این داستان تقدیم به شما

سلام،اسم من امیر علیه،17سالمه از تهران
اولین بارمه از تجربه های سکسام داستان مینویسم،اغلب سکسام با دختر و زنای خونه تیمی بوده ولی این سکسم ک بهترین سکس عمرم بود خیلی برام هیجانی تره.از هشت سالگی فوتبال بازی میکنم  بخاطره همین بدنم فرم داره و اهل خالی بندی نیستم ک بگم رونی کلمنم،قدم 176 و وزنم 65
 
مریم خانوم همسایه روبرو ایمون توی ی اپارتمان شیش طبقه،زنی تقریبا 38_37بود ینی ی هلوی کاملا رسیده،شوهرش توی بیمارستان پرستار بود و بخاطره همین بعضی شبا نبود خونه و شیفت بود،یا وقتایی ک شیفت صبح بود شب دیر میوومد بخاطره همین رابطش با زنش ک مریم جون بود زیاد خوب نبود،مریم خانوم دوتا بچه داشت ،شیدا ک کلاس دهم بود و امیر حسین ک کلاس دوم،البته این اتفاق واسه چند روز پیشه،من طبق عادت چندسالم از ده روز ب عید خودمو تعطیل میکنم و مدرسه نمیرم ولی اونروز جفت بچه های مریم رفته بودن مدرسه،ساعت تقریبا ده بود از خواب بلند شدم و دستو صورتمو شستم و شروع کردم ب خوردن صبحانه ای ک مادرم حاضر کرده بود،ساعت دهو نیم مادرم رفت خونه خالم و بابامم ک سره کار بود من خونه تنها شدم ودرست در هسایگیه ما زنی ک چندوقت بود تو نخش بودم و باهاش امار بازی ک ن ولی لاس میزدم هم تنها بود.
 
از دوسال پیش ک اومدن تو این ساختمون من رفتم تو نخه مریم جون،وقتایی ک مادرم میرفت جلوی درشون ک براش چیزی ببره یا ازش چیزی بگیره از تو چشمیه در کاملا بدنشو ک با تاپ و شرتک میوومد جلو در نگاه میکردم،یادمه ی دفه از دره اسانسور اومدم بیرون و داشت جلو درو جارو میزد،وقتی منو دید اصلا هول نشد،با تاپ بود ولی زیره تاپ زردش سوتین نداشت و سینه های 85خودنمایی میکرد بهش سلام کردم و بعده احوال پرسی و بعد از اینکه دید ب سینه هاش زل زدم گفت امیر پیرهنت خیلی قشنگه منم گفتم مرسی،و زیره لب گفتم سینه های توهم قشنگه عزیزم و لبخندی زد وگفت چیزی گفتی?منم گفتم ن گلم گفتم تاپه شما هم قشنگه گفت اره جونه عمت گفتم چرا جونه عمم جونه خودت گفت دلت میاد گفتم ملومه ک ن،و کلید انداختم تو درو رفتم تو،گذشت تا امروز،بعد از خوردن صبونه صدای در اومد رفتم جلود در با شرتک و عرقگیر،درو ک باز کردم دیدم مریمه و سریع پریدم پشته در گفت نترس بابا مگ جن دیدی زیره لب گفتم جووون جنده دیدم و لخند زدم بهش گفتم ن عزیزم فرشته دیدم بعد گفت اوه راسی یادم رفت برای چی اومدم،گفت امیر میخوام خونه تکونیمو شروع کنم ولی نمیتونم بخاریو تنهایی جمع کنم میشه کمکم کنی گفتم باشه بزار برم لباس تنم کنم میام ..

 
گفت ن بابا مگ.من غریبم همینجوری بیا ک راحت باشی منم ک از خدام بود گفتم باش بریم،کلید برداشتم و درو بستم گ رفتم تو خونشون،دیدم خبری از خونا تکونی و ریخت و پاچ نیس گفتم مریم خانوم گفت بگو مریم،منم گفتم مریم جون گفت جونم گفتم ی پیچگوشتی حداقل بسته شلنگ گازتونو با دندونم باز نکنم ک گفت جووون با دندون بند سوتین منو وا کن و خندید،منم ی لحظه جا خوردم ولی خب برای اینکه خیت نشه لبخنده تخمی زدم و ب کارم ادامه دادم گاز و بستم و شلنگو در اوردم و گفتم چ شلنگ شلیه این خطر ناکه گفت سفتشم تازه اوردیم تو خونمونه الان ولی صاحابش خصیصه بهم نمیدش اولش دوزاریم نیووفتاد اما بعدش گفتم اخه درازم هس گفت اره اونی ک منم میگم درازه مطمئنم،خندیدم گفتم چیو میگی مریم جون،گفت کیرتو،خشک شدم گفتم زه زههشتههه مر یم یهو حولم داد رو مبل و نشست رو پام،گفت اصلانم زشت نیس امیرم میدونی چند وقته کیر ب کسم نخورده
 
 
دستشو گذاشت رو کیرمو و مالید از رو شرتک منم بیکار نشستم و لباموگذاشتم رو لباش و تقریبا دو دیقه دیوونه وار لبای همو میخوردیم،وای ک طعمی داشت ازش سیر نمیشدم،رفتم زیره گردنش و شروع کردم ب خوردم همش سرمو ب سمته خودش فشار میداد و میگفت جووون بخور امیر،گردنمو بخور فداتشم،وقتی زبونمو کشیدم رو گردنش اهش بلند شد و گفت اههههه توروخدا لختم کن امیر دستمو بردم و تاپشو در اوردم و سینه های درشت و سفتشو دونه دونه خوردم،چرخیدم و انداختمش رو مبل و رفتم وسطه سینه هاشو زبون زدم
اههههه امیر نوکشو بخور

جون عشقم چشم اووممم
اهههههه دیوونتم بخور عشقم ماله خودته
مریمم امیر چجوری شیر میخوره

اخخخ عالی میخوره
اووومممم
اهههه….

 
بعد از خوردن کامل سینه هاش رفتم رو شکمش و زبون میزدم و اونم خونرو با اهش گذاشته بود رو سرش رفتم رو نافش و زبونمو دایره ای رو نافش چرخوندم صورتمو گرفت بالا گفت امیر توروخدا منو بکن سریع تر کیرتو بکن تو کسم طاقت ندارم،بعد شلوارکشو اروم در اوردم و شرتشو با دندون کشیدم پایین،واقعا چ کسه تمیزی داشت،صورتیه صورتی بود با،اسپری خوشبو کننده زده بود طعم انار،واقعا عالی بود،اوووممممم
اههههه قربونت برم نمیخواستم برام بخوریش
خدانکنه عزیزم مگ میشه این کسو نخورد

اخخخ ماله خودته امیرم
اوووومممم
اههههه چوچولمو با دندونات بگیر امیر

اوومم چشم مریم جون
اههه…
 
بعد از کس خوریه حسابی کیرمو در اوردم(کیرم تقریبا16و نیمه با قطره 4)با کسش تنظیم کردم و گفتم خانومی گفت جانم گفتم شما سفارش کیر داده بوديد?گفت اره عزیزم تا ته بکن توش،تا گفت تا ته بکن توش همه ی کیرمو تا ته دادم تو،جونم رسید ب لبم از شدت داغیه کسش،کیرم داشت میسوخت،مریم از شدت لذت با ناخوناش کمرمو چنگ زد،و شروع کردم ب کردنش

اههههه محکم تر امیر
اخخ جووون چ کسه داغیه
اوووف هروقت خواسی بیا بگاش عشقم

اهههه ماله کیه کست مریم
ماله تو امیر جونم ماله تو اهههه محکم تر
شدتمو بیشتر کردم و دستمو گذاشتم رو سینش و مالیدم گفتم

کستو میگام مریم اههههه
گفت جووون توروخدا سریع تر اهههه
با تمامه توانم تلمبه زدم و دولا شدم لباشو خوردم با دستم شروع کردم مالیدن کسش و تلمبه هامو سریعتر کردم

اههههه امیر داره میاد بکن عشقم
کسمو بگا امییییر اخخخخخ
و لرزش شدید و جاری شدن ابش روی کیرم،انقدر کست داغ شد ک ابه منم رو اومدن بود،بهش گفتم نبض کست رو کیرم ابه منم دارخ میاره چیکارش کنم بی حال گفت بریز رو سینه هام عشقم چندتا تلمبه زدم و بعدم رو سینه هاش خالی کردم
اههههههه اههههه
اخخخخ

جووون بریز امیرم تا ته ابتو بریز رو سینه ی جنده شخصیت اوووممم و ابمو از رو سینش خورد…..
تا الان دوبار رفتم پیشش و گاییدمش،کردن زن شوهر دار خیلی بهم لذت داد،مخصوصا زنی ک شوهرش نتونسته بود بهش برسه و تشنه ی کیر بود…

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید