این داستان تقدیم به شما
سلام اسمم نوید هست اگر تعریف نباشه هم خوش قیافه و خوش هیکل هستم هم قدم متناسبه . حاشیه نمیرم . ماجرا از وقتی شروع شد که داماد شدم با یکی از دو دختر یه خانواده ازدواج کردم . از خانواده همسرم بگم که کلا یه مادر و دو دختر تو خونه بودند و با بقیه فک فامیلشون که کاری به اونها ندارم مهم اتفاقاتی بود که تو همین خانواده روی داد . خب من داماد اول بودم و همسرم واقعا خیلی زیبا و خوش اندام ولی در عین حال مقید به اصول روابط ولی برعکس خانمم خواهرش که اسمش پریسا هست و دوسالی از خانمم کوچیکتره خیلی پر جنب و جوش و شیطونه بقولی ، همیشه با من شوخی میکنه گاهی هم شوخیهای بدنی باهاش داشتم …
خب وقتی ازواج کردم 27 سالم بود خانمم 26 سالش بود پریسا 24 رو داشت پریسا هم واقعا خوشگل و خوش اندام هست مخصوصا کون خیلی خیلی نازی داره اینقدر کونشو دوست دارم که هروقت به هوای شوخی کردن میتونستم دستی به کونش میکشیدم اونم به روم نمیاورد مادر زنم که امسش منیر هست یه زن 46-47 ساله هست و وقتی پریسارو بدنیا میاره متاسفانه شوهرش در اثر تصادف از دنیا میره و دیگه خودش بچه هارو بزرگ میکنه . ما خودمون خونه مستقل داشتیم و دوتا کوچه با خونه مادر زن فاصله داره بعد از اینکه من ازدواج کردم دوسال بعدشم پریسا با یه پسره که دوستش بود ازدواج کرد از اینکه دیگه نمیتونستم با پریسا شوخیهای بدنی داشته باشم کمی دلخور بودم چون خیلی بهم حال میداد تو دلم گفتم علی (شوهر پریسا)کوفتت بشه اون کون که من در حصرتش موندم خلاصه از ماجرای ازدواج پریسا هم یک سالی میگذشت
علی هم سن خانمم بود وقتی پریسا دیگه بقولی زن شده بود طرز لباس پوشیندشو هم تغیر داده بود بازتر لباس میپوشیدو حتی گاهی شده بود با دامن کوتاه و پای بی جوراب تو خونه مهمونی داده بود برای اولین بار تونسته بودم رونهای خیلیخوشگلشو ببینم علی خیلی راحت بود اصلا انگار نه انگار که زنش چطوری داره جلوی من میگرده منیر هم چیزی بهش نمیگفت خود منیر هم راحت بود فقط زن من خیلی مقید بود جلوی علی روسری لباس مناسب تنش میکرد ولی پریسا دیگه تا میتونست لباسهای راحتی تنش میکرد منم تا میتونستم همه جای پریسا رو نگاه میکردم . دیگه کم کم روی علی به روم بازتر میشد و بقولی رابطمون گرمتر میشد و حرفهامون راحتتر میشد علی شغلش جوری بود که گاهی میرفت چین و تجارت داشت خانم منم شاغل بود پرستار بیمارستان بود منم مغازه داشتم برای همین وقت ازادا زیاد داشتم یه دفعه که علی رفته بود چین پریسا بهم زنگ زد که میتونی بیائی کارت دارم گفتم چه کار داری گفت تو بیا بهت میگم منم رفتم خونه پریسا…
وقتی درو برام باز کرد دیدم با یه شلوارک و یه تیشرت تنش اومده در و برام باز کرده یه سلامی با لبخند بهم زد و تعارفم کرد داخل منم رفتم تو در و بستم گفتم چکار داشتی پریسا گفت این شیر زیر کابینت خیلی اب میده میشه یهنگاهیش کنی گفتم اچار چیزی ندارم خب گفت حالا ببین چشه باهم رفتیم اشپزخونه در کابیتو بازش کردم تو کابیته خیلی شلوغ بود قابلمه چیزهای دیگه بود پریسا گفت بزار اینارو جابجا کنم یه نگاهی بکنی بعد من نشستم کنار پریسا اومد نزدیکم نشست تقریبا به هم چسبیده بودیم خم شد تو کابیت کونشو جوری قمبل کرد که حسابی گرد برجسته ترش کرده بود هی با ظرفهای تو کابیت ور میرفت منم چشمم فقط به کونش بود دلم داشت آب میشد برای اون کون خوشگلش پریسا که دید یکی دو دقیقه گذشت من کار نکردم هی لفتش میداد کونشو تکون تکون میداد بالا و پائئینش میکرد رونهای پاش سفید و کمی تپلی بود کیرم تو شورتم شق شده بود دلم میخاست همونجا بکنمش پریسا گفت نوید ببین خوبه میتونی روش کار کنی مم سرمو کردم تو کابیت دیگه منو پریسا کامل بهم چسبیده بودیم پریسا خنده ای کرد و گفت وای تو اینجای تنگ دوتایی گیر نکنیم؟ منم خندیدم گفتم خب تو برو بیرون تا من ببینم چیه چی شده؟
پریسا وقتی میخسات بره بیرون خودشو هی بهم مالید رفت بیرون نشست کنارم منم جای پریسارو گرفتم تا ببینم شیر قضیه اش چی وقتی پریسا بیرون بود گفت کجاش اب میده پریسا اینکه چیزیش نیست داشتم دست به شیر میکشیدم که حس کردم تخمهام تو دست پریسا داره مالیده میشه هرطوری بود سریع خودمو کشیدم بیرون وقتی پریسارو دیدم چشماش پراز شهوت شده بود صورتش سرخ شده بود معلوم نیاز شدیدی به سکس داره که جرات کرده بود تخمهای منو دست مالی میکرد گفتم پریسا چکار میکنی ؟پریسا رو زانو اومد جلوتر و قشنگ دیگه رونهامون تو پای هم بود پریسا بدون اینکه چیزی بگه سرمو گرفت تو دستش و شروع کرد لب دادن بهم منم خودمو کشیدم عقب ولی چسبیده بودم به در کابینت و دیگه نمیتونستم عقب برم هم ازش لذت برده بودم هم ترسیده بودم تا ایون زمان سابقه چنین رابطه ای رو باهم نداشتیم و نمیدونستم چرا پریسا داره خودشو بهم میده دیگه پریسا حسابی بهم لب میداد و نشسته بود روی کیرم لبشو برداشت و کمی کمرشو داد جلو سرم توی سینه هاش بود منم دیدم که خودش هم راضیه داره هی خودشو بهم میده کمرشو بغل کردم حسابی سینهه هاش مکیدم و لیسیدم براش اونم اه و اوووههه میکرد هی میگفت جون بخورشون بخورشون مک بزن منم مثل کسی که تا حالا زن ندیده همه سینه هاشو میخوردم یه چند دقیقه ای گذشت پریسا گفت نوید بلندشو بریم تو تخت
منم بلند شدم باهاش رفتیم تو اتاق خوابش تی شرتشو از تنش دراوردم وای که چقدر خوردنی بود شلوارک و شورتشم کشیدم از پاش داشتم از دیدن تن زیبا و خوردنیش دیونه میشدم از کمر بغلش کردم کسشو حسابی بوسیدم لیسیدم و رونهاشو میبوسیدم پریسا هم اه و ناله میکرد هی میگفت جون نوید جون دوسم داری منم دیونه وار میخوردمش شکم و پهلوهاشو رونهاش و بعد بردمش کنار تخت خمش کردم نشستم پشتش وای چی میدیدم همون کونی که سالها بود چشمم دنبالش بود انگار از کون بهتر و زیباتر وجود نداشت گفتم پریسا دارم میمیرم برای کون خوشگلت نمیدونی چند ساله چشم دنبالت پریسا کونشو جلوی چشم تکون میداد گفت مال تو نوید جون مال توه منم سرمو کردم لای کونش حسابی خوردم براش هردومون داغ کرده بودیم بلند شد لخت شدم وقتی کیرمو پریسا دید یه اخخخ جوووووووووووونننننننننیییییییی از ته دلش گفت پریسارو خوابوندم رو تخت پاهاشو گرفتم از هم بازشو کردم کس تپل و خوشگل سفیدش دلمو برده بود کیرمو میکشیدم لای کسش و پریسا ناله میکرد و میگفت وای بکن تو کسم نوید جرم بده اخ کیرتو میخام منم دیگه کیرمو کردم تا عمق کسش چقدر داغ و خیس بود مزه ای که کس پریسا میدا کس خواهرش نمیداد دلم میخاست هر روز میتونستم بکنمش پریسا هم داشت از سر شهوتش چطور یناله میکرد هی میگفت بکن بکن بکن منم دیگه شروع کردم نمیدونم چقدر ولی هردو انگار زودی به اوج رسیده بودیم و باهم ارضا شدیم من کشیدم بیرون ابم ریخت رو کسش افتادم روش پریسا منو محکم به خودش فشار میداد میگفت بازم بکن بازم بکن نوید کسم کیرتو میخاد لبشو صورتشو بوسیدم گفتم باشه بزار نفسم جا بیاد میکنمت عشقم خلاصه اون روز سه بار باهم سکس کردیم دلم میخاست از کون هم بکنمش که پریسا گفت نوید کون ندادم میترسم نمیتونم منم دیگه اصراری نکردم ولی خیلی تو کف کردن کونش بودم وقتی دیگه حسابی خسته شدیم و کنار هم خوابیده بودیم ازش پریسدم چرا حاضر شدی باهم سکس کنیم ؟
گفت منم تو کفت تو بودم نوید اینقدر میخاستمت که موقع سکس با علی هی میگفت دلم میخاد کیر نوید بره تو کسم از شنیدن این حرف پریسا شوکه شده بودم گفتم چی میگی پریسا تو سکست با علی از کیر من حرف میزنی علی چیزی بهت نمیگه ؟گفت اونم کیف میکنه نه بابا چیزی نمیگه مگه تو و ابجی از این فانتزیها ندارین گفتم نه بابا مگه خواهرتو نمیشناسی گفت وایدلم برات خیلی میسوزه عزیزم دیگه نمیزارم بدون فانتزی بمونی خودم برات جبران میکنم بعد گفت نوید دلت میخاد جلوی علی کسمو بکنی؟گفتم دیونه شدی پریسا گفت تو دلت میخاد ؟نمیدونستم چی بگم تاحالا چنین چیزیرو حتی فکرشو نمیکردم . گفتم پریسا میفهمی چی میگی مگه میشه اخه همین یک بارم که باهم سکس کردیم فکرشو نمیکردم پریسا گفت روش فکر کن نوید جون من مشکلی ندارم میتونم رو مخ علی هم کار کنم تا جلوش بهت کس بدم شایدم همون جلوش تونستی کونمم بکنی نظرت چیه ؟کیرم با حرفهای پریس شق شده بود بلند شدم رفتم روش کیرمو کردم تو کسش گفتم من فقط دلم میخاد حسابی بکنمت عزیزم اگر علی میتونه کس دادنتو ببینه منم میکنمت عشقم تو دوست داری جلوی شوهرت بگامت ؟داشتم تو کسش تلمبه میزدم اونم با اه و ناله میگفت اره جرم بده جرم بده نوید منو بکن برای بار چهارمم گائیدمش ولی دیگه ابی نداشتم که ارضا بشم در عوض پریسا سه بار دیگه ارضا شد…
سکسمون تموم شد بلند شدیم یکمی دیگهبهم موندیم من ازش خداحافظی کردم پریسا گفت من با علی حرف میزنم توهم اماده باش نترس من جورش میکنم بوسیدمش گفتم باشه . از سکس اولمون که رابطه منو پریسا شروع شد اون چند روز که حسابی بهش حال دادم تا علی برگشت دیگه نشد باهاش سکس کنم نزدیک دوماهی سکس نداشتم با پریسا فقط با زنم سکس داشتم وقتی باهاش سکس میکردم چون به یاد پریسا میکردمش حسابی بهش حال میدادم زنمم تغیر سکسمو حس کرده بود اونم خیلی حال میکرد یه روز پریسا بهم زنگ زد گفت میتونی بیائی خونه ما گفتم باشه ولی برای چی تنهائی گفت نه علی هم هست گفتم پریسا بهش گفتی ؟گفت اره نترس قبول کرده اونم دلش میخاد ببینه خیلی دوست داره زودی بیا . گفتم باشه ولی از علی خجالت میکشیدم با اینکه ازش بزرگتر بودم ولی خب این سکس عادی نبود باید جلوی باجناقم زنشو میکردم وقتی رفتم خونشون علی در رو برام باز کرد و سلام احوالپرسی گرمی کرد و خیلی خندون و خوشحال بود وقتی پریسارو دیدم کپ کردم چون با یه لباس خواب تور و یه شورت لامبادائی بدون سوتین اومده بود پیشم سینه های خوشگلش از تو لباس تور داشت منو میکشد کسشم که فقط یه ذره اش رو شورته پشونده بود میشه گفت لخت لخت بود پریسا جلوی علی منو بغلم کرد حسابی بهم لب داد کیرمو از روی شلورا برام میمالید همه هواسم به علی بود که ببینم حالش چطوره دیدم علی داره راحت منو زنشو نگاه میکرد پریسا دستمو گرفت برد اتاقشون علی هم پشت سرمون اومد
پریسا جلوی پام نشست و گفتوای نوید نمیدونی چقدر هوس کیرتو کردم شلوارمو با شورتم کشید پایین کیرم شق جلوی دهنش بود کرد تو دهنش داشت ساک میزد منم پیرهن و دراوردم دیدم علی هم لخت شده گفتم علی جان تو مشکلی نداری عزیزم علی گفت نه نوید جون دلم میخاد حسابی زنمو برام بکنی بهش حال بدی گفتم چشم داداش کیر علی یه ذرهای از کیر من کوچیکتر بود ولی خوب بود پریسارو بلندش کردم لباس خوابشو درش اوردم افتادم به خوردن سینه هاش پریسا هی میگفت جون بخور بخور رفتم سمت کسش شورتشو زدم کنار کسشو میخوردم پریسا چنان اه و ناله میکرد که انگار بار اولشه داره کسش خورده میشه تنش پراز شهوت بود علی کنارمون نشسته بود داشت لذت بردن زنشو میدید با کیرش بازی میکرد منم داشتم کسشو میخوردم پریسا گفت نوید بکن تو کسم جرم بده جلوی علی جرم بده نوید یالا منم پاهاشو انداختم رو شونه هام کیرمو گرفتم گذاشتم لای کسش پریسا اهی کشید و گفت جووووووووووونننننننننن بکن بکن بکن منو…
علی هم داشت کیرمو میدید که میره تو کس زنش تا ته دادم توکسش شروع کردم تلمبه زدن وای بهترین لذتی بود که تجربه میکردم علی داشت نگاه میکرد چطوری کس زنش داره گائیده میشه کیرشو میمالید منم دیگه اصلا حالیم نبود هی محکم تلمبه میزدم پریسا زیرم ناله میزد نزدیک بیست دقیقه روی پریسا بودم عرق کرده بودم پریسا دوبار ارضا شده بود خوابیدم زیر پریسا اومد رو کیرم خودش بهم کس میداد منم سینه هاشو میخوردم نمیدونم ولی انگار علی هم ابش اومده بود منکه از شدت هیجان کردن پریسا جلوی علی ابم انگار قطع شده بود فقط لذت میبردم از کس دادن پریسا دیگه پریسا دوبار دیگه به ارضا رسیده بود افتاده بود روی من کیرم تو کسش بود هی اه میکشید کسش اینقدر اب داده بود همه شکم بین پاهای منو خودشو خیس کرده بود یکمی خوابید روی من بعد خودشو ولو کرد بین منو علی کیرمو تو دستش گرفته بود میمالید کیر علی رو هم براش میمالید به علی گفت خوشت اومد علی لذت بردی کسمو گائید؟علی گفت اره عشقم کاش هر روز بیاد تورو برام بکنه گفت هر روز میاد میاد میکنه نترس دیگه شاید بهت کس ندما علی هم خندید گفت خب به عشقت کس بده پریسا گفت بلند شو بکن تو کسم علی علی هم بلند شد کیرشو کرد تو کس پریسا داشتزنشو جلوم میکرد خیلی باحال بود دیدن سکسشون اون روز هم منو علی حسابی به پریسا حال دادیم.
موقع رفتن علی خیلی خیلی ازم تشکر کرد گفت هرموقع دوست داشته باشم میتونم با پریسا سکس داشته باشم دیگه برنامه ام اف ام ما با پریسا و علی جور شده بود بعد از دوماه که خوب پریسا میگائیدیم دیگه وقتی بود از کون هم بکنمش برای اولین بار جلوی علی کون خوشگل و تنگ پریسا جونمو براش گائیدم البته قبلش حسابی انگشتش میکردم تا کم کم عادت کنه ولی وقتی کیرمو کردم تو کونش کلی جیغ و گریه و فحشمون میداد ولی بعدش دیگه حسابی حال کرد با کون دادن و بعضی وقتها هم دیگه داشت عادت میکرد دوتائی بگائیمش .
از برنامه سکس سه نفرمون خیلی نگذشته بود که یه روز منیر بهم زنگ زد گفت بی کارت دارم رفتم خونه اش اومد در را برام باز کرد تو چهره اش یه ناراحتی دیده میشد با اینکه سعی میکرد لبخند داشته باشه سلام کردم اونم با محبت جواب داد رفتم داخل دیدم داره یه پاشو میلنگه و راه میره گفتم مامان جون خدا بد نده چی شده پات گفت هیچی نوید جون چند روزیه درد میکنه گفتم خب زودتر میگفتی میبردیمت دکتر گفت نه عزیزم خوب میشه نگران نباش گفتم اینطوری که نمیشه بیا بریم خونه ما تا ازت مراقبت کنیم گفت نه عزیزم منیر هم زنه قد بلند و خوش هیکلیه با اینکه تقریبا سنی ازش گذشته بود ولی هنوز رو فرم و خواستنی بود کمکش کردم زیر بلغلشو گرفتم بردمش روی مبل نشوندمش گفت نوید جون برو یه چیزی برای خودت بریز بخور گفتم مرسی مامان جون شما برام مهمید اگر میدونستم خیلی زودتر میومدم گفت نه زیزم چیزی نیست نترس پیریه دیگه گفتم این چه حرفیه مامان جون شما خیلی هم جونید و زیبا و خوشگل اونم خندید و گفت از دست تو نوید گفتم چکار کنم براتون تا دردتون کمتر بشه زودتر خوب بشه ؟
منیر هم یکمی من و من کرد گفت نوید جون توکه دیگه غریبه نیستی مثل پسر خودم هستی راستش نمیدونم چطوری بگم گفتم بگو مامان منیر منیر گفت باور کن خجالت میکشم نوید جون گفتم نه عزیزم برای چی خجالت میکشی منیر گفت تورو خدا بین خودمون بمونه نوید گفتم چشم حتما ولی بگو چی بینمون بمونه ؟گفت نوید میتونی پامو با روغن زیتون برام ماساژ بدی تورو خدا ازم دلگیر نشی عزیزم منکه جز تو کسی ندارم عزیزم گفتم این چه حرفیه منیر جون منیر گفت عزیزم روغن زیتون رو کابینته بیار بلکه دست تو شفا باشه این در پای منم زودی خوب بشه . منیر یه دامن پاش بود یه پیرهن هم تنش بود گفتم منیر جون اینجا که رو مبل نمیشه روی زمین هم تو سختت میشهتنت درد میگیره بلندشو ببرمت رو تخت اونجا رحت باشی منیرهم گفت باشه عزیزم هرچی تو بگی کمکش کردم بردمش روی تخت رفتم روغنو بیارم که دیدم منیر دمر خوابیده دامنش تا زانوشو رفته بالا ساق پای خوشگلش افتاده بیرون گفتم منیر جان کجای پاته عزیزم منیر هم دستشو اورد روی پشت رونهاش گذاشت اینجا عزیزم گفتم خب ولی باید دامنتو بدی بالاتر منیر گفت خودت بده بالا دیگه چرا میپرسی عزیزم ؟گفتم خب باید بگم که ناراحت نشی ازم دست به دامنت میزنم منیر خندید و گفت نوید میخاهی دست به پام بزنی بعد میگی ناراحت نشم دست به دامنم میزنی کارتو بکن پسر.
تو کونم عروسی بود انگار داشتم دامن منیر میزدم بالا و پاهای خوشگلشبیشتر و بیشتر جلوم لخت میشد دامنشو تا روی کونش دادم بالا و همه رونهای خوشگلش لخت جلوم بود کیرم کم کم داشت بلند میشد چون اینقدر با علی و پریسا سکس کرده بودم دیگه اونقدر حشری نبودم ولی بازم منیر خواستنی بود کیرمو بلند کرده بود روغنو ریختم روی پاش دستمو رونی کردم شروع کردم براش ماساژ دادن دو دستی پشت رونشو پشتزانشو روی ساق پاهاشو میمالیدم هردو پاشو براش خیس روغن زیتون کرده بودم چه حالی میداد مالیدن رونهاش منیر هم کامل ولو شده بود رو تخت و شاید اروم اه میکشید وقتی تا بیخ رونش میرفتم جلو خیلی با احتیاط انشگتمو میمالیدم زیر کونش منیر دیگه هیچی نمیگفت فقط صدای نفسهای ارومش میومد چندباری دستمو به کونش مالیدم ببینم چه عکس العملی داره دیگه جرات کردم دستمو کمی بردم زیر شورتش که زیر دامنش بود ولی بازم چیزی نگفت بین رونهاشو میمالیدم ازش میپرسیدم خوبه منیر جون اونم میگفت اره عزیزم خیلی خوبه تنم داره گرم میشه دستت درد نکنه گفتم بسه یا بازم ماساژت بدم منیر گفت نوید جون میدونم خسته ات کردم ولی اگر میتونی ماساژم بده عزیزم بدنم خیلی درد میکنه کمرمم اگر میتونی ماساژ بده گفتم خب باید دامنتو درش بیارم اجازه میدی درش بیارم دیدم خودش کونشو کمی داد بالا دامنو از زیرش کشید پایین گفت بقیشو در بیار عزیزم راحت باش نوید جون
منم دامن منیرو از پاش کشیدم بیرون فقط شورت قرمزش روی کون تپلش مونده بود کونش داشت دیونم میکرد دیگه کیرم بد جور راست کرده بود دوبار همه پاهاشو روغن مالی کردم اینبار دیگه دستمو تا نصف روی کونش میبردم کونشو براش اروم چنگ میزدم میگفتم خوبه ؟اونم میگفت ارهه خوبه بمال همه جامو بمال نوید دستت داره دردامو اروم میکنه از مچ پاش تا همه جای کونشو براش ماساژ میدادم گفتم منیر شورتت داره روغنی میشه گفت خب درش بیار منم دیگه هیچی نگفتم دوطرف شورتشو گرفتم درش اوردم وای کونش که لخت بود عریانتر شد قشنگ چاک کون خوشگلش جلوی چشم بود از بین رونهاشم کسش پیدا بود گفتم منیر اذیت نیستی گفت نه نوید جون تو راحت باش منو تو بهم محرمیم عزیزم بمال عزیزم منم دستام که روغنی بود روی کونش کشیدم گفتم منیر کونت خیلی خوشگله عزیزم منیر گفت وای راست میگی ؟گفتم اره عزیزم کون به این زیبائی ندیده بودم منیر گفت مگه کون دخترمو ندیدی مال اون که خوشگله خودم دیدمش گفتم اره خب مال اونم خیلی خوشگله ولی مال تو یه چیزدیگه ای هست منیر پاهاشو کمی از هم باز کرد گفت نوید بین رونهامو بمال گفتم چشم دستمو بردم لای رونهاش دستم و میکشیدم به کسش میگفتم خوبه ؟دوست داری اونم ناله میکرد نفس نفس میزد منم دستمو میکشیدم روی پاهاش حسابی دیونه اش کرده بودم
کسشو براش میمالیدم انگشتمو میکشیدم وسط کسش دیگه منیر کامل پاهاشو باز کرده بود کونشو قمبل داده بود بالا کسش هم کمی باز کرده بود میگفت نوید جون بمال کسمو بمال عزیزم کسمو بمال وای جون قربون دستت وای خدای من اخ کسم وای کسم گفتم منیر میخاهی ؟گفت اره لامصب زودباش منو بگا سریع لخت شدم منیر از زیر کسشو میمالید داشتم هلاک میشدم که بکنمش هنوز کیرمو ندیده بود وقتی لخت شدم خوابید روش وقتی کیرمو روی کونش حس کرد گفت وای چقدر بزرگه نوید چقدر کلفته بیچاره دخترم چطوری بهت کس میده گفتم الان میفهمی چطوری کس میده کیرمو با کسش میزون کردم تا سر کیرم رفت لای کسش گفت نوید یواش تورو خدا چندساله کس ندادم گفتم دیگه کس میدی به خودم عزیزم گفت باشه میدم ولی الان یواش بکن توش دردم میگیره گفتم باشه عزیزم کیرم چرب شده بود با یه فشار کوچیک تا ته کسش رفت تو منیر گفت وای جوووووووووووووووووونننننننننننن قربون کیرت بشم عزیزم گفتم درد داشت گفت نه عشقم گفتم اخه چرب بود کس توهم که حسابی خیس کرده بود منیر گفت لامصب کسمو دیونه کردی بامالیدنت هی میخاستم کیر میخام
منم دیگه شروع کردم گائیدن کس مادر زن چه کسی هم داشت حسابی تنگ بود با این سنش خوب کسشو براش گائیدم پشت سرهم تند تند ارضا میشد جیغ و اه و ناله میکرد دلم میخاست اون کون نازشو هم بکنم دیگه هیچی بهش نگفتم که میخام کونت بزارم دیدم موقعیت مناسبه کونش حسابی چربه برای همین کیرمو کشیدم بیرون منیر داشت ناله میکرد کونشو تکون تکون میداد کیرمو بردم لای کونش چندباری بین درز کونش کشیدم منیر میگفت جون جون اخ جون فدای کیرت بشم کونشو تکون میداد گفتم کونتو تکون نده فکر میخام بکنم تو کسش ولی کیرم که حسابی لیز و چرب شدهبود رو گذاشتم دم سوراخ کونشو یه فشار دادم تا بیخ کردمش تو کونش که جیغ منیر رفت هوا خوابیدم روش منیر زیرم تقلا میکرد و جیغ میزد و مشت میکوبید رو تشک و گریه اش گرفته بود از درد سوراخ کونش دستاشو گرفتم پشت گردنشو هی بوسیدم قربون صدقه اش میرفتم ولی اون بیچاره زیرم درد میکشید و میگفت نوید تورو خدا درش بیار دارم میمیرمتورو خدا التماست میکنم ولی میدونستم کمی بگذره دردش براش عادی میشه گفتم صبر کن منیر جون
چند دقیقه گذشت تا کمی ارومتر شد هی گریه میکرد میگفت نوید دارم میمیرم بخدا کونم جر خورد درش بیار خواهش میکنم گفتم دردش ارومتر میشه صبر کن سوراخ کونش خیلی تنگ بود ولی چون چرب بود کیرم یه ضرب تا رفته بود دردش شدید بود چند دقیقه دیگه گذشت دیگه اروم شده بود کیرمو تو کونش عقب جلو کردم که صدای منیر بلند شد گفت اخخخخخخخخخخخ کونم دارم میمیرم دیگه بهش توجه نکردم حسابی تو کونش تلمبه میزدم همه کیرمو میکشیدم بیرون و فرو میکردم تا ته توی کونش نزدیک نیم ساعتی اروم و تند کونشو کردم که منیر دیگه اخ جون اخ جون میگفت حسابی بهش مزده داده بود گائیدن کونش که دیگه ابم داشت میومد کشیدم بیرون پاچیدم روی لپ کونش کنارش دراز کشیدم منیر هم ولو شده بود ناله میکرد یکمی که گذشت دیدم منیر داره بهم لب میده ازم تشکر کرد گفتم منیر جون منو ببخش ولی کونتو نمیکردم میمیردم بخدا گفت خوب کردی عزیزم بغلش کردم گفتم خیلی اذیتت کردم؟گفت نه خیلی هم حال دادی دستت درد نکنه دلم میخاد بازم همینطوری بکنی منو گفتم باشه عشقم میکنمت خوشگلم . خلاصه هم پریسا رو میکردم هم زنمو هم مادرزنمو خیلی خیلی حال میداد سکسهامون .
نوشته: نوید ابن گورابیه
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید