این داستان تقدیم به شما
من حسنم از شيراز
خلاصه ميگم يه روز تو تلگرام تو يه گروه بودم ی خانومی اومد پي وي سلام عليك كرد و در مورد پيامهايي كه تو گروه ميفرستادم سوْال كرد در اخر هم گفت ماساژر هستش اگه خاستم بش بگم أونم خونه داشت منم يكم دلم ميخاست چون كليپا رو ديده بودم ماساژ و خلاصه بعد چند تا پي ام با هم قرار گزاشتيم منم كاملا همه موهام و زدم چاق نيستم هيكلم بقول معروف تو دسته رفتم خونش يكم هم ميترسيدم واقعيت ولي عكس پروفايلش و همه چيش دقيق بود خطري نميزد موهای کوتاه مشکی هیکل تپل و ناز سینه های خیلی گنده و چشماش عین ژاپنیا بود گفت که اصلیتش مشهدیه رفتم و احوالپرسي كرد و گفت اگه ميخاي دوس بگير خلاصه منم دوش گرفتم و لخت شدم خيلي با شخصيت بود گفت اگه راحتي شرتت رو در بيار حوله رو بنداز روت خودشم فقط یه لباس خواب تنش بود
منم مخالفتي نكردم خلاصه روغن رو زد همه جام و خيلي اروم داشت ماساژ ميداد منم لذت ميبردم خودش هم خيلي احتياط ميكرد خيلي خوب بود كه پرسيد كدوم قسمت بدنم كوفتس منم هم اينكه فوتبال ميرفتم و اينا گفتم قسمت پايين خلاصه داشت پاهام و خيلي ريلكس ماساژ ميداد كه رسيد به أطراف كون و خايه هام وقتي ديد من چيزي نميگم همينطوري جرّأت بيشتر شد كيرم و گرفت ميماليد از اونورن با انگشتش سوراخ كونم و ميماليد من كه رو اسمونا بودم بعد انگشتش و تا ته ميكرد تو كونم و كيرم و ميماليد هي هم ميگفت تو چه بدني داريا و سفيدي و از اين حرفا خلاصه انقدر اين كارو كرد تا ابم اومد اونايي كه كسي اينكارو واسشون كرده ميدونن چه حالي ميده كه طرف همزمان كيرت و بماله انگشتشم تو كونت باشه …
خلاصه اين اولين قرارمون بود كه جلسه بعدش اگه خاستيد براتون مينويسم كه منو با دیلدو كرد البته خودم خاستم.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید