این داستان تقدیم به شما
باسلام خدمت همه شهوتی ها.
اسمم پوریا هستش و یه خاطره دارم از دوران خدمت من تو خدمت کون زیاد کردم چون اگه خدمت رفته باشید این رو میدونید همه دنبال کون هستن یکی هم که امارش در بره همه میخان اون رو بکنن …
***
تازه رفته بودیم.تو یگان و اشخور بودیم هی پست میزاشتن مارو چنتا جدید بودیم یه علی نامی بود قد تقریبا کوتاه و لاغر ولی خوشگل خیلی شبیه اوشین بود اقا چشم منو گرفت اونم چون مثل من جدیدبود همش با هم بودیم تو اسایشگاه جای خواب کم بود و پتو هم قاچاق بود تو زمستون همه قدیمی ها ده تا ده تا داشتن جدیدا یه دونه هم نداشتن طوری بود بیشتر بچه ها دوتایی میخوابیدن که ممنوع بود ولی مجبور بودیم کسی هم گیر نمیداد علی هم پیش من میخوابید منم عشق کون یه شب پشت به من خوابیده بود منم چسبیده بودم بهش کیرم راست شده بود زیر پتو بودیم یه جای دنج و تاریک هی میمالیدم بهش دیدم خبری نیست چیزی نمیگه دست انداختم کمربندش رو باز کردم حسابی حشری بودم باید میکردمش بازم کاری نکرد
شلوارش رو دادم پایین دیدم همکاری هم میکنه شلوار خودم رو هم دادم پایین کیر هفده سانتی کلفتم رو هم دراوردم تف مشتی زدم شرت علی رو هم کشیدم پایین گذاشتم رو سوراخ و فشار دادم هی تف زدم هی فشار دادم رفت تا نصفه تو دیدم نه اقا کونیه و دردش نیومد من دادم تا اخر تو و تلمبه زدم هی زدم زدم احساس میکردم خیلی داره حال میکنه ابم بعد چند دقیقه تو کونش خالی شد و گفت برام جق بزن منم خالی شم گفتم باشه یه تف زدم و کیرش رو گرفتم کیر که نه دسته خر شاید باورتون نشه وبگید کس شعره ولی راحت سی سانت با کلفتی وحشتناک ترسیدم اولش علی گفت چیه ترسیدی گفتم کسکش این چیه اگه این کیره برای من دودوله خلاصه جق رو زدم و ابش اومد
فردا رفتم سراغش بعد پست گفتم بیا بریم یه جا بهم نشون بده رفتیم تو دستشویی خلوت بود کیرش رو دراورد من مالیدم بلند شد واقعا اژدهایی بود برای خودش ولی اصلا به قیافه و هیکلش نمیخورد من تا امروز همچین هیولایی ندیدم تو داستانا زیاد میگن ولی از یک میلیون یه نفر ایجوریه تو ایران متوسط ایران پونزده سانته ولی این ها خیلی کم هستن خیلی حسودیم شد به کیرش ولی در کل بدرد نمیخوره چون کون که نمیتونی بکنی کس هم همین شونزده هفده رو زنها ادا درمیارن چه برسه به سیو خورده ای از دیدنش سیر نمیشدم چون بچه خوشگل کیر گنده ندیده بودم اونم چه کیری قیافه اوشین کیر مال خر اصلا جور در نمی یومد یه ضربالمثل هستش کون بدی کیرت کلفت میشه ولی این دیگه نوبر بود هنوز هم که هنوزه فکرش رو میکنم دیونه میشم گفتم کسخول زنت شب اول ببینه در میره خندید
دوباره شب پیشش خوابیدم ولی با ترس گفت برگرد بزارم لاپات بهش گفتم لاشی مگه من کونیم گفت باشه دیگه نیا سر وقت من پشتشو کرد خوابید منم حشری و از کونش نمیتونستم بگذرم دوباره چسبیدم بهش عصبانی شد میخواست در بره نزاشتم کیرش رو گرفتم گفتم میخورم برات قبول کرد گفتم پس برگرد دوباره برگشت شلوارش رو با شورتش داد پایین و منم دوباره با مقدمه کیر رو دادم داخلو یه تف زدم براش جق میزدم اب جفتمون اومد و رفتیم شستیم علی هم چون ابش اومد بیخیال ساک شد خوابید کار هر روزمون بود و کم کم قدیمیها چشمشون علی رو گرفته بود و میخواستن مخش رو بزنن از منم کاری ساخته نبود گفتم یه کلک بزنم جریان کیر علی رو پخش کردم ولی نگفتم کونیه ابروش بره همه فکر میکردن کس شعره یا بزرگنایی هستش یه روز کیرش رو تو اسایسگاه قبل از اینکه بقیه رو صدا کنم گرفتم مالیم گنده شد بقیه رو صدا زدم هرکس دید شوکه شد همه از کیرخودشون بدشون میومد با دیدن کیر غول پیکر علی چاقال بعضی باحسرت نگاه میکردن و علی هم داشت حال میکرد که همه دارن حسرت میخورن!
طوری شده بود که کل یگان میومدن کیر علی رو ببینن رو تخت بالا میشست از بالا اویزون میکرد اونهایی که قصد کردنش رو داشتن کردن یادشون رفته بود و همه میگفتن کون داده کیرش کلفت شده…
نوشته: پوریا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید