این داستان تقدیم به شما

سلام .اسمم ثناست اصلا دلم نمیخواد مثل بقیه بگم الم و بلم  یه دختر کاملا معمولی با یه اندام معمولیم نه کون گنده ام نه ممه ام هشتاد و پنجه نه چشمام رنگیه…

***

من از بچگی خیلی حشری بودم وقتی ۴ـ۵سالم بود با پسر همسایمون که اسمش دانیال بود تو کوچه بازی میکردم شورتمونو درمیاوردیم و به همدیگه دست میزدیم اکثر بچه ها تو اون سن از رو کنجکاوی از این کارا میکنن و طبیعیه وقتی ۷ـ۸ساله بودم پسر دوست مامانم که۶ـ۷سالی ازم بزرگتر بود وقتی میرفتم خونشون از پشت بغلم میکرد و کیرشو درمیاورد و یه کوچولو شورت و شلوارمو میکشید پایین و میمالید به کونم منم خیلی حال میکردم.یا بعضی وقتا انگشتای پامو لیس میزد.من اونموقعا چیزی از سکس نمیفهمیدم ولی دوست داشتم کسمو بمالم به یه چیزایی یا با دست باهاش ور برم.بگذریم.اولین دوست پسرمو وقتی دوم راهنمایی بودم داشتم اسمش حمید بود اون موقع اون پشت کنکوری بود تو پارکی که من هرشب میرفتم و اسکیت بازی میکردم دوست شدیم پیش هم میشستیم و همش کسم و ممه هامو میمالید البته از رو لباس…

تا اینکه تو سن ۱۷سالگی وقتی پیش دانشگاهی بودم تو چت یاهو با یه پسری به اسم کیارش آشنا شدم کیارش ۷سال ازم بزرگتر بود پسر جذابی بود کم کم قانعم کرد که باهاش سکس کنم کیارش انباری خونشونو به شکل یه اتاق کوچیک درآورده بود که توش فقط یه دست رخت خواب و یه کمد کوچیک بود اولین بار به کیارش کون دادم اون خیلی حرفه ای بود کاملا بی حس و چربم کرده بود واسه همینم دردی حس نکردم فقط یه مقدار موقع دادن به مثانه ام فشار میومد.

دیگه کارمون شده بود همین،خونشون نزدیک مدرسم بود و من خیلی وقتا میرفتم پیشش و بهش کون میدادم
تا اینکه با منصور آشنا شدم منصور یه جورایی گنده لات محلمون بود یکی دوتا از پسرایی که یه جورایی بهشون کرم ریخته بودم شماره منو داده بودن به منصور و گفته بودن ثنا گفته دوست دختر توئه که مثلا منصورم زنگ بزنه و دهن منو سرویس کنه اما بعد یه مدت من و منصور عاشق هم شدیم اون هیچوقت با هیچ دختری در ارتباط نبود قبل من واسه همین با هر حرکت ساده ای شق میکرد منم که کرم داشتم و کونم میخارید هی باهاش ور میرفتم دیگه کم کم رومون به هم باز شد و یه بار کیرشو درآورد و گفت بخور منم که انگار دنیارو بهم داده بودن با تموم وجود لیسش میزدم تا آبش بیاد بعد اون منو میبرد خونه ی دوستش و از رو لباس انقدر کیرشو میمالید رو کسم تا آبمون بیاد اما خودم کم کم لخت شدم و بهش کون میدادم یه بار وقتی داشت با کسم ور میرفت انگشتشو تا ته کرد تو کسم و یه کم خون اومد که فهمیدیم پردم به گا رفته بعد اون همش منو از کس میکرد منم که اپن شده بودم و راحت بودم دیگه کون نمیدادم …
 
الان بیست و چهار سالمه و با امیر دوستم امیر کیرکلفت ترین دوست پسریه که داشتم خیلی مشکلات داره و اصلا به من نمیخوره اما من عاشق کیر کلفتشم و ولش نمیکنم
امیر خیلی دوست داشت منو از کون بکنه اما حتی فکر اینکه کیر به اون کلفتی بره تو سوراخ کون تنگم دردم میاورد
تا اینکه یه روز تصمیم گرفتم به امیر بگم میخوام جرم بده ازش خواستم لااقل لیدوکائین بگیره که از درد نمیرم قرار بود اون روز سکس خشن داشته باشیم
خونه ی ما همیشه مکانه چون مامان و بابام جدا شدن و من با بابام زندگی میکنم و بابام هم سرکار میره و تا عصری نیست
یه کاستوم سکسی خریدم و یه آرایش کردم و موهامو پریشون کردم تا امیر اومد از در که وارد شد گفت جوووووووون چه جنده ی کسی شدی و منو چسبوند به دیوار و لبامو وحشیانه میخوردبعد بلندم کرد و منو برد تو اتاق و پرتم کرد رو تخت و افتاد روم و یه جوری پستونامو میمالبد و گاز میگرفت که تو چشمام اشک جمع شده بود و صدای آه و اووهوم خونه رو پر کرده بود دستشو گذاشت در دهنمو گفت خفه شو وگرنه خفت میکنم یه لحظه حس کردم واقعا دارم خفه میشم یه کم آرومتر ممه هامو میخورد یه ذره که آروم شدم یهو سه تا انگشتشو کرد تو کسم باز جیغم دراومد زد تو گوشم و گفت خفه شو گریه ام گرفته بود با گریه گفتم امیر آروم دارم میمیرم گفت زر نزن جنده تو فقط یه سوراخی که میخوام عین سگ بگامت برم گردوند و رو شکم خوابوندم یه انگشتش تو کونم بود یکی تو کسم…
 
از درد اشک میریختم و به خودم میپیچیدم موهامو گرفت و سرمو کشید عقب نمیتونستم نفس بکشم دهنمو باز کرده بودم و نفس نفس میزدم که تف کرد تو دهنم یهو حس کردم خیلی دارم ضعف نشون میدم خواستم کرم بریزم رو خودم تسلط پیدا کردم و خندیدم گفت چته گفتمبدبخت داری از حشر میمیری گفت عمرا میخوای ولت کنم گفتم نمیتونی ولم کرد و دراز کشید رو تخت منم کاستوممو درآوردم و شروع کردم ور رفتن با کسم گفت چته؟!عین سگ حشری شدی داری واسه کیر له له میزنی اما کیرمو دست تو جنده نمیدم یه کاری میکنم واسه کیر بمیری بدبخت و اومد و شروع کرد به خوردن کسم خیلی حرفه ای این کارو میکرد چوچولمو لیس میزد و میمکید و از فشار شهوت بدنم میلرزید جیغم دراومده بود که کیر میخوام کیر میخوام از رو میزم یه ماژیک ورداشت و کرد تو کسم و چوچولمو میخورد آبم دراومده بود یهو پا شد و کیرشو درآورد نشست رو دهنم و کیرشو تا دسته کرد تو دهنم و تلمبه میزد عق میزدم درش میاورد بعد دوباره میکرد تو دهنم منم هی میگفتم جووووون کیــــــــــر گفت کیر کیر میکنی ماده سگ الان با کیرم خفت میکنم.

 
کیرشو تا ته تو دهنم کرد و دماغمو محکم گرفت حس میکردم الانه که بمیرم زیرش دست و پا میزدم بالاخره ولم کرد و پاشد دست و پامو بست به تخت و افتاد روم کیرشو میمالید به سوراخ کسم با التماس میگفت بکن تو بکن تو میگفت بگو من جنده ی توام ارباب منم میگفتم میگفت بگو من سوراخ کستم بگو منم میگفتم آخر کیرشو محکم فشار داد تو کسم یه دردی کل بدنمو گرفت چندتا تلمبه زد و گفت میخوام حاملت کنم جنده میخوام بچه ی حروم زادمو بکارم تو رحم تو ماده سگ و آبش با فشار کسمو داغ کرد
ولو شد رو تخت در واقع رو من که به تخت قفل شده بودم یه کم که آروم شد دست و پامو باز کرد بلند شدم برم خودمو بشورم که موهامو گرفت و سرمو کشید سمت کیرش گفت کجا؟بخورش ببینم هنوز اصل داستان مونده با ولع تمام کیرشو ساک میزدم خودم هم بعد چند سال خیلی هوس کون دادن کرده بودم کیرشو تا ته میکردم تو دهنم لیس میزدم و سرشو میمکیدم تخماشو میخوردم و با زبونم بازیشون میدادم بعد چند دقیقه صداش دراومد و کیرشم دوباره بلند شد گفت بخواب رو شکم و کونتو باز کن منم همین کارو کردم افتاد روم و سر کیرشو گذاشت در سوراخ کونم که دادم دراومد امیـــــــر توروخدا نه توروخدا لیدوکائین بزن یه کم لیدوکائین زد به کونم که نمیدونم چرا حس کردم سوراخ کونم میسوزه یه کم هم کرم مالید به کونش و افتاد روم گفتم امیر توروخدا آروم آروم بکن تو یهو هولش ندی تا ته یه کوچولو سرشو بکن تو اگرم دردم اومد بکش بیرون گفت کمتر زر بزن من وقتی بخوام بکنمت دیگه اینجا بمیری هم میکنم پس کس نگو و سر کیرشو کرد توم …

 
کونم داشت هی سعی میکرد کیرشو پس بزنه و خودم هم از درد گریه ام گرفت و زدم زیر گریه آروم آروم توتر میکرد تا اینکه دیگه حس کردم وقتی تلمبه میزنه تخماش میخوره به کسم کیرش تا دسته تو کونم بود و تلمبه میزد از لذت آه میکشید و گریه های منم حشری ترش میکرد چند دقیقه ای گذشت که حس کردم الانه که بشاشم به خودم به زور خودمو کشیدم جلو و کیرش از کونم دراومد عین ابر بهار اشک میریختم چندتا محکم زد رو کونم و گفت پاشو ماده سگ آبمو نیاوردی هنوز گفتم نمیتونم گفت نمیتونم سرم نمیشه یا مثل آدم میدی یا دهنت گاییده اس با گریه میگفتم نمیتونم گفت باشه
ماژیکی که برداشته بودو کرد تو کونم و از کسم گایید وقتی داشت آبش میومد کیرشو درآورد و گفت دهنتو وا کن نمیخواستم وا کنم از آب کیر بدم میومد اما انقدر زد تو گوشم که مجبور شدم چندبار با دست کیرشو مالید و آبشو خالی کرد تو دهنم همه رو تو دهنم نگه داشته بودم که پاشم برم تف کنم اما نشست رو سینم و نذاشت پاشم گفت قورت بده آبمو قورتش بده فقط اشک میریختم باز دو سه بار زد تو گوشمو مجبور شدم آبشو قورت بدم گفت اینم تنبیهت بود که یاد بگیری از زیر کیرم فرار نکنی آروم ماژیکو از کونم کشید بیرون بالشتمو بغل کردم و گریه میکردم تا اینکه بالاخره آروم گرفتم رفتم نشستم روش و ۶۹شدم گفتم حالا که سگ خوبی برات بودم یه کم بهم حال بده اونم انقدر کسمو خورد تا یه بار دیگه آبم اومد
 
 
من عاشق سکس خشنم و این واقعا بهترین سکس زندگیم بود
نوشته: ثثنا یه موتوره

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *