رو باز کرد و رفتم تو اولش هیچ حرفی نزدم فقط تو چشای هم نگاه کردی تا کم کم بهم نزدیک شدیم و لبمون رفت روی لب هم ، دستش پشت سرم بود و سرشو اینور اونور میکرد و منم لب بالاییشو میخوردم داغ بود ، حس خوبی داشت ، لبشو جدا کرد و سرمو ب سمت پایین برد منم دسمو گذاشتم و از روی شلوارش کیرشو ک سیخ شده بود میمالیدم ، سایزش خوب بود حدودا 15 سانت دقیق نمیدونم ، شرتشو کشیدم پایین و سر کیرشو گذاشتم بین لبام ، اول سر کیرشوو حسابییی عمیقققق مک زدم ک چشاشو بست و سرمو به جلو هل میداد ، من اول با نوک زبونم کل کیرشو از بالا تا پایین رفتم تا اومدم بالا صدای اه و ایناش درومد و دستشو کامل کرد توی موهام و منم کیرشو گذاشتم بین لبام و سرمو عقب جلو میکردم و اونم با دستش سرمو تا ته فشار میداد وقتی به تهش میرسید نزدیک بدد ک اوق بزنم اما خودمم حسابی حشری شده بودم و تند تند سرمو عقب جلو میکردم حدود یک و نیم دیقه شد ک یهو وایساد و سرمو محکم یجا نگه داشت ، احساس کردم ی چیز گرمی وارد دهنم شد و چند بار پشت سر هم پاشید توی دهنم…
بعد اینکه ابش اومد یکم دیگه براش خوردم تا دوباره سیخ شد ، کرم رو برداشت و ب کیر خودش و به کون من زد با انگشتش سوراخ کونمو چرب میکرد و انگشتشو تا ته رد میکرد ، بعد من رو برد کنار تخت جوری ک نیم تنم روی تخت بود و بدنم زمین بود ، و خم شده بودم ی متکا برداشت و نزدیک دهنم کرد همینطور ک کیرش روی کونم بود و داشتم میمردم دوست داشتم زود اون کیره داغشووووو تا ته رد کنه ، بهم گف اماده ای ؟ گفتم از هر لحظه ای بیشتر تا تههه رد کن ، اول سر کیرشو گذاشت بعد یهو کیرشووووو تا ته رد کرد توی کونم تا خواستم جیغ بزنم متکا رو گذاشت جلوی دهنم و نتونستم کاری کنم ، درد عجیبی بود هم درد داشت هم لذت ، متکا رو برداشت کم کم داشت سرعتشو بیشتر میکرد منم حریص تر شددممم گفتم جون تندد تندرررر تا ته ته بکن ، وحشی شده بود و با سرعت تمام عقب جلو میرف و صدای برخورد تخم هاش با بدنم میومد ، منم صدای آه آه آه آه آه آی آی ای ای رفته بود بالا و میگفتتتتت جوووووون ازین ب بعد همیشه خودم میکنمت ، یهو احساس سوزش کردم توی کونم آبش اومد و همشو ریخت توی کونم ، بعد بی حال نشست روی تخت بعد جدا شدیم و تا الان هم رو ندیدیم اون مشهدیه و من تهرانی ، دلم برای اینکه باز باهاش باشم تنگ شده،
امیدوارم خوشتون اومده باشه
نوشته: امیر گوت ورن
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید