این داستان تقدیم به شما
ماهم یه همسایه داریم اسمش رویاست.یه زن چادری قد بلند که جوونیاش شناگر بوده.بدجور حشریم میکنه.پسراش بزرگ شدن .یکیش زن گرفته اون یکی ام هیچ وقت خونه نیست.شوهرشم سر کاره همش.احاس میکنم اونم بهم پا میده.از نگاهش معلومه شهوت داره رومن.ولی نمیدونم چجور برم جلو سر حرف و وا کنم.
زمستون ماشینشو نمیتونست بندازه پارکینگ.رفتم کمکش کنم گفت نمیره.منم برگشتم تو اوج شهوت بهش گفتم رویا خانم بده من بکنم.اونم اولش شوکه نگام کرد.بعد گفت بفرما.از ماشین خاست پیاده شه از عقب کیرمو از رو چادر مالیدم بهش.نوک کیرم خیس شو تو دو ثانیه.خلاصه بدجور تو کفشم.میخام رویا جونو بکنم.قد بلندو هیکل درشت داره.کونش از زیر جادرم میداست.زن محجبه ایه.دوست دارم بکنمش بعد همونجور که دارم میکنمش از رو زیرم گریه کنه از حضرت سجاد حشریترین امام که ۱۰۴ تا بچه داشت یاری میخوام. برام دعا کنید و راهنماییم کنید.
التماس دعا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید