این داستان تقدیم به شما
با سلام خدمت دوستان
من در یکی از شهرهای جنوبی زندگی میکنم شغلم اداریه و یه همکار داشتم که چهار سال بیوه بود اگر نحوه آشنا شدنمون رو بخوام بگم خیلی طولانی میشه به صورت خلاصه بگم که بعد از یه مدت که آشنا سدیم و رابطه برقرار کردیم بیرون رفتنا و دستمالی ها تو ماشین و ساک زدن یه روز جمعه بهم اس داد که برای یه مراسمی با خانواده رفته شهرستان و شب با یکی از فامیلها داره برمیگرده که صبح بیاد سر کار چون شب دیر وقت رسیده بودن خونه خودش نرفته بود از طرفی هم تنها اومده بود و بچه ها و با با مامانش مونده بودن شهرستان قرار شد صبح زود من برم دنبالش و ببرمش اداره وقتی سوار ماشین شد و دست دادیم و احوال پرسی یه هو یه فکری به ذهنم رسید بهش گفتم نظرت چیه که مرخصی بگیریم و باهم بریم خونشون و از خجالت هم در بیایم قبول کرد و اون تماس گرفت اداره و نرخصی رد کرد منم رسوندمش خونه و برای اینکه کسی شک نکنه رفتم اداره و گفتم کاری پیش اومده و باید مرخصی بگیرم همینکار و کردم و برگشتم پیشش .
وقتی رسیدم و زنگ زدمو در و باز کرد رفتم تو دیدم نوهاش خیسه دوش گرفته بود و حسابی سکسی شده بود دیگه نتونستم کنترل کنم خودمو سریع بغلش کردم و شروع کردم لب گرفتن که سل شد و خودشو تو بغلم ولو کرد بردمش تو اتاق و رو تخت خوابوندمش لختش کردم و افتادم به جون کسش و حسابی کسش و خوردم داشت ناله میکرد و لذت می برد بعد بلند شدم و خودم لخت شدم خوبیدم روش و کیرمو لای کسش میکشیدم کسش داغ بود مثل تنور مدام میگفت بکن توش اما من حسابی میخواستم حشریش کنم به کار خودم ادامه دادم یه هو منو کنار زد و اوند روم و کیرمو با دستش گرفتو بوسیدش و شروع کرد به ساک زدن خوب ساک میزد کم کم صدای منم درومده بود بعد اومد بالا و شروع کرد لب گرفتن و نشست رو کیرم میخواست کیرمو بکنه تو کسش که نزاشتم و مدام خواهش میکرد میگفت ترو خدا بکنش تو کسم خواهش میکنم منو بکن تا دیگه جیق زد و کیرمو با دستش گرفت و کردش توش از شدت شهوت جیغ میزد و میگفت دور کیرت بگردم قربون کیرت برم بکن عزیزم آآآآآآه ه ه …
روی کیرم بالا پایین میشد و لذت میبردیم تعریف از خود نباشه کمر من سفته و زود آبم نمیاد خلاصه حسابی دل سری کسش و کردم و اونم کسش کیرمو سیر می بلعید تا اینکه ارضا شد و افتاد روم یه چند دقیقه که گذشت بلندش کردم و پاهاشو دادم بالا و باز کردن و کیرمو گذاشتم در سوراخ کسشو آروم کردم تو نیگفت اووووووف سوختم بکنم جرم بده پارم کن منم محکم تلنبه نیزدم تو کسش تا حس کردم ابم داره میاد کشیدم بیرون و آبمو ریختم رو سینش بعد خوابیدم روش یه ده دقیقه گذشت و بلند شدم رفتم دستشویی خودمو تمیز کردن اومدم خوابیدم کنارش و لباشو میخوردم خیلی تشنه کیر بود دوباره کیرمو گرفت دستش و شروع کرد خوردن که کیرم دوباره سفت شد و یه دست دیگه کردمش اون روز ۴ مرتبه کردمش و ابمو ریختم رو کمر و سینش بعد از اون روز کارمون شده بود جور کردن خونه خالی و کردن همکارم هشت سال با هم بودیم و تو این هشت سال هم از کون کردمش هم از کس سه چهار بار هم برام ساک زد و آب کیرمو قورت داد یه چند باری هم آبمو تو کسش خالی کردم تا اینکه ازدواج کرد و رفت هر از گاهی زنگ میزنه اما از ازدواجش راضی نیست دلم برا سکس باهاش تنگ شده کاش یه بار دیگه بشه بکنمش..
ممنون که وقت گذاشتید
نوشته: ناشناس
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید