این داستان تقدیم به شما

وقتي موهاي رنگ كرده شو با دستام لمس ميكردم حس خيلي خوبي بهم دست ميداد. ولي وقتي كه با يك تاپ صورتي جيغ و تنگ روي پاهام بخوابه و موهاش رو لمس كنم تلفيقي از عشق و شهوت كل وجودمو ميگيره.

وقتي به لباي بي نهايت قرمزش نگاه كردم و با لمس صورتش نفس داغش به انگشتام خورد كل وجودم يه گلوله آتيش شد. آروم سرمو بردم پايين و لبامو گذاشتم روي گونه ش. چشماشو به طرفم گرفت و با لبخندي كوچيك احساس رضايت كرد. همزمان كه لبامو روي لبش گذاشتم دستام با سينه ي سفتش شروع به بازي كرد. وقتي زبونش رو با لبام مكيدم تو دهنم سيخ شدن نوك سينه شو زير انگشتام حس كردم. تحملم تاب شد و دستمو بردم زير تاپش. سوتين نبسته بود و لذت لمس سينه ش دو برابر شد برام.
 
نوك زبونمو توي گوشش ميچرخوندم و تكوناي بدنش بيشتر مي شد. جريان خون توي كيرم به حدي زياد شده بود كه از ميخواست شرتمو پاره كنه. شهوتم به حدي زياد شد كه حلقه تاپشو به سرعت انداختم رو بازوش. با جفت دستام سينه شو گرفتم و لبامو گذاشتم رو نوكش. با فشار زياد مي مكيدم بالا و با هر مكيدني بدن سكسيش تاب شديدي ميخورد. آه و ناله ش به موزيك ملايمي شبيه بود كه لذت اين فيلم رو چند برابر كرده بود. با دستاش سرمو به سمت پايين مي كشيد، ولي دوس داشتم اوج تمنا و خواهش واسه لمس كوسش رو تو چشماي عسليش ببينم. شروع كردم به ليسيدن سينه هاش و با دست ديگه م از روي شلوارك خوشگلش كوسش رو
فشار دادن. سعي ميكردم ليسيدن و فشار دادن همزمان بشه كه بهترين و شهوتي ترين عكس العمل رو ازش ببينم. خمار شدن چشماش و تند تر شدن نفساش از شهوت بيش از حدش ميگفت.
آروم سرمو بردم سمت پاهاي خوش تراشش. شلواركش رو به سرعت كشيدم پايين. شرت سفيد خيسي كه به لباي كوسش چسبيده بود كيرم رو به مرز انفجار رسوند. با زبون رونشو ميخوردم و از تكون خوردن بدنش لذت ميبردم. با دستاش سرمو كشيد لاي پاهاش و شرتش رو خودش كشيد پايين. با برخورد زبونم به لباي كوچيك كوسش نبضش رو مثل خوني كه به قلب برسه حس كردم…
 
با انگشتم لب كوسش رو گرفتم و زبونمو از لب تا چوچوله ش ميچرخوندم. تيزي ناخوناشو موقع چنگ گرفتن از موهام حس ميكردم. شوري آب كوسش روي زبونم، كيرم رو بي تاب تر ميكرد. انگشت وسطمو آروم وارد كوس سفيد و كوچيكش كردم و با لبام چوچوله شو گرفتم. جيغي كه زد گيتار الكتريكي وسط آهنگ زيباي صداش بود. انگشت دومي كه وارد كوسش شد، مقاومت قلعه ي غرور در محاصره ش رو شكست. با صداي ضعيف تمناي ارضا شدن ميكرد. دو انگشتم با لمس نقطه جي آب بيشتري رو مهمون صورتم كرد. چوچوله ي پف كرده ش زير لبام به ارامي بزرگتر ميشد و شهوت بيشتري رو منتقل ميكرد. سرم رو به زور بلند كرد و با صدايي لرزان از شهوت طلب كيرمو ميكرد. وقتش بود كه كيرم رو كه به مرز انفجار رسيده بود اروم كنم.

 
خيسي كوسش باعث شد كيرم راحت وارد كوسش بشه. واسه يه لحظه نفسش قطع شد و با دستاش پتوي خيس از آب كوسش رو چنگ زد. كيرمو تو كوسش نگه داشتم و آروم خوابيدم روي بدن داغش. با خوردن لباش اروم تلمبه زدن توي كوسش رو شروع كردم. تنگي و داغي بيش از حد كوسش ميلم رو واسه زود ارضا شدن بيشتر ميكرد. اما اين لحظه هاي آسموني رو نبايد زود تموم كرد. انگشتاش روي چوچوله ش شروع به چرخيدن كردن. آب كوسش تا سوراخ كونش جاري شده بود و انگشتمو به ارومي وارد كون تنگش كردم. ي جيغ كوچيك از تنگي كونش حرف ميزد. زود لبامو روي لباش گذاشتم و همزمان كيرمو توي كوسش فشار دادم. سينه هاي نرمش شبيه دو سنگ مرمر سخت و زيبا شده بود كه روي بدن آدم برفي قرار داده بودن. حركت دستاش روي چوچوله ش شدت گرفت و نشون از نزديك شدن به ارگاسم رويايي مي داد. تلمبه زدن تو كوس داغش رو شديد تر كردم و آه و ناله هاي او شديد تر ميشد.
 
 
با صدا زدن اسمم و گفتن پشت سر هم ” داره مياد” منم تلمبه هاي آخر رو محكم تر زدم و با جيغ بلندش كير منم نفس راحتي كشيد و آبم رو توي كوس داغش خالي كردم.
لبخند روي لباش از رضايت خاطر ميگفت.
بغل هم خوابيديم…
نوشته: تلمبه زن

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *