این داستان تقدیم به شما
سلام ، اسمس سیناست و این داستان شروعش بر میگرده ب ۱ سال پیش…
***
من تقریبا ی ۵ سالی بود ک کلاس زبان میرفتم و همین چند ماه پیش تموم کردم ، من ۲۰ سالمه ، هیکلم بد نیست ، کیرم ۱۷ سانته و قدم ۱۷۵ …
خوب داستان از اون جایی شرو شد ک کتاب اخر معلمون عوض شد و ی زن و جوون و سکسی شد معلممون ، از همون اول فهمیدم با من مشکل داره و اون ترم منو با ۷۵ قبول کرد ک اعتراض کردمو نمرم شد ۸۰ ، ترم بعدشم هم همین طور ، الکی بهم سخت میگرفت ، میگفت زبانم خوب نیستو اینا ، و باز هم اون ترم ۷۵ داد و بازم اعتراض کردمو بازم بالا تر گرفتم ، اصن معلوم بود با من مشکل داره ، اما خوب از حقم نگذریم ، چند بار باش جق زده بودم چون خیلی سکسی لباس میپوشید و همین طور ، من ک عاشق فوت فتیشم هم عاشق پاهاش شده بودم ، اینو خودشم فهمیده بود چون همش نگام ب پاهاش بود.
گذشت و این جنده ک اسمش لیلا بود منو اضیت میکرد و بهم مشق میاد ، تا این ک ترم یکی مونده ب اخر گفت درست ضعیفه و ی روز بیا خونه ما تا باهات کار کنم ، منم چمیدونشتم چ گهی میخواد بخوره رفتم ، رسیدم زنگ زدم خودش اومد درو باز کرد ، ی تاپ پوشیده بودو ی شلوارک ، بچه نداشت ، شوهرشم ماموریت رفته بود همدان ، اصلا رفتارش ب اونایی ک میخوان با طرف درش کار کنن نمیخورد ، خلاصه رفتم تو چایی اورد اومد نشست ، رو ب روم ، پاهاشم انداخت رو میز ، پاهاش خیلی سفیدو ناز بود ، گفت پاهامو ماساژ بده ، گفتم ببخشید ، گفت خیلی رک میگم تو بردهی منی چون اگه این کارو نکنی میندازمت و کاری میکنم تو همین ترم بمونی ، منم شرو کردم ماساژ دادن چون واقعا خسته شده بودم و میخواستم سریع تموم شد ، از طرفی هم اولین ارتباطم با یکی بود ، بعد ی مدت گفت بخورشون ، منم ک از خدا خواسته ، شرو کردم خوردن ، بین انگشتاشو لیس میزدم ، رو پاشو لیس میزدم ، انگشتاشو میکردم تو دهنم ، دیدم پاشدم تاپشو در اورد سوتینشم در اورد شرو کرد مالیدم سینه هاش ، بعد شلوارکشو در وارد گفت کسمو بخور منم زبون میکردم تو کسش …
از پایین تا بالاش رو لیس میزدم ، یا چوچولش بازی میکردم بعد گفت کونمو بخور دیگه مونده بودم اخه وافعا بدم میومد بش گفتم ن ، یکی زد تو گوشم گفت بخور ، منم خوردم بد نبود همچین معلوم بود قبلش خودشو تر تمیز کرده بوده ، خلاصه گفت شلوارتو درار ، شلوارمو در واردم و ی دلیدو اورد و کرد تو کونم ، البته قبلش یکم بازش کرد ولی بازم خیلی درد داشت ، هم دیلدو رو عقب جلو میکرد ، هم کوسشو میمالید وقتی ارضا شد گفت گمشو برو ، منم پوشیدم رفتم ،
اون ترم بم ۸۷ داد ، ترم بعد هم همین کارو کرد و ی کمربند داشت ک باهاش منو میزد ، اون ترم هم قبول شدمو گفتم میخوام این رابطه ادامه پیدا کنه
گفت باشه برده ی من ، منم ک نقشه داشتم واسش قبول کردم و رفتم خونشون ، دیدم از این دست بندا هم خریده گفتم جوووون چ شود ، خلاصه مثه همیشه با پاهاش شرو کردم ، و بعدش گفت داگ استایل شو دستو پاتو ببندم ک وقتی دیلدو رو کردم تکون نخوری گفتم واقعا فک کردی من بردتم؟ گفت خفه شو و اومد با کمر بند بزنه ک گرفتم کمربندو از دسش و پشت سر هم میزدمش ، دلم پر بود داگ استایل کردمشو دستو پاشو دهنشو بستم بردمش حموم دیلدو رو اوردم و یکم کرم زدم در کونش و کردم تو ک جیغ کشید گفتم ها جنده درد داره ، اره ، درد داره…
بعد کیرمو در اوردم دهنشو باز کردم گفتم بخور ، بخور جنده ، دیدم نمیخوره موهاشو کشیدمو با کمر بند زدم رو کمرش ، دیدم داره میخوره اروم شدم ، تا ته کردم تو حلقش و بعد خایه هاو دادم بخوره ک دیدم رام شده داره میخوره ، بعد دویاره بشتم دهنشو و رفتم ی راست کردم تو کسش ، پست سر هم تلمبه میزدم تاخیری هم زده بودم بدون کاندوم میکردم ، بعد یکم با کمر بند ممه هاشو زدمو جیغ میکشد لذت میبردم از این کار ، بعد یکم دیلدو رو عقب جلو کردم و تا ته کردم تو کونش و در اوردم کیرمو کردم تو کونش ، ی ۱۰ دقیقه تلمبه زدم ک ابم اومد و خالی کردم تو کونش ، بعد ی ۱۰ دقیقه دیگه با دیلدو از کس گاییدمش ، و بعدش با کمر بند سیاهو کبودش کردم ، بعدش دیدم بی جونه بردمش رو تخت ، نوک ممه هاشو گاز گرفتم ، دیدم داره گریه میکنه دست پاشو باز کردمو دهنشم باز کارم ی لب ازش گرفتم گفتم خدافظ جنده ی من ، و لخت ولش کردم رو تخت و رفتم
چند روز بعد گفت ببخشید بابت اون کاری ک باهات کردمو اینا و ب گه خوردن افتاده بود ،چون جوری زده بودمش ک هیچ گهی نتونه بخوره ، بعد از اون هر هفته میکنمش و قبول کرده برده ی من باشه و ب نظرم اون اتفاق لازم بود تا جندم شه…
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید