این داستان تقدیم به شما
سلام من نیکو هستم بیست و شش ساله این داستان مال دو ماه پیشه…
***
من خودم یه دختر نسبتا قد کوتاه با کمری باریک و ممه های هشتلد و پنج و کون پروتز کرده و گنده با کس داغ و تپل.خودم خییلی سکسیم و اهل سکس و اغفال کردن.گاهی اوقات خودمو انگشت میکردم حتی کارای تحریک کننده مثلا از خودم موقع ی انگشت کردن فیلم میگرفتم یا جلوی اینه این کارو میکردم.چند باری هم با دوست پسرام سکس گروهی و فردی هم داشتم اما هیچکدوم راضیم نمیکردن.تا اینکه یه همخونه ی خوب برای خودم دست و پا کردم.یه دختر بود که اسمش بهار بود و از من یکمی بلند تو بود.ممه هایشم هشتاد و پنج بودن و کونش گنده تر از من.خیلی هات بود.
دلم میخواست سکس با زنا رو هم امتحان کنم البته نمیدونستم اون خوشش میاد یا نه.ولی یه روز دیدم که داخل اتاقش تو لپتاب داره لز پورن میبینیه و کسش رو میماله اون موقع یه کارم مطمئن شدم.رفتم یه تیشرت تنگ پوشیدم که نافم ازش میزد بیرون و نوک ممه ام هم کاملا معلوم بود.یه شورت نازک و توری قرمز هم پوشیدم که کسم از داخلش کاملا معلوم بود.یه خورده کسم و مالوندم تا خیس شه.رفتم در اتاقش رو بدون در زدن باز کردم .هل شد.خودمو زدم به خنگی و پرسیدم سشوار کجاست؟میخوام برم حموم.
اونم اب دهنشو قورت داد و جای سشوار رو نشونم داد.سشوار دقیقا روبروی بهار بود و منم خم شدم تا سشوار رو بردارم و کسم دقیقا روبروی صورت بهار قرار گرفت.به لپتاب اشاره کردم و چشمک زدم گفتم جون کلک تو ام اره؟؟؟
اونم با خجالت لبخند زد…
رفتم یه دوش سرسری گرفتم و با حوله پشت میز عصرونه نشستم.اونم کنارم نشست.حوله رو یکم باز کردم تا کسم معلوم شه و از قصد چنگالم رو انداختم پایین و از بهار خواستم تا واسم بگیرتش اونم گفت باشه و رفت پایین تا بگیره که پاهامو از هم فاصله دادم وکسم رو نمایان کردم.وقتی داشت پا میشد چشمش به کسم خورد و اب دهنشو قورت داد.منم انگشتم و اروم رو چوچولم میکشیدم و گفتم هووووم بهار؟
با لرز گفت بله.گفتم چیزی که میبینی رو دوست داری؟؟
با لحن ارباب برده ای گفتم.میخواستم بردم بشه.اونم اب دهنش رو قورت داد و گفت اوم..ار.ارره
با لحن اغوا کننده ای گفتم میخوای امتحانش کنی؟؟
با تردید بهم نگاه کرد.دستم و پست سرش بردم و سرشو به سمت کسم اوردم.گفتم به مامی نشون بده چ کسلیسه خوبی هستی تا قضیه ی پورن رو به مامان بابات نپفتم.اونم با ترس شروع کرد لیس زدنم . اه میکشیدم.لپای کسم رو لیس میزد و میمکید.با زبونش با چوچولم بازی میکرد و بین دندوناش میگرفت.دلشتم از خود بیخود میشدم ک سرشو از کسم جدا کردم و بهش دستور دادم لخت شه.اونم سریع لخت شد.بهش گفتم دراز بکشه اونم دراز کشید.همین که دراز کشید کوسم رو گذاشتم رو صورتش و مالیدمش.بهش میگفتم دارم صورتتو کوسی میکنم..ازش لذت ببر.
بعد کامل رو صورتش نشستم تا کوسمو واسم بخوره.
از شدت لذت داشتم هذیون میگفتم.بهش میگفم چوچولم و بخور اوف
.اه…لیسش بزن.بمکش ..بخورش…کوسه خوشگلمو بخور ارههه..
بعد قمبل کردم تا کونمو بخوره ..سوراخمو لیس میزد.منم دائم ناله میکردم
گفتم دراز بکش اونم خوابید.رفتم و پاهاشو از هم باز کردم و کسم رو گذاشتم رو کسش میمالیدم..میگفتم کستو رو کوسم بمال..بزار حال کنم اوووف بمالش کویه تپلتو تکونه بده..انقدر کوسامونو بهم مالیدیم که به ارگاسم رسیدیم..هنوزم اون باهام همخونس و باهم سکس میکنیم و حتی از خودمون فیلم هم میگیریم…
نوشته : لز ذت
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید